loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خود دوست داشتنی من

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
98,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب خودِ دوست داشتنیِ من نوشته ی فنی بریت و ترجمه ی مهناز بهرامی و تصویرگری ایزابل آرسنول توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

هلن، دختری تنها با اعتماد به نفس بسیار پایین می باشد که هیچ دوستی در مدرسه ندارد. تمام بچه ها او را مسخره می کنند و اغلب با به کار بردن واژه هایی مثل چاق و بوگندو، او را خطاب می کنند. در و دیوار مدرسه پُر از نوشته های توهین آمیزی است که آنها در مورد هلن می نویسند. این رفتارها باعث شده اند که تحمل کردن مدرسه واقعا برای دختر بیچاره بسیار دشوار باشد. از آن جایی که او پدر ندارد و با مادر و دو برادرش زندگی می کند، تمام مسئولیت های خانه بر دوش مادر می باشد، به همین دلیل هلن درباره ی مشکلاتش با او صحبت نمی کند زیرا به خوبی می داند که تا چه حد خسته و گرفتار است. دخترک تنها، علاقه ی بسیاری به مطالعه ی رمان دارد، قهرمان اصلی داستانی که می خواند دختر یتیمی به نام جین اِیر می باشد که در کودکی زن دایی بدجنسَش او را به سرپرستی قبول می کند تا از او برای انجام کارهای خانه استفاده کند. تنها دوست هلن، جین، قهرمان داستان می باشد که با او احساس همزاد پنداری می کند. روزها می گذرند و کم کم فصل بهار از راه می رسد، نزدیک به دو ماه مانده تا مدارس تعطیل شوند و دخترک از شر این همه توهین و تحقیر برای مدتی در امان بماند. هلن، غرق در افکار خود می باشد که خانم معلم با گفتن خبری او را غافلگیر می  کند، رفتن به اردوی طبیعت همراه با بچه های کلاس؛ این وحشتناک تری خبری بود که می توانست بشنود. اکنون بیش تر از همیشه غصه می خورد چون تمام کسانی که از او متنفرند و مسخره اش می کنند در این اردو حضور دارند. چه اتفاقی خواهد افتاد...

زبان ساده، جملات کوتاه، صفحات مصور، استفاده از تصاویر گرافیکی زیبا و داشتن جلد سخت از جمله ویژگی های مثبت این داستان می باشد.

 


برشی از متن کتاب


امروز نمی شد هیچ جا قایم شوم. نه توی سالن های مدرسه، نه توی حیاط، نه حتی توی راه پله ی تهِ مدرسه؛ همان که می رسد به کلاس هنر و بوی شیر ترش شده می دهد. آنها همه جا بودند؛ مثل توهین هاشان که با آن دست خط خرچنگ و قورباغه روی دیوارها می نویسند. امروز روی در دست شویی طبقه ی دوم نوشته بودند: هلن صد کیلوئه، و زیرش: اون بو می ده! از دست خطش مطمئن بودم کار ژنوی یِو است. او هیچ وقتِ هیچ وقت غلط املایی ندارد. هر وقت کار او باشد، می فهمم. اگر کار آن ژولی بود، این طوری می نوشت: حلن سد کیلوئه. مطمئنم. قبل ترها، من ژِنِوی یِو، آن ژولی و سارا عاشق پیراهن های دامن پُفی بودیم. درست مثل همان پیراهن هایی که توی تبلیغ آلبوم های قدیمی شرکت تایم لایف بود و همین طور که تصویر روی دامن ثابت می ماند، اسم آهنگ ها یکی یکی می آمد و می رفت. یا مثل لباس دونا، دوست ریچی والنس توی فیلم لابامبا. اگر یکی از آن پیراهن ها می خواستی، باید می رفتی به مغازه ی لباس های آنتیک و زیباترین لباسش را انتخاب می کردی که در اصل همیشه هم بوی نفتالین می داد. خیلی هم گران بود؛ خیلی. امروز هوا خیلی سرد است و نمی شود پیراهن دامن پُفی پوشید. زمستان مثل مهمان پُررویی که در خانه جا خوش کرده، هنوز نرفته است. امروز توی خیابان شِربروک، منتظر اتوبوس ماندن مثل انتظار برای مرگ است. یا شاید من این طوری فکر می کنم. آن ژولی دیگربا من سوار اتوبوس نمی شود. سارا و کلوئی هم همین طور. من خیلی وقت است که دیگر تنهایی سوار اتوبوس می شوم، خیلی قبل تر از هلن 150 کیلوئه. درست بعد از این که نوشتند: با هلن حرف نزنین. اون دیگه هیچ دوستی نداره... توی اتوبوس کتابم را در می آورم. این بهترین کتابی است که تا حالا خانده ام؛ هر چند هنوز وسط هایش هستم. اسمش جین اِیر است؛ نوشته ی شارلوت برونته. جین اِیر در زمان ملکه ویکتوریا در انگلستان زندگی می کرد. او دختر یتیمی بود که زن دایی ترسناکِ پول دارش سرپرستی اش را به عهده گرفته بود؛ زنی که او را توی اتاق جن زده ای زندانی می کرد تا تنبیهش کند که دیگر  دروغ نگوید؛ با این که او دروغ نمی گفت. بعد جین را به مدرسه ی شبانه روزی فرستادند؛ جایی که سال ها به او فرنی سوخته و خورش آبکی می دادند. اما او، هر طور بود، بزرگ شد و دختری شد باهوش و خوش اندام و دانا. بعد در عمارتی خیلی بزرگ کار پیدا کرد و معلم سر خانه شد. اسم عمارت ثورن فیلد بود؛ چون در انگلستان خانه ها اسم دارند. در ثورن فیلد خورش چندان آبکی نبود و آدم ها هم به آن سادگی ها نبودند. این آن قدری است که من دستگیرم شده. معمولا در فاصله ی بین خانه و مدرسه، وقت می کنم سیزده صفحه ای بخوانم. اگر زِنِوی یو توی اتوبوس باشد و صدای کِر کِر خنده اش را با دوستانش از ردیف های آخر بشنوم، صفحه ها را بی این که واقعا نگاه کنم، ورق می زنم و از صدای تالاپ تولوپ قلبم کِر می شوم...  

(برنده ی 5 جایزه) نویسنده: فنی بریت تصویرگر: ایزابل آرسنول مترجم: مهناز بهرامی انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خود دوست داشتنی من" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل