loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خواهران فراموش شده (آکادمی شاهزاده خانم ها 3)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
165,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب خواهران فراموش شده سومین جلد از مجموعه ی آکادمی شاهزاده خانم ها اثر شنون هیل با ترجمه ی نسرین وکیلی و پارسا مهین پور از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.

مدتی از حضور میری و دوستانش در قصر پادشاه گذشته و اکنون آن ها مهارت های بسیاری را در دانشکده ی قصر آموخته اند و قرار است دخترها برای دیدار با خانواده هایشان به مانت اسکل برگردند. میری از میان بقیه هم کلاسی هاش باهوش تر است بنابراین بسیار مورد توجه شاه و ملکه قرار گرفته. دقیقا در روز بازگشت دخترها، پادشاه از میری می خواهد که برای ملاقات با او برود. ظاهرا دولتی به پادشاهی فردی به نام  "استورا" که دارای نیروی نظامی بسیار قوی است تصمیم حمله به دانلند را دارد و پادشاه دانلند تصمیم دارد دختری از خانواده ی سلطنتی را به عقد استوار درآورد تا به این ترتیب بین دو کشور معاهده ای امضا شده و جلوی حمله ی دشمن را بگیرد. اما پادشاه دانلند دختری ندارد و تنها سه عموزاده ی دختر دارد که در روستایی دور افتاده زندگی کرده و از نسبت خود با خاندان سلطنتی بی خبرند. پادشاه از میری می خواهد که پیش عموزاده هایش رفته، آن ها را مورد آموزش قرار دهد و بهترین آن ها را برای ازدواج با استورا انتخاب کند. میری می داند که آموزش دادن سه دختر ورستایی که تا به حال جز ماهیگیری و خانه داری کاری نکرده اند بسیار دشوار است بنابراین در قبال پذیرفتن این موضوع، خواسته ای از پادشاه دانلند دارد! مبنی بر اینکه...

میری دختر چهارده ساله ای است که همراه پدر و خواهر بزرگ ترش در روستایی کوهستانی به نام مانت اسکل زندگی می کنند. آن ها از معدن سنگ مرمر استخراج کرده و هر سال در ازای دریافت آذوقه به دلالان می فروشند. روزی مامور مخصوص پادشاه دانلند به مانت اسکل می آید و می گوید که طبق پیش گویی هایی که خادمان و کشیشان دربار همسر شاهزاده دختری از مانت اسکل خواهد بود؛ بنابراین همه ی دختران یازده تا شانزده ساله برای دیدن آموزش های لازم باید به آکادمی بروند. بعد از پایان این دوره شاهزاده استفان دختری را که از دوستان نزدیک میری است به همسری انتخاب می کند و قرار می شود میری به همراه تعدادی دیگر از دخترها ی آکادمی به عنوان ندیمه به قصر رفته و همچنین در دانشکده نیز ادامه ی تحصیل بدهند.

 


برشی از متن کتاب


آن شب میری با یاد خانه به خواب رفت. اما به جای این که فقط خواب ماردا و پیدر و پدر را ببیند، تصاویر آدم های مختلفی که هرگز آن ها را ندیده بود جلوی چشم هایش می رقصیدند. دو دختر دو قلو با موهای قرمز روشن؛ مثل نقاشی روی پارچه؛ عکس آن ها را در مقابل دیوار سنگی می دید. سه زن هم روی صندلی نشسته بودند و مدتی که دخترها با حیوانات عروسکی چوبی رنگ شده بازی می کردند آن ها با هم صحبت می کردند. از پنجره خانه های ساخته شده از نی دیده می شد. صبح روز بعد میری هنوز درگیر خواب شب گذشته اش بود که مثل یک تار عنکبوت به رویش افتاده بود. در باز بود و پنجره ها مانند قاب های تو خالی بر دیوار بودند؛ گویی درون خانه هوایی جریان نداشت. میری از خانه بیرون رفت و هوای گرم و مرطوب مثل یک دسته ی پرازدحام از حشرات به دنبالش بودند. گاهی ضربه ی آرامی به صورت یا پایش می زد و تازه متوجه می شد آن چه آزارش می دهد نه نیش حشرات که یک قطره عرق است. خواهرها آن روز را هم مثل روز قبل گذراندند: ماهیگیری، شکار، تله گذاری و تمیز کردن شکار. با این که آن ها همه ی روز خود را صرف شکار و جمع آوری غذا کرده بودند، میری در پایان شب احساس گرسنگی عجیبی داشت. در آسلند او عادت کرده بود که روزی سه وعده ی غذایی کامل بخورد. او دیگر آن دختر جان سخت کوهستان نبود. وقتی میری می خواست با دخترها در مورد ریاضیات، آداب معاشرت یا موضوعات دیگر صحبت کند، آسترید او را به سکوت دعوت می کرد. ـ ما شاگردای تو نیستیم و تو هم خانم استاد ما نیستی. فلیسا خندید. دخترها بالاخره اجازه دادند میری داستان تعریف کند. در حالی که میری تا زانو در آب مرداب بود و تلاش می کرد ماهی بگیرد، داستان تاریخ ملکه گرترود را شروع کرد. میری خودش اولین بار این داستان را در کاخ ملکه شنیده بود: سال ها پیش پادشاه جورگان مقدار زیادی مرمر از مانت اسکل خرید و آن ها را به آسلند آورد تا یک کاخ مرمر درست کند. هم زمان دادستان سعی داشت ساختمان آجری قرمزی را که در جزیره وجود داشته به زندان تبدیل کند. اما ملکه گرترود، همسر پادشاه جورگان، اصرار داشت این بنا سالم بماند و برای آموزش استفاده شود. بعد نام این بنا به کاخ ملکه تبدیل شد و به عنوان دانشکده مورد استفاده قرار گرفت. بعد ها من و دوستانم این داستان را برای ملکه سبت، ملکه ی فعلی دانلند تعریف کردیم. فکر می کنم شنیدن این داستان به او جرات داد تا در مواردی که به کمک نیاز داشتیم به ما کمک کنه. فکر نمی کنم تا آن زمان او به قدرت اجرایی ملکه ها اعتقادی داشته بود. فلیسا پرسید: «ملکه سبت چه ریختیه؟» میری گفت: «اون کم روئه.» و بعد حرفش رو عوض کرد. «نه غمگینه. اما به هر حال خصوصیاتی داشته که پادشاه از میون اون همه دختر انتخابش کرده.»        

نویسنده: شنون هیل مترجم: نسرین وکیلی - پارسا مهین پور انتشارات: افق

شنون هیل

شنون هیل کیست؟ 

شنون هیل (Shannon Hale) نویسنده آمریکایی است که عمدتاً در حوزه ادبیات فانتزی و رمان های نوجوانان فعالیت می‌کند. 

شنون هیل

هیل در 26 ژانویه 1974 در آمریکا متولد شد. او فارغ‌التحصیل کارشناسی دانشگاه یوتا در رشته زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد دانشگاه مونتانا در رشته نویسندگی خلاق است. او در دوران تحصیل در دانشگاه مونتانا، 100 داستان کوتاه نوشت که هیچ‌کدام موردپذیرش قرار نگرفت. اما ناامید نشد و همزمان با انجام کارهای فارغ‌التحصیلی، مجددا شروع به نوشتن کرد. کتاب دختر غاز اولین رمان منتشر شده او بود. 

شنون هیل در حال حاضر نویسندگی چندین اثر پرفروش نیویورک تایمز چون مجموعه آکادمی شاهزاده خانم‌ها و مجموعه داستان‌های شاهزاده سیاه پوش را در کارنامه افتخارات خود دارد. او همچنین کتاب‌هایی را با همسرش دین نوشته است.

خرید کتابهای شنون هیل از کتابانه

برای مشاهده و خرید کلیه‌ی کتابهای شنون هیل به وب‌سایت کتابانه مراجعه نمایید و سفارشات خود را با بهترین قیمت و در سریع‌ترین زمان ممکن در هر مکان دلخواه تحویل بگیرید.  
 


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خواهران فراموش شده (آکادمی شاهزاده خانم ها 3)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل