loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خانه درختی 52 طبقه | نشر هوپا

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
200,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره کتاب خانه درختی 52 طبقه

اندی گریفتس و دوستش تری دنتون دو هنرمند بسیار بازیگوش هستند که داخل یک درخت زندگی می کنند. البته منظور از درخت، یک خانه درختی 52 طبقه ی بسیار بزرگ است که یک اتاق هندوانه له کن، یک هویج پرت کن موشکی، یک اتاق برای سشوار غول پیکر، یک مسیر مسابقه برای اسب های چوبی و یک اتاق یاد آوری کلمات، یک مسیر بزرگ بولینگ، یک حوضچه ی بزرگ پر از کوسه، شاخه های درخت انگور که می شود باهاشان تاب خورد، یک آزمایشگاه بزرگ زیر زمینی، یک دستگاه مارشمالو ساز که وقتی گرسنه می شوی به سراغت می آید و دهانت را پر از مارشمالو می کند و... دارد. آن ها به تازگی در حال نوشتن کتاب هایی جدید هستن که نویسندگیش به دستان اندی انجام می شود و نقاشی هایش را تری می کشد. آن ها تا به حالی کلی کتاب به چاپ رسانده اند که برخی از داستان هایشان را از خودشان ساخته اند و بعضی دیگر از داستان ها از اتفاقات واقعی است که برایش پیش می آید می نویسند. اما فعلا امروز تولد اندی است و از نوشتن کتاب خبری نیست و او فکر می کند که توی این روز حتما تری می خواهد با درست کردن یک کیک بزرگ قافل گیرش کند اما وقتی به آشپزخانه سر می زند خبری از کیک تولد و تری نبود. اندی فکر کرد که تری می خواهد با دستگاه پیتزا ساز قافل گیرش کند اما با رفتن به اتاق این دستگاه، باز هم خبری از تری نبود و در آخر هم فکر کرد تری در حال آموزش حلزون های نینجا است که امروز برایش یک جشن با شکوه برگزار کنند اما با رفتن به طبقه ی آموزشگاه های حلزون دید که خبری از تدارک جشن تولدش نیست و تصمیم گرفت تا با تری صحبت کند و او را وادار کند تا با دستگاه یادآوری، روز تولدش را به یاد او بیاندازد. ولی وقتی روی دستگاه یادآوری نشستند، هر دو یادشان آمد که از مهلت تحویل کتاب جدیدشان به آقای دماغ گنده، ناشر کتاب هایشان گذشته است و باید با او تماس تصویری برقرار کنند تا دوباره برای تحویل کتاب محلت بگیرند. ولی وقتی تماس تصویری گرفتند، دیدند که اتاق کار آقای ناشر به شدت شلخته و بهم ریخته است و انگار داخلش یک بمب ترکیده باشد. شواهد نشان دهنده آن بود که آقای دماغ گنده را دزدیده اند و تری و اندی تنها کسانی هستن که می توانند با امکاناتی که در خانه شان وجود دارد او را نجات دهند. پس دست به کار شدند و یک باشگاه جاسوسی و کارآگاهی راه اندازی کردند و...

کتاب خانه درختی 52 طبقه نوشته ی اندی گریفیتس و تری دنتون با ترجمه ی آنیتا یارمحمدی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

 

برشی از متن کتاب


کنار میز آقای غول دماغ یک کتاب رو زمین افتاده. برش می دارم و از نزدیک وارسی اش می کنم. تری می گوید: این دیگه چیه؟ _ گویا درباره ی سبزیجاته. تری می گوید: سبزیجات؟ عققق! من از سبزیجات متنفرم! می گویم: می دونم. من هم همین طور. ولی باید بخونیمش. شاید یک سر نخ باشه! سرگرمی با سبزیجات نوشته ی جانی سبزیجات تقدیم به پدر و مادر عزیزم که له شدند، اما فراموش نمی شوند. سلام من جانی سبزیجاتم! همه می دانیم جنگ با سبزیجات کاری جدی و مهم است، اما دلیل نمی شود سرگرم کننده نباشد. باور نمی کنید؟ خب، کتابم را بخوانید! سبزیجات را آب پز کنید؛ کباب کنید؛ روغن و نمک به شان بپاشید! گاز بزنید! دندان دندان کنید! با مشت دمارشان را در بیاورید! آن ها را بقاپید و... چاقو بزنید! به سیخ بکشید! پرتشان کنید! مثل چمن سرشان را بزنید! باهاشان تکواندو کنید! به شان لگد بزنید! به جای تیله باهاش بازی کنید! با فنر رویشان بپرید! خمیرشان کنید! خردشان کنید! به شلاق بکشید! کتک بزنید! سیلی بکوبید! تو کیسه های در دار بریزید! له کنید! په کنید! تو آب بریزید و سیفون را بکشید! تری دست هایش را روی چشم هایش گذاشته، می گوید: وای، بسه اندی! نمی تونم تحمل کنم! خیلی خشنه! هیچ وقت فکر نمی کردم روزی این رو بگم، ولی دلم واسه سبزی های بیچاره واقعاً سوخت... می گویم: من هم همین طور. اگه آدم دلش واسه چیزی که ازش متنفره بسوزه، یه جوریه، نه؟ تری می گوید: آره، می دونم. ولی هر کی این کتاب رو نوشته حتی بیشتر از ما از سبزیجات بدش می اومده.می گویم: چی؟ تری می گوید: هر کی این کتاب رو نوشته حتی بیشتر از ما از سبزیجات بدش می اومده. می گویم: تری! منظورم این نبود که حرفت رو تکرار کنی. ولی خوب شد دوباره گفتی. _ چرا؟ _ چون حق با توئه، هر کی این کتاب رو نوشته حتی بیشتر از ما از سبزیجات بدش می اومده! تری می گوید: یعنی می خوای بگی این کتاب سر نخه؟ یعنی به گم شدن آقای غول دماغ مربوط می شه؟ می گویم: شاید. انتشارات غول دماغ چاپش کرده، ولی جواب این نیست که خود آقای غول دماغ کجاست. باید باز برگردیم. تری یک ذره بین بر می دارد و تحقیقش را شروع می کند. می گوید: این مداد رو ببین! خیلی گنده است! این مدال هم همین طور، این هم غول پیکره!... این گیره ی کاغذ رو نگاه کن! این هم زیادی بزرگه!!! می گویم: اومم... تری؟ تری سمت من می چرخد. هنوز از پشت ذره بین نگاه می کند. می گوید: عققق! تو هم هیولا شدی! می گویم: نخیر، نشده ام، اون گیره ی کاغذ هم همین طور. جنابعالی همه چی رو با بزرگ ترین ذره بین نگاه می کنی! تری می گوید: آها! پس یک معما حل شد! می گویم: بله، نه معمای اصلی! ما قرار معمای گم شدن آقای غول دماغ رو حل کنیم، نه معمای اینکه چرا تو همه چی رو گنده می بینی! تری می گوید: اوه، آره. نکته ی خوبی بود. تری روی برگ کاهویی که روی میز آقای غول دماغ افتاده سرک می کشد. می گوید: این کرم ابریشم رو ببین! فکر کنم سر نخ باشه! داره می لرزه... انگار ترسیده... حتماً این موجود بیچاره شاهد بلایی بوده که سر آقای غول دماغ اومده! می گویم: کاش کرم های ابریشم حرف می زدن. تری می گوید: حرف می زنن، ما نمی فهمیم. می گویم: پس کاش کسی رو می شناختیم که حرف کرم های ابریشم رو می فهمید! تری می گوید: یکی مثل جیل؟ می گویم: آره، دقیقاً یکی مثل جیل! تری می گوید: هی، می دونم! بیاید بیاریمش اینجا تا با کرمه حرف بزنه. می گویم: نه، من فکر بهتری دارم. باید کرمه رو ببریم تا با جیل حرف بزنه! تری می گوید: اینکه همون فکر منه! می گویم: یه جورایی مال من بهتره. باید این کرم ابریشم رو پیش جیل ببربم تا باهاش حرف بزنه و تعریف کنه چه بلایی سر آقای غول دماغ اونده، اون وقت می تونیم آقای غول دماغ رو پیدا کنیم و یادش بندازیم که یادمون بندازه آخرین مهلت کیه و این جوری می تونیم کتابمون رو تموم کنیم...

 

 

 

  • نویسنده: اندی گریفیتس 
  • تصویرگر: تری دنتون
  • تمترجم: آنیتا یارمحمدی
  • انتشارات: هوپا

 

 


اندی گریفیتس


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خانه درختی 52 طبقه | نشر هوپا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل