loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خشکسالی و دروغ | محمد یعقوبی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب خشکسالی و دروغ؛ محمد یعقوبی

کتاب "خشکسالی و دروغ" نمایشنامه‌ای خواندنی است که به روایت زندگی یک زوج جوان می‌پردازد.

داستان از چهار شخصیت اصلی تشکیل می‌شود که "امید"، "آرش"، "آلا" و "میترا" نام دارند. آرش و آلا، خواهر و برادر هستند. آن‌ها پدر و مادر خود را از دست داده و دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به زندگی دارند؛ دیدگاه‌هایی متضاد با یکدیگر، که در اغلب مواقع موجب ایجاد بحث و گفت‌وگو میان آن‌ها می‌شود. آلا، در رشته‌ی حقوق تحصیل می‌کند. او، مدت‌ها پیش با مردی به نام "افشین" پیمان زناشویی بسته؛ پیمانی که هم‌اکنون، در نتیجه‌ی اختلافاتی متعدد و دنباله‌دار از هم گسسته است.

امید و میترا نیز در گذشته زن و شوهر بوده‌اند و حالا از یکدیگر طلاق گرفته‌اند؛ اتفاقی که در نتیجه‌ی تصمیم و خواست میترا صورت پذیرفته است. امید، وکیلی باتجربه و حرفه‌ای می‌باشد. وی از سال‌ها قبل، با آرش، رابطه‌ی دوستانه و صمیمانه‌ای دارد؛ به طوری که بیشتر اوقات خود را با او سپری می‌کند.

متن کتاب از جایی آغاز می‌گردد که آلا و امید، پس از پشت سر گذاشتن شکستی بزرگ در زندگی زناشویی قبلی خود، حالا با یکدیگر ازدواج کرده‌اند. آن‌ها با مشارکت هم، دفتری حقوقی را تاسیس کرده و در آن فعالیت می‌نمایند. این زوج، آرش را نیز به عنوان همکار خود پذیرفته و در انجام امور کاری از او طلب یاری می‌کنند. آلا از صمیم قلب به امید عشق می‌ورزد. وی در ظاهر نسبت به همسرش، ابراز اعتماد می‌کند. ولی در حقیقت، مدام او و ارتباطاتش را زیر نظر گرفته و به کندوکاو امور کاری و روزانه‌ی شوهرش می‌پردازد.

اصل ماجرا در دفتر حقوقی این زوج شکل می‌گیرد؛ یعنی هنگامی که امید، آلا و آرش در یکی از اتاق‌ها حضور داشته و در حال گفت‌وگو با یکدیگر هستند. با به صدا درآمدن گوشی تلفن همراه امید، آلا تمامی حواس خود را به موبایل او معطوف می‌سازد. وی، وقتی متوجه می‌شود که میترا پشت خط می‌باشد به امید اجازه‌ی صحبت می‌دهد. اما پس از آن‌که شوهرش با میترا، قرار ملاقاتی کاری را تعیین می‌نماید، به شدت آزرده خاطر می‌شود. وی به محض قطع تماس تلفنی، با عصبانیت از همسرش می‌خواهد که این قرار را لغو کند. اما امید از پذیرش خواسته‌ی زنش امتناع ورزیده و زندگی زناشویی‌اش را با مشکلات و معضلات متعددی مواجه می‌سازد.

 

برشی از متن کتاب خشکسالی و دروغ

  1. احساس بی‌هوده‌گی

خانه‌ی آرش

آلا: من باید می‌فهمیدم چه‌م‌ه. یه روز که داشتم توی آینه خودمُ نگاه می‌کردم طرز نگاه مامان، اون غم ناآشنای مامانُ توی چشم‌هام دیدم. انگار مامان داشت از توی آینه نگام می‌کرد. اون روز بلخره فهمیدم چه‌م‌ه. دلیلش شاید خیلی کوچیک و بی اهمیت به نظر برسه اما خودش‌ه: غذا درست کردن. دیگه مامان نبود که غذا درست کنه من باید درست می‌کردم. تا وقتی که مامان بود افشین مشکلی نداشت ولی بعد مرگ مامان روزهایی پیش می‌اومد که من حال نداشتم غذا درست کنم. برای افشین اصلن حرف من معنا نداشت. تا قبل ازدواج خونه‌ی بابا مامان‌ش بود، بعد ازدواج‌م تا قبل مرگ مامان یکی بود که هر روز براش غذاهای خوش‌مزه درست می‌کرد. بعد مرگ مامان دیدم هر روز سه چهار ساعت وقت بذارم کاری رُ بکنم که توی نیم ساعت افشین ببلعه و تموم شه. هیچ‌چی ازش نمی‌مونه. تازه باید فکر کنی برای چهار پنج ساعت بعد که دوباره باید غذا درست کنی. زن‌هایی که مثل مامان فقط کارشون خونه‌داری‌ه حتما خیلی بیشتر احساس بی‌هوده‌گی می‌کنن. البته شاید مامان نمی‌دونست شاید زن‌های خونه‌دار خودشون هم متوجه نباشن دلیل‌ش این‌ه ولی همین‌ه. این بی نتیجه بودن کارشون این موقتی بودن نتیجه‌ی کارشون رنج‌آوره. مثلن تو یه کتابُ ویرایش می‌کنی یه متنی رُ ترجمه می‌کنی اون کتاب می‌مونه. همیشه توی کتاب‌خونه‌ی آدم‌ها هست، ولی درست کردن این غذا سه ساعت وقت منُ گرفت و حالا نیم ساعت نشده تموم شد تموم. این خیلی عبث‌ه.

آرش: با همه‌ی این حرف‌ها دست‌ت درد نکنه آلا. خیلی چسبید. خیلی وقت بود که یه غذای درست و حسابی نخورده بودم.

آلا: آرش، هروقت ازدواج کردی، هر وقت زنت غذا درست کرد حتا اگه املت هم درست کرد یادت باشه به‌ش بگی دست‌ت درد نکنه. راز زنده‌گی موفق رعایت همین چیزهای به ظاهر کوچیک‌ه. گفتن دستت درد نکنه. همین.

آرش: افشین نمی‌گفت؟

آلا: به نظر اون آش‌پزی وظیفه‌ی زن‌ه. کسی رُ هم که به خاطر انجام وظیفه‌ش نباید تشویق کرد. نمی‌دونی چقدر خوش‌حال‌م آرش.

آرش: از چی؟

آلا: از این‌که خودم خواستم غذا درست کنم. مجبور نبودم.

آرش: اگه غذا درست نمی‌کردی چی می‌شد؟ افشین چی‌کار می‌کرد؟

آلا: می‌رفت خونه‌ی مادرش. غذا از بیرون سفارش نمی‌داد. می‌رفت خونه‌ی مادرش غذاش رُ می‌خورد و یکی دو ساعت بعد برمی‌گشت.

آرش: خب؟

آلا: عمدن می‌رفت خونه‌ی مادرش که ...

کتاب خشکسالی و دروغ اثر محمد یعقوبی در انتشارات افراز به چاپ رسیده است.

 

 

  • نویسنده: محمد یعقوبی
  • انتشارات: افراز

 

 


مشخصات

  • نویسنده محمد یعقوبی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 6
  • سال انتشار 1398
  • تعداد صفحه 90
  • انتشارات کرگدن

محمد یعقوبی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خشکسالی و دروغ | محمد یعقوبی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل