loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب مهمانهای ناخوانده (داستانهای چشم قلمبه 1)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
55,000 تومان
* تنها 4 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب مهمان های ناخوانده اولین جلد از مجموعه داستانهای چشم قلمبه نوشته ی مجید عاقله با تصویرگری معصومه پورمند توسط انتشارات آریا نوین به چاپ رسیده است.

این کتاب داستان پیرزن تنهایی است که در یک شب بارانی به چند حیوان که از سرما به خانه ی او پناه آورده بودند، کمک می کند و آن ها را در خانه ی خود جای می دهد. قرار بر این بود که صبح روز بعد که آفتاب طلوع کرد همه ی حیوانات خانه ی پیرزن را ترک کنند اما صبح روز بعد اتفاق دیگری می افتد. می توانید حدس بزنید که چه اتفاقی افتاده است؟ جنس صفحات این کتاب از نوع گلاسه بوده و دارای جلد سخت می باشند، که همین امر موجب ماندگاری بیشتر آن می شود. با مطالعه ی این کتاب کودکان می آموزند که مهربان بودن با دیگران و کمک کردن به کسانی که نیاز به کمک دارند بسیار ارزشمند می باشد. " مهمان های ناخوانده " جلد اول از مجموعه کتاب هایی با عنوان " داستان های چشم قلمبه " می باشد. شکل ظاهری این کتاب به گونه ای طراحی شده است که روی صفحه ی آخر آن دو عدد چشم متحرک عروسکی قرار گرفته و روی تمام صفحات این کتاب جای این دو چشم با دقت و ظرافت تمام به صورت دو حفره ی تو خالی مشخص شده است. حتی روی جلد کتاب نیز این حفره ها قرار گرفته اند. متحرک بودن چشم ها و داشتن ظاهر متفاوت و کودکانه ی این کتاب با سایر کتاب ها یکی از دلایل محبوبیت این مجموعه بین کودکان می باشد و کودک شما سریع تر و راحت تر با کتاب ارتباط برقرار کرده و جذب آن می شود بویژه کودکانی که علاقه ای به مطالعه ی کتاب از خود نشان نمی دهند این گونه کتاب ها می توانند بهترین گزینه باشند. مجموعه کتاب های " چشم قلمبه " در ده جلد با داستان های مختلف به صورت جداگانه چاپ و منتشر شده است که عناوین جلدهای دیگر این کتاب عبارت است از: ماه پیشونی، نمکی، نخودی، ننه سرما، دختر نارنج، علی بابا و چهل دزد، شاهزاده و سیب طلا، خرگوش و لاک پشت، سه بچه خرگوش.

 

 


برشی از متن کتاب


یکی بود یکی نبود، در روزگار قدیم در دهی با صفا پیرزن مهربانی بود که هیچ کس را نداشت و در کلبه ی کوچکی زندگی می کرد. یک شب هوا سرد شد و باران تندی شروع به باریدن گرفت. پیرزن داشت با کامواهای رنگی برای خودش شال گردن می بافت که، تق تق صدای در را شنید. پیرزن پرسید: کیه کیه در می زنه؟ از پشت در صدایی گفت: میو میو منم خاله پیرزن پیشی تنها، هوا سرد است و باران می آید من هم جایی را ندارم که بروم می شود امشب را پیش تو بمانم؟ پیرزن در را باز کرد و گربه را دید که مثل موش آب کشیده شده بود، دلش به حال او سوخت و او را به خانه راه داد. گربه هم با خوشحالی وارد خانه شد و یک گوشه خوابید. پیرزن دوباره مشغول بافتن شد که دوباره در را زدند. پیرزن پرسید کیه در می زنه؟و ...

  • نویسنده: مجید عاقله
  • تصویرگر: معصومه پورمند
  • انتشارات: آریا نوین


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مهمانهای ناخوانده (داستانهای چشم قلمبه 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل