کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 11 | نشر حوض نقره

معرفی کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 11 اثر جف کینی

گرگ به همراه پدر و مادر و برادرانش "رودریکو" و" مانی" زندگی می‌کند و صمیمی‌ترین دوستش هم "رولی" نام دارد. بنظر شما زندگی قدیمی‌ها بهتر بود با آن همه دور هم بودن یا زندگی الانی‌ها با این همه تکنولوژی؟

همیشه مامان و بابا ها از روز های خوب گذشته حرف می زنند. البته به نظر گرگ آدم بزرگ ها همیشه حسودیشان می شود خب آن وقت ها که این همه اختراعات عجیب غریب نبود.

مامان می گوید قدیم ها همه توی شهر هم دیگر را می شناختند. اما گرگ اصلا با این چیزها خوشش نمی آید. جدیدا هم مامان همه را به چالشی دعوت می کند که باید 48 ساعت از تلفن و وسیله های الکترونیکی استفاده نکنند.

گرگ هم امیدوار است که مامان هر چه زود تر بیخیال بشود. اما مامان کوتاه نمی آید همین روز هاست زندگی گرگ بشود شبیه آدم های نخستین. حتی نمی خواهد دنیایی بدون این تکنولوژی را تصور کند اما این کِشمَکِش های بین عقاید بزرگ تر ها و گرگ ادامه دارد تا جایی که...

این مجموعه توصیه های اخلاقی و کارکردهای تربیتی دارد و با بیان موجود، تصویر زندگی یک نوجوان سر خوش را نشان می دهد که مخاطب خود را با خواندن خاطراتش مجاب به خندیدن می کند. همچنین تصاویری که در بخش هایی از داستان آمده به قدری خلاقانه است که بخشی از گفت و گو ها را در خود گنجانده، در صورتی که این کتاب تصویرگری ندارد.

کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 11، که شرح حالِ پسری با نمک و کمی خنگ به اسم " گریگوری " ( گِرِگ ) را به ما نشان می دهد. اما در ابتدا باید بگوییم که این چیزهایی که نوشته خاطرات نیست و این کتاب هم، دفتر خاطرات نیست به دلیل این که دوست نداره بعدا مچش را با این دفترچه بگیرند و فکرای عجیبی درباره ی او بکنند.

این پیشنهادی که شرح حال هم بنویسد پیشنهاد خودش نبوده و در اصل پیشنهاد مادرش بوده و نبایدم که انتظار داشته باشید تا از احساسات و این چیز ها بنویسد. فقط و فقط هم به خاطر این راضی شده که بعد ها که بزرگ و مشهور شد به تک تک سوالات طرفدارهایش پاسخ ندهد و همین کتاب را بهشان معرفی کند.

بخشی از کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 11

ما که از نشستن توی زل آفتاب خسته شده بودیم، تصمیم گرفتیم دکه ی لیموناد فروشی را سلف سرویس کنیم. این شد که یک شیشه گذاشتیم آن جا تا هر کی لیموناد خورد پولش را بیندازد توی شیشه. اما به محض این که تو می خواهی قضیه ای را محترمانه پیش ببری، سر و کله ی کسی پیدا می شود که تمام کاسه کوزه ات را به هم می ریزد.

متوجه شدیم که ایده ی سلف سرویس کار نمی کند و باید بالای سر کار بایستیم. این شد که رفتیم و از توی آشپزخانه یک لیوان دیگر برداشتیم و آمدیم بیرون.

کم کم متوجه شدم آدم هایی که از تپه بالا می روند تشنه تر از آدم هایی که از تپه پایین می روند به نظر می رسند. این شد که آمدیم برای خودمان سیاستی در پیش گرفتیم و قیمت ها را عوض کردیم.

چند نفری فکر کردند شیشه روی میز مال این است که تویش انعام بریزند و این کار را هم کردند و چند تا سکه ی بی مصرف قراضه پراضه انداختند توی شیشه. بعد از مدتی، خودمان شروع کردیم به انعام گرفتن، چون هر پولی که در این راه به دست می آمد، سودمان بود.

اوضاع داشت خیلی خوب می شد که دیدیم بچه ای به نام " سوریک کانیگهام " چند تا خانه آن طرف تر دکه ای برای فروش لیموناد برپا کرده که بیا و ببین. و کاملا واضح بود که پدر و مادرش کمکش کرده بودند، چون دکه ی او باعث شد دکه ی ما خیلی مسخره به چشم بیاید. پنج ثانیه نمی گذرد که...

قیمت و خرید کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 11؛ نشر حوض نقره

کتاب آن قدیم ها چه خوب بود جلد یازدهم از مجموعه کتاب خاطرات یک بچه چلمن، اثر جف کینی با ترجمه‌ی تبسم آتشین جان از نشر حوض نقره، به همراه سایر کتاب های رمان کودک و نوجوان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

• آن قدیم ها چه خوب بود!
• نویسنده: جف کینی
• مترجم: تبسم آتشین جان
• انتشارات حوض نقره