loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خاله پیرزن دوست داشت قصه بگوید

5 / -
موجود شد خبرم کن

بخشی از کتاب خاله پیرزن دوست داشت قصه بگوید

خاله پیرزن و عمو پیرمرد بچه نداشتند. آنها تنها بودند و کسی را نداشتند. تنهایی ناهار می خوردند. تنهایی شام می خوردند. شب وقتی که می خواستند بخوابند، خاله پیرزن دوست داشت برای کسی قصه بگوید: قصه ی نخودی، دختر نارنج و ترنج، شاهزاده ی قورباغه پوش و نمکی و...

اما عمو پیرمرد اصلا حال و حوصله ی قصه شنیدن نداشت. تا شب می شد، خروپف عمو پیرمرد می رفت هوا. حتی ماه هم صدای خروپفش را می شنید. خاله پیرزن دوست داشت با کسی حرف بزند. درد دل کند. اما خیلی تنها بود. کسی را هم نداشت تا با او تلفنی صحبت کند. بلد هم نبود که پیامک بدهد. چشمش نمی دید تا اس ام اس بخواند و ...

کتاب خاله پیرزن دوست داشت قصه بگوید اثر مژگان بابامرندی با تصویرگری سمیه صالح شوشتری توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: مژگان بابامرندی
  • تصویرگر: سمیه صالح شوشتری
  • انتشارات: علمی و فرهنگی

مشخصات

  • نوع جلد نرم
  • قطع خشتی
  • نوبت چاپ 1
  • سال انتشار 1394
  • تعداد صفحه 32
  • انتشارات پرنده آبی

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خاله پیرزن دوست داشت قصه بگوید" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل