loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ترس فرفری از چیزهای جدید

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب ترس فرفری از چیزهای جدید نوشته اینگر مایر و ترجمه صبا رفیع توسط انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

فرفری با مامان، بابا و قلقلی و فندقی که دوقلو هستند در مزرعه ای سبز و بزرگ زندگی می کنند. فرفری برادر بزرگتر است و گاهی به بقیه کمک می کند، فندقی و قلقلی دوقلو هستند، ولی با هم کمی تفاوت دارند. مثلاً فندقی خجالتی است، از کارها و چیزهای جدید هم می‌ترسد و فرفری خیلی سعی می‌کند این ترس را از او دور کند. مثلاً به او می گوید: بیا دور صخره ها با هم مسابقه بدهیم یا گرگم به هوا بازی کنیم، ولی فندقی می گوید: من نمی توانم، چون ممکن است ببازم و گریه ام بگیرد. بابا و مامان نگران هستند که چرا به فندقی خوش نمی گذرد و با بره های دیگر بازی نمی کند تا اینکه فرفری فکری به ذهنش می رسد و به فندقی می گوید من یک بازی تازه یاد گرفته ام  و …

این کتاب در رابطه با ترس بچه ها از تجربیات جدید و نا آشناست و اینکه آنها در این موقعیت ها دچار اضطراب و استرس می‌شوند. حتی بعضی از کودکان هنگام روبرو شدن با اطرافیان، مضطرب می شوند و لکنت زبان می گیرند یا خود را پنهان می‌کنند که این واکنش به خاطر اینکه در مقابل دیگران احساس ناتوانی می کنند به وجود می آید. البته بعضی مواقع هم به خاطر پیام هایی که از پدر و مادر و اطرافیان در مورد محتاط بودن یا انتقاد از رفتار کودک ایجاد می شود. اضطراب باعث تپش قلب و حالت تهوع در کودک می‌شود که باید در کنار آموزش‌های رفتاری درست، طرز صحیح مقابله با این حالت ها را هم به او آموخت. همچنین باید به آنها یاد داد که به دستاوردها و نکات مثبت خود توجه کنند و به شکست و ترس از انجام کارها فکر نکنند، چون این حالت ها اعتماد به نفس و قدرت کودک را کاهش می دهد. این کتاب با روشی ساده و با در نظر گرفتن دنیای کودک، مقابله با اضطراب و استرس و همچنین اصول صحیح آموزش های اجتماعی و برخورد با اطرافیان را با روش های روان شناختی و درمان شناختی رفتاری به بچه ها آموزش می دهد؛ این کار را با تداعی دنیای کودک و در قالب چند گوسفند انجام داده است. نقاشی های رنگی و زیبا و برگه های گلاسه و روشن به جذابیت بیشتر این کتاب  کمک کرده است.

 


برشی از متن کتاب


فرفری خوشحال بود که برادر بزرگ است. گاهی او به عنوان برادر بزرگ تر به بره های دیگر کمک می‌کرد تا متوجه شوند کدام  قلقلی یا کدام فندقی است و آن ها را با هم اشتباه نگیرند. فندقی خجالتی بود. او از کارها و چیزهای جدید هم می‌ترسید. او حتی حاضر نبود بازی هایی را که فرفری و قلقلی می‌کردند،امتحان کند. قلقلی می گفت: «بیا با بزبزی کوچولو گرگم به هوا بازی کنیم.» او با خودش گفت: «پسر عمو بزرگ و باهوش است. اگر من اشتباه کنم، او به من می‌خندد.» او با بره های کوچولوی دیگر هم خیلی بازی نمی‌کرد. بابا و مامان به حرف های فرفری گوش می‌کردند و سر تکان می‌دادند. بعدها وقتی کپه ی سنگ ها را ببینی، می فهمی که چقدر کارها و چیزهای جدید را امتحان کرده ای. بابا گفت: «مهم نیست. فقط امتحان کن.» فرفری و قلقلی رفتند تا سنگ پیدا کنند و آن‌ها را به طرف بوته‌ها قل بدهند. خود فندقی هم متوجه شد که وقتی آهسته نفس بکشد و آن را بیرون دهد، احساس آرامش بیشتری می کند. پسرعمو گولی گولی وقتی دید که فندقی قایم نشد، تعجب کرد. فرفری خندان گفت: «فندقی ببین چه کارهایی می توانی بکنی.» فرفری با بره های دیگر دور سنگ بزرگ در مزرعه مسابقه گذاشت. او فکر کرد: «ببین چه کارهایی کرده ام و چقدر من خوش گذشته.» وقتی کمی از تپه بالا رفت، قلب کوچولویش تند تند می زد. پس به نظرآورد گل قاصدکی در دست دارد و آن را فوت می‌کند. وقت شام بابا زمزمه کنان به فندقی گفت: «بگذار از این سنگ ها استفاده کنیم.» با سم و پوزه شان و بادقت دیوار هایی از سنگ ها ساختند. فندقی با خوشحالی خندید و مامان و بابا را بغل کرد.    

  • مهارت های زندگی - از سری کتاب های نردبان
  • نویسنده: اینگر مایر
  • مترجم: صبا رفیع
  • انتشارات: فنی ایران


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ترس فرفری از چیزهای جدید" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل