loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خانم حوا - هانری تروایا

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب خانم حوا نوشته هانری تروایا با ترجمه سحر داوری توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

داستان کتاب در مورد مردی موفق و ثروتمند به نام "کک ریکو " است که از کودکی در یک خانواده اشرافی بزرگ شده و هیچ گاه فرصت امتحان کردن وسایل نقلیه عمومی را نداشته است. حتی وقتی به مدرسه می رفت نیز یک راننده شخصی با خودروی گران قیمتی او را به مدرسه می رساند. به جز یک بار که در هشت سالگی به لطف پرستارش توانسته بود دور از چشم پدر و مادرش سوار مترو شود و با مردم عادیِ پاریس برخورد کند، دیگر هیچ وقت با یک وسیله نقلیه عمومی تردد نکرده بود و حسرت بودن در اجتماع همیشه همراه او بود. داستان از جایی آغاز می شود که رانندگانِ او اعتصاب می کنند و این اتفاق، کک ریکو را دوباره به یاد حسرت روزهای کودکی اش می اندازد، به همین دلیل یک کارت مترو می خرد و برای سفر هیجان انگیز با قطار به نزدیک ترین ایستگاه متروی پاریس می رود. او در ایستگاه با زنی برخورد می کند که مسئول سوراخ کردن بلیت های مسافران است، ریکو دلباخته این زن که حوا نام دارد می شود و هر روز برای دیدن او به مترو می رود. این ماجرا حتی بعد از اتمام اعتصاب رانندگان نیز ادامه می یابد و راننده ها را از کرده شان پشیمان می کند. اما آن ها نمی دانند که رئیس شان قصد تنبیه آن ها را ندارد و صرفا شوق دیدن آن زن و حضور در میان هیاهوی مردم است که او را وادار می کند تا با وسایل نقلیه عمومی سفر کند و رانندگانش را بیکار کند.


برشی از متن کتاب


تمام روز را با رویای او گذراند. تمام شب به این امید که او را فردا سر پست اش خواهد یافت، که فردا با عجله به راه افتاد البته او آن جا بود. الهه ی کوچک زیر زمین، مسلح به یک دستگاه سوراخ کن بلیت، اسفینکس بلیت سوراخ کن، الهه ی مدرن پرداخت سهم مالیات های اجتماعی در حرکاتش دقتی مکانیکی وجود داشت هر مسافری که او بازرسی اش می کرد یک روز از زندگی اش کم می شد با این حال سرش را زیر نیم کلاه با چه ملاحت نا به خودی خم می‌کرد. برای آن که این لذت با لطافت بیشتری همراه شود آقای کک منتظر شد تا قطاری آمد و با شتاب از پله ها پایین رفت و جلوی در کوچکی که زن جوان بهم زده بود ایستاد زن جوان با سختگیری تمام او را برانداز کرد درست مثل آن که به او بفهماند اجازه رد شدن ندارید. جالب این جا بود که او فکر می کرد آقای کک از این قضیه خشمگین می شود در حالی که او حاضر بود نیمی از ثروتش را بدهد تا ساعت‌ها در آن جا راه اش سد شود. وقت زن جوان دوباره آن در کوچک را باز کرد و بلیت را از او گرفت همان شادی بار اول به او دست داد منتها این بار آشفته کننده تر. او فکر می کرد محال است که زن جوان اینقدر به سوراخ کردن بلیت دیگران عشق بورزد و گرنه او در تمام چهره ها نشانه یک خوشنودی غیر معمول را تشخیص می‌داد. انگار الهامی به او شده باشد دوباره از پله مخصوص خروج بالا رفت و بلافاصله با یک بلیط دیگر پایین آمد. به عشق اینکه زن جوان دوباره بازرسی اس کند. چهار مرتبه این بازی را تکرار کرد بدون ایت که زن جوان متوجه شود. تقریباً داشت از شدت خوشحالی از پا در می آمد که بار پنجم زن جوان او را شناخت. برقی از تعجب از پشت عینک اش درخشید اما کلمه ای بر زبان نیاورد. آقای کک هم همینطور احساس کرد در مقابل آن زن خجالت زمان شانزده سالگی به او دست می دهد در حالی که وجودش سرشار از وجد بود با قطاری رفت. روزهای بعد باز این حق را برای خود قائل شد که قبل از آنکه وارد واگن شود پنج، شش بار بلیت اش را بدهد سوراخ کند بی شک از بهترین مشتریان زن جوان بود. یعنی زن جوان درباره او چه فکر می کرد؟ او را آدمی مبتکر م ی‌پنداشت یا اینکه پی برده بود در پس این بلیت‌هدردادن های روزانه یک جور عبودیت پر شور نهفته است؟ اعتصاب رانندگان رؤسا خیلی وقت بود تمام شده بود اما آقای کک همچنان با مترو به محل کارش می‌رفت.  راننده او که به آدمی بیکار تبدیل شده بود داشت  دچار ضعف اعصاب می‌شد اما نگاه‌های ملتمسانه اش در غم ما نمی‌توانست دل ارباب را به رحم آورد. وسایل نقلیه عمومی به مزاج ارباب ساخته بود و این فقط به خاطر دیدن زن بلیت سوراخ کن نبود بلکه یکی هم به خاطر این بود که با مردم عادی پاریس شانه به شانه می شد. تمایل اش برای ارتباط با طبقات فرودست، حتی او را وا می داشت که با درجه دو سفر کند.

نویسنده: هانری تروایا مترجم: سحر داوری انتشارات: چشمه

مشخصات


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خانم حوا - هانری تروایا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل