کتاب داستان پیامبران در قرآن

کتاب داستان پیامبران در قرآن نوشته‌ی سمیح عاطف الزین و ترجمه‌ی محمد باقر مقلب القلوب، محمد حسین احمدیار و علی چراغی از سوی انتشارات ذکر به چاپ رسیده است.

پیامبران و انبیاء الهی، از بندگان برگزیده‌ی خداوند در میان نوع بشر هستند که حقیقت وجودی‌شان همان طوری است که خداوند باری تعالی امر کرده؛ از این رو، سیره و منش پیامبران الهی بهترین الگو برای انسان هاست چرا که ویژگی های فردی، اجتماعی و اخلاقی یک انسان کامل در آن ها تجلی یافته است. برای این که با ابعاد مختلف وجودی آن ها آشنا شویم، باید داستان و حوادث زندگی آن ها را مطالعه کرده و از آن ها الگو بگیریم. در خلال این مطالعه می توان به اوج کمالی که پیامبران در طول زمان به دست آورده اند پی برد راه آنان را دنبال کرد. قرآن کریم در سوره و آیه های مختلف، به تفصیل به زندگی برخی از پیامبران پرداخته و پرده از نکات مهمی که در زوایای مختلف شخصیت و زندگی آن ها پنهان است برداشته تا همه بتوانند آن ها را سر لوحه‌ی زندگی خود قرار دهند. کتاب فوق، سرگذشت انبیای الهی را از آیات سوره های مختلف قرآن به صورت منسجم گردآوری کرده و با شیوه ای ساده و به صورت داستانی کامل در اختیار علاقه مندان قرار داده است. در این اثر به زندگی پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت یحیی، حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت ابراهیم و ... پرداخته و روایتی شیرین در باره‌ی هر یک ارائه کرده است. به طور مثال در داستان حضرت موسی می خوانیم که چگونه پس از حضرت یعقوب، حضرت یوسف به دعوت بنی اسرائیل به سوی پروردگار یکتا پرداخت و دین آسمانی یکتا پرستی را در سر تا سر مصر گستراند. پس از وفات حضرت یوسف، مردم مصر کم کم به آیین قبلی خود یعنی بت پرستی برمی گشتند و تنها قوم بنی اسرائیل بر اعتقادات گذشته‌ی خود بر آیین یکتا پرستی استوار بودند. یکی از فرعون های مصر که این گروه از مردم را برای حکومت خود تهدید آمیز می دانست، شبی در خواب دید آتشی از سوی بیت المقدس در فلسطین به سمت مصر آمده و حکومت او را نابود کرده است! کاهنان در تعبیر خواب او گفتند که به زودی در سرزمین مصر کودکی از بنی اسرائیل متولد می شود که درآینده حکومت او را از بین می برد! برای همین فرعون دستور داد که همه‌ی نوزادان پسرِ بنی اسرائیل را از بین ببرند تا این که...

فهرست

مقدمه‌ی ناشر دیباچه داستان ها داستان ها و تاریخ دینی آفرینش حضرت آدم علیه السلام حصرت نوح علیه السلام اسلوب معجزه‌آسای قرآن حضرت هود علیه السلام قرآن همان سبع امثانی است حضرت صالح علیه السلام حصرت ابراهیم علیه السلام ابراهیم و آزر ابراهیم و پیامبری ابراهیم و قوم مشرک او شکستن بت ها معجزه‌ی الهی هجرت از شام به فلسطین کوچ کردن به مصر حصرت اسماعیل علیه السلام   بلای آشکار ابراهیم و بشارت ساختن خانه کعبه حضرت لوط علیه السلام حضرت اسحاق علیه السلام حضرت یعقوب علیه السلام حضرت یوسف علیه السلام حضرت ایوب علیه السلام حضرت شعیب علیه السلام موسی و هارون علیه السلام داستان موسی و هارون در قرآن حصرت داوود علیه السلام حضرت سلیمان علیه السلام ترقی و تکامل پیامبران الهی در دنیا حصرت یونس علیه السلام حصرت زکریا علیه السلام حضرت یحیی علیه السلام حضرت مریم علیه السلام حضرت عیسی علیه السلام حضرت عیسی علیه السلام و جبرئیل روح الامین حضرت مسیح، میان الوهیت و انسانیت

برشی از متن کتاب

خواهر موسی با احتیاط و پنهانی از خانه خارج شد و کوچه ها و بازار ها را زیر پا گذاشت، شاید از زبان مردم چیزی درباره‌ی برادرش بشنود. او در حال گشتن بود که متوجه شد گروهی از مردم پیرامون عده ای از خدمتکاران و سربازان فرعون جمع شده اند. او نزدیک تر رفت تا ببیند چه خبر است، ناگهان با صحنه ای مواجه شد که نزدیک بود قلبش از تپش بایستد، بلی، برادرش در دست یکی از خدمه‌ی فرعون بود و آن ها دنبال دایه ای می گشتند تا کودک را شیر دهد. خدمه و سربازان، خسته به نظر می رسیدند، زیرا هر دایه ای که پیدا کرده بودند، کودک از نوشیدن آن امتناع کرده بود. این یک فرصت طلایی بود، لذا خواهر موسی پیش رفت و گفت: "آیا می خواهید خانواده ای را به شما معرفی کنم که نوزاد را برایتان نگه دارد و به خوبی تربیتش کنند؟" خدمه و سربازان شادمانه پیشنهاد او را پذیرفتند و در دل آرزو کردند که او راست کفته باشد تا جایزه ای را که اربابشان وعده داه بود، به چنک آوردند. چگونه کودک از غرق شدن نجات یافته است؟ و چگونه به کاخ فرعونیان رسیده است؟ و چه طور نزد فرعون چنین جایگاهی یافته که خدمه و سربازان خود را در جست و جدی دایه ای برای او به اطراف و اکناف شهر فرستاده است؟  دخترک پاسخ همه‌ی این سوال ها را یافت و شادمانه به سوی مادر شتافت تا این مژده را به او بدهد. دخترک خسته و نفس زنان خود را به مادر رساند و بدون آن که اندکی ایستراحت کند تا خستگی اش رفع شود، بریده بریده گفت‌: "برا درم سالم است و در قصر فرعون با عزت از او نگه داری می شود." مادر که بی قرار تر از دختر می نمود، سخن وی را قطع کرد و متعجبانه پرسی‌- درقصر فرعون! -بلی مادر، قصر فرعون. مهر برادرم به دل زن فرعون نشسته و او را به فرزندی قبول کرده است. زن فرعون در حال گردش در باغ قصر خود بوده است که از دور مشاهده می کند... -      

(کتاب های قاصدک) نویسنده: سمیح عاطف الزین مترجمان: علی چراغی، محمد حسین احمدیار، محمدباقر محبوب القلوب انتشارات: ذکر