کتاب تولدت مبارک! (غاز کوچولو)

کتاب تولدت مبارک ! از مجموعه ی غاز کوچولو نوشته ی استیو ودریل و ترجمه ی سمیه اربابی فرد توسط انتشارات با فرزندان به چاپ رسیده است.

همه ی ما موجودات متولد می شویم، رشد می کنیم  و زندگی می کنیم . هر کدام از ما از کسی زاده می شود که هم نوع خودمان است مثلا یک اردک نمی تواند از یک گاو زاده شود چون هم نوع نیستند. این کتاب سعی دارد در قالب داستان به کودکان این را موضوع را آموزش بدهد و با تعدادی از حیوانات آشنا کند.

داستان از این قرار است که " غاز کوچولو " ی داستان آرام از تخمش بیرون آمده وبه دنبال مادرش می گردد و به هر کس که می رسد فکر می کند که آن جانور مادر اوست. او از این قضیه خبر ندارد که مادرش باید کسی باشد با شکل و قیافه ای شبیه به او، با همان پا، همان دست و... با گذشت زمان و آشنایی با حیوانات می فهمد که غورباقه، سگ، گربه و حیوانات دیگر مادار راو نیستند. او کم کم داشت از پیدا کردن مادرش نا امید می شد تا اینکه....

برشی از متن کتاب

بهار بود هوا گرم و آفتابی بود. رود خانه، صاف و آبی بود. لای سبزه های کنار رودخانه ، تخم سفید و بزرگی، تکان خورد: تق تق تق... ترق ترق... غاز قشنگ و کوچک تولدت مبارک! غاز کوچولو به این طرف، به آن طرف نگاه کرد. کسی آن طرف ها نبود. غاز کوچولو، تنها بود. پس مادرش کجا بود؟ یک دفعه لای سبزه ها، دو پای سبز پهن دید. مامان من تو هستی؟ من مامان تو نیستم غورباقه ام نگام کن، اگر با من کار داری، قور و قورو قور صدام کن کمی آن طرف تر، یک دم و دوتا گوش دید. سلامی کرد و پرسید: مامان من تو هستی؟ من مامان تو نیستم میومیو، گربه ام بیا، بیا کنارم تا دوست بشیم ما باهم. چند قدم جلوتر، یک دم قهوه ای و چشمالو دید. سلامی کرد و پرسید: مامان من تو هستی؟ نه، مامان تو نیستم من سگم و تو غازی واق واق وق، غاز غازک چقدر قشنگ و نازی! کمی دور تر، دوپای نارنجی دید؛ درست مثل پاهای خودش! با تعجب پرسید: تو دیگر کی هستی؟ من مامان تو هستم منتظرت نشستم بدو بیا کنارم که خیلی دوستت دارم غاز کوچولو با شادی ، دنبال مادر دوید. تو آب آبی پرید. این اولین روز شنای او بود...

• نویسنده: استو ودریل
• مترجم: سمیه اربابی فرد
• بازآفرینی: شکوه قاسم نیا
• انتشارات: با فرزندان