loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خشم - فیلیپ راث

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب خشم اثر فیلیپ راث و ترجمه ی فریدون مجلسی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

"مارکوس مسنر"، شخصیت اصلی داستان، پسری جوان می باشد که در خانواده ای یهودی به دنیا آمده است و مخاطب در طول محتوای کتاب، ماجرای پر فراز و نشیب زندگی این پسر را، از زبان او می خواند. پدر مسنر، به شغل قصابی پرداخته و از این طریق، هزینه های زندگی خانواده اش را تامین می کند . دوران جوانی مارکوس با جنگ کره ی جنوبی مصادف بوده و همین موضوع سرنوشت اش را تحت تاثیر قرار می دهد؛ زیرا او برای فرار از اعزام به نیروهای جنگی، همواره سرسختانه به فراگیری تحصیل پرداخته و سرانجام موفق می شود به کالج کوچکی به نام "رابرت تریت" واقع در "نیوآرک"، شهر محل سکونت خود راه یابد. اما هم زمان با تشدید اوضاع نابسمان مالی و هم چنین جنگ در حال وقوع، شدت نگرانی و اضطراب پدرش نسبت به او افزایش می یابد زیرا از کشته شدن تنها فرزندش بیم داشته و در نتیجه، با بروز رفتارهایی غیر معمول، مدام پسرش را کنترل می کند. همین رفتارها، مارکوس را تحت فشار قرار داده و تصمیم می گیرد جهت دور شدن از پدر و کسب استقلال، دانشگاه خود را به شهر دیگری منتقل نموده و شخصا زندگی اش را اداره کند؛ غافل از این که دست تقدیر، سرنوشتی تلخ را برای او رقم زده و او را به سوی خود می کشاند.


برشی از متن کتاب


زیر مورفین در حدود دو ماه و نیم پس از آن که تیپ های دوره دیده کرده ی شمالی در 25 ژوئن 1950 با سلاح های دریافتی از شوروی ها و کمونیست های چینی با عبور از مدار 38 درجه به کره جنوبی تاختند و رنج های جنگ کره آغاز شد، من به کالج کوچکی به نام رابرت تریت در مرکز شهر نیوآرک قدم گذاشتم که نام بنیان گذار قرن هفدهمی آن شهر را بر آن آن نهانده بودند. من نخستین عضو خانواده خود بودم که درصدد کسب آموزش بالاتری برآمدم. هیچ یک از خویشاوندانم از دبیرستان فراتر نرفته بود، و پدرم و سه برادرش هیچ کدام مدرسه ابتدایی را به پایان نرسانده بودند. پدرم به من می گفت: «من از ده سالگی به خاطر پول کار می کردم.» او قصاب محله بود و من در تمام مدت تحصیل در دبیرستان سفارش های مشتریانش را با دوچرخه ی خودم می رساندم، به جز در طی فصل بیسبال و در بعد از ظهرهایی که به عنوان عضو تیم مناظره می بایست در مسابقات میان مدارس شرکت می کردم. تقریبا از روزی که مغازه را ترک گفتم – که از زمان فراغت تحصیل در دبیرستان در ژانویه تا آغاز کالج در سپتامبر هفته ای شصت ساعت در آن جا برایش کار می کردم – و تقریبا از روزی که کلاس هایم در رابرت تریت آغاز شد، پدرم از این که مبادا بمیرم بیمناک شد. شاید ترسش مربوط به جنگی بود که نیروهای مسلح ایالات متحد تحت پوشش سازمان ملل متحد بی درنگ وارد آن شده بودند تا از مساعی ارتش ناآزموده و غیر مجهز کره جنوبی پشتیبانی کنند؛ و شاید مربوط به تلفات سنگینی بود که سربازان ما در برابر قدرت آتش کمونیست ها متحمل می شدند و می ترسید که اگر آن درگیری به اندازه ی جنگ جهانی دوم به درازا بکشد، مرا هم به ارتش احضار کنند تا مانند پسر عموهایم ایب و دیو، که در طی جنگ جهانی دوم مرده بودند، من نیز در میدان جنگ کره بجنگم و بمیرم. و شاید آن ترس به نگرانی های مالی اش ربط داشت: سال پیش نخستین سوپر مارکت محله فقط چند کوچه بالاتر از مغازه ی قصابی کاشر ما باز شده بود، و فروش های ما پیوسته رو به کاهش می رفت. این وضع تا حدی به خاطر این بود که بخش گوشت و مرغ سوپر مارکت زیر قیمت های پدرم می فروخت و تا حدی به خاطر افت کلی شمار خانواده هایی بود که پس از جنگ مقید به حفظ عادات خانوادگی کاشر بودند و هنوز از مغازه ای گوشت و مرغ حلال می خریدند که دارای گواهی خاخامی بود و مالکش عضو فدراسیون قصابان کاشر نیوجرسی به شمار می رفت. و شاید ترسش به خاطر من، از ترس به خاطر خودش سرچشمه می گرفت، زیرا این مرد کوچک ستبر، پس از عمری بهره مندی از قدرت و سلامت، در پنجاه سالگی دچار سرفه های مزمن رنج آوری شده بود که هر چند موجب نگرانی مادرم بود اما پدرم را از این که در تمام طول روز سیگار روشنی در گوشه ی لبش داشته باشد باز نمی داشت...

فهرست


یاداشت مترجم سپاس گزاری زیر مورفین برون از تاثیر مورفین یادداشت تاریخی

  • نویسنده: فیلیپ راث
  • مترجم: فریدون مجلسی
  • انتشارات: نیلوفر

فیلیپ راث


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خشم - فیلیپ راث" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل