loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خرگوش و لاک پشت (داستانهای چشم قلمبه 9)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
55,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب خرگوش و لاک پشت نهمین جلد از مجموعه داستانهای چشم قلمبه نوشته ی مرتضی عاقله با تصویرگری معصومه پورمند توسط انتشارات آریا نوین به چاپ رسیده است.

کتاب جلد نهم از مجموعه ی داستان های چشم قلمبه می باشد. در هر جلد از این مجموعه یکی از داستان های کهن که از گذشته های دور به اشکال مختلف بازگو شده اند، برای کودکان به صورت خلاصه شده و به شکل جذاب بیان می شود. طراحی این سری کتاب ها به شکلی خلاقانه و زیبا می باشد. بر روی تمامی جلد ها کودک تصویر دو چشم برجسته که در صفحه ی انتهایی کتاب وجود دارند را می بیند. در هر صفحه از کتاب چشم های شخصیت طراحی شده در آن صفحه، با دو چشم انتهای کتاب مطابقت دارد. این کتاب ها به دلیل ظاهر جذاب شان برای مخاطب کودک جالب بوده و آن ها را به خود جلب می کند. در این جلد داستان مسابقه یبین خرگوش و لاک پشت برای کودکان آورده شده است. خرگوش که به سرعتش بسیار مغرور بود روزی تصمیم می گیرد تا مسابقه ی دو برگزار کند. لاک پشت تصمیم می گیرد تا با خرگوش مسابقه دهد. خرگوش و بقیه حیوانات جنگل به لاک پشت خندیدند. در روز مسابقه خرگوش کمی می خوابد و بعد از بیدار شدن در طول مسیر به مزرعه هویج می رسد و مقدار زیادی هویج می خورد و مجددا خوابش می برد. در همین زمان لاک پشت به مسیرش ادامه می دهد و تنها چند متری با خط پایان فاصله دارد. خرگوش از خواب بیدار می شود و متوجه می شود زمان زیادی را در خواب بوده و به سرعت شروع به دویدن می کند اما... داستان به کودکان می آموزد که دچار غرور و خود برتر بینی نشوند و دیگران را مسخره نکنند. تصاویر کتاب توسط معصومه پورمند تصویرگر کتاب به زیبایی خلق شده اند. کتاب برای گروه سنی الف و ب به چاپ رسیده است.


برشی از متن کتاب


روزی روزگاری در جنگلی زیبا، حیوان های زیادی زندگی می کردند. در میان آنها خرگوش مغروری زندگی می کرد که از همه حیوان ها با هوش تر بود و به سریع دویدن معروف بود. یک روز که همه حیوان ها با هم بازی می کردند، خرگوش گفت: شما چه بازی های بیهوده ای انجام می دهید به جای این کار بیایید با هم مسابقه بدهیم؟ حالا چه کسی حاضره با من مسابقه بدهد؟ لاک پشت که از غرور و خودخواهی خرگوش عصبانی شده بود به او گفت: خرگوش جان همه می دانند که تو سریع هستی ولی من حاضرم با تو مسابقه بدهم. خرگوش از حرف های لاک پشت به خنده افتاد و حیوان هایی که آنجا بودند همه خندیدند. ولی لاک پشت رو به همه کرد و گفت: هر کسی با تمام قدرتی که داشته باشد باز هم می شود او را شکست داد.

  • نویسنده: مرتضی عاقله
  • تصویرگر: معصومه پورمند
  • انتشارات: آریا نوین

مرتضی عاقله


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خرگوش و لاک پشت (داستانهای چشم قلمبه 9)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل