loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب تعطیلات با ابوقراضه - آفرینگان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب تعطیلات با ابوقراضه نوشته ی جوی کاولی با ترجمه ی معصومه رستم زاد توسط نشر آفرینگان به چاپ رسیده است.

ملیسای چهارده ساله و برادر یازده ساله اش ویلیام قرار بود همراه پدر و مادر برای تعطیلات به شهر ساحلی کوئیز تاون  بروند، اما با دسته گلی که ملیسا به آب می دهد و خسارتی که با پاره کردن قلعه بادی همسایه به بار می آورد، پدر و مادر مجبور می شوند مسافرت را به زمان دیگری موکول و پول آن را به عنوان خسارت به همسایه  بدهند. خواهر و برادر از به هم خوردن برنامه‌ی تعطیلات خیلی ناراحت هستند به همین خاطر پدر به آن دو پیشنهاد می کند برای تعطیلات با پدربزرگ و مادربزرگ به کلبه‌ی قدیمی آنها بروند؛ اما از نظر ملیسا و ویلیام ماندن در خانه و کمک به پدر و مادر، از گذراندن تعطیلات همراه پدربزرگ و مادربزرگ شان که مدام در حال بحث و مشاجره با یکدیگر هستند خیلی بهتر است و پیشنهاد پدر را رد می کنند.

اما بعد از اینکه می فهمند پدربزرگ و مادربزرگ در کلبه به کمک نیاز دارند و حاضرند پول زیادی بابت دریافت کمک به آنها بپردازند، وسوسه می شوند که در این سفر آنها را همراهی  کنند و ضمن گذراندن تعطیلات پول خوبی هم به جیب بزنند. آنها با ماشین قدیمی پدر بزرگ راهی سفر شدند و بعد از چند ساعت به کلبه ی قدیمی شان که در نزدیکی دریا قرار داشت رسیدند. کلبه ای دور از شهر که هنوز برق ندارد و تنها امکانات رفاهی اش تلفنی با خط مشترک است. ملیسا و ویلیام باید تمام تعطیلات را بدون کمترین امکاناتی بگذرانند و در تعمیر و بازسازی کلبه هم، به پدربزرگ و مادربزرگ کمک کنند. آیا آن دو از پس این کار برخواهند آمد؟


برشی از متن کتاب


بدترین اتفاقی است که تا به حال برایم افتاده، آن قدر وحشتناک است که هیچ لغتی در دنیا برای توصیف احساسم پیدا نمی کنم، و هنوز هم تمام نشده، منطورم این است که ممکن بود دچار بیماری کشنده ای شوم، تازه نمی توانم از تلفن همراهم استفاده کنم. چطور توانست این کار را بکند؟ درست کردن پن کیک با آردی که آلوده به موش بود! تا زنده ام او را نمی بخشم. فکر نکنم خیلی زنده بمانم، ویل فقط دو تا خورد اما من پنج تا خوردم. مامان بزرگ و بابا بزرگ دعوای حسابی ای کردند و به هم کودن و کله خر گفتند. در نهایت بابابزرگ به او کمک می کند تا غذاهای قدیمی را بیرون بیاورد و ویل پشت تعمیرگاه چاله ای می کند. بعد، من و ویل همه‌ی مواد خوراکی داخل ظرف ها را توی چاله می ریزیم -شکر، نخود فرنگی های باز، برنج، پودر خمیر مایه، گوجه های خشک شده، شربت های طلایی رنگ. کپه ای از موادی که همه بوی موش می دادند. از ویل می پرسم: "چرا آن ها را توی آشغال ها نینداختند؟" ویل می گوید: "نباید آشغال جمع شود." "منظورت چیست که نباید آشغال جمع شود؟" "ملیسا، سوال احمقانه ای می کنی، این جا که شهر نیست؟ باید همه چیز را بازیافت کنند، مواد ارگانیک دفن می شوند، ظرف های آن ها را می شویند و دوباره استفاده می کنند، از کاغذ برای روشن کردن آتش استفاده می کنند، قوطی ها و پلاستیک ها  شسته می شوند و توی گونی نگه داری می شوند تا در سفر بعدی به هولاک در زباله ها ریخته شوند." بطری سس گوجه فرنگی ای را که دو سال از تاریخ مصرفش گذشته توی چاله پرت می کنم. تِلپی می افتد روی قوطی های قدیمی  بی نام و نشان و ابر کوچکی را که از تجمع مگس های آبی رنگ به وجود آمده بلند می کند. "این تعطیلات نیست، ویل. ما در یک برنامه‌ی تلویزیونی بیخود آموزشی درباره‌ی بقا هستیم." او می گوید: "من دوباره آب را به جریان انداختم . این مفید است." "تو به بابابزرگ در به جریان انداختن آب کمک کردی." "نه او هیچ کاری نکرد. همه‌ی کارها را من انجام دادم." "دروغگو!" "من همه‌ی کارها را به تنهایی انجام دادم، از خودش بپرس. وقتی من بالای تپه کار می کردم تو چه می کردی؟ ابروهایت را رنگ می کردی؟ می دانستی که مامان بزرگ حتی یک ذره هم نمی تواند ببیند. حداقل می توانستی قبل از این که از آرد استفاده کند، نگاهی به آن بیندازی‌." کوچک ترین حرفی از آرد مستقیم در معده ام تاثیر می گذارد و لرزش سردی درونم احساس می کنم. ترجیح می دهم با برادرم جر و بحث نکنم و برایرشستن قفسه های آشپزخانه به کلبه می روم. آشپزخانه گرم است. بابابزرگ اجاق هیزمی را روشن کرده و آب گرم شده. سطل را پر از آب می کنم، مواد شوینده و صدعفونی کننده‌ی کاج به آن اضافه می کنم. بعد زیر ظرفشویی را برای پیدا کردن دستکش های لاستیکی نگاه می کنم. چیزی پیدا نمی کنم. ناخن هایم خراب می شوند. اما...

  • نویسنده: جوی کاولی
  • مترجم: معصومه رستم زاد
  • انتشارات: آفرینگان

جوی کاولی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب تعطیلات با ابوقراضه - آفرینگان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل