کتاب تاریخ فلسفه سیاسی - کلوسکو (جلد سوم)

کتاب تاریخ فلسفه سیاسی (جلد 3: از ماکیاولّی تا منتسکیو) نوشته ی جورج کلوسکو با ترجمه ی خشایار دیهیمی توسط نشر نی به چاپ رسیده است.

این کتاب سوالات بسیار ما را درباره ی حکومت پاسخ می دهد و کمک می کند تا نسبت به آنچه هستیم و اینکه چرا چنین هستیم اطلاعاتی جامع و مانع بدست آوریم. این اثر چنانچه از نامش پیداست تاریخ، فلسفه و سیاست را در کنار هم به ما عرضه می کند به همین دلیل می توان آن را دارای رویکردی تلفیقی دانست که همین امر بر غنا و ارزشش می افزاید. همچنین این کتاب به ما نشان می دهد که تا چه حد متفکران در دوره های مختلف تحت تاثیر شرایط تاریخی و اجتماعی خود بوده اند و پاسخ هایی که به جهان هستی و پرسش های فلسفی و بعضا سیاسی خود داده اند تا چه اندازه مملو از گرایش های فکری آنان بوده است. ما نیز از این گونه سوگیری ها در امان نیستیم، مطالعه نمودن تاریخ فلسفه سیاسی، علاوه بر اینکه به ما کمک می کند اصل و ریشه خودمان را درک کنیم، بصیرتی اساسی برای فهم دلایل اینکه چرا دیدگاه های فعلی مان را داریم نیز به ما می دهد.

کتاب حاضر مجلد سوم از مجموعه ای می باشد که به صورت کاملا کاربردی به مبحث تاریخ فلسفه از زمان ماکیاولی تا منتسکیو با بیانی روان و سلیس پرداخته است. این اثر با ارائه مطالب جامع در پنج فصل، توانسته است به عنوان منبعی مفید جهت ارتقای سطح علمی دانشجویان و سایر علاقه مندان نقشی موثر ایفا نماید و اطلاعات کلیدی و ارزشمندی را در اختیار آنان قرار دهد.

فهرست

فصل اول: نیکولو ماکیاولی فصل دوم: تاماس هابز فصل سوم: جان لاک و فلسفه سیاسی لیبرالی فصل چهارم: دیوید هیوم فصل پنجم: مونتسکیو

برشی از متن کتاب

رادیکالیسم لاک در این نظرش آشکار می شود که مردم نمی توانند هیچ ملجأیی برای عدالت پیدا کنند خودشان باید دست به عمل بزنند. این اعتقاد شانه گسستی مهم از آموزه سنتی قرون وسطایی است که طبق آن مردم هرگز نباید در برابر فرمانروایی ناعادلانه مقاومت بورزند. دیدگاه معیار قرون وسطایی این بود که پادشاه ناعادل مجازات خداوند برای مردمی است که از حدود خودشان تجاوز و تخطی کرده اند. در طول اصلاح دینی، عقاید اندک اندک عوض شدند. لوتر، کالون، و دیگر شخصیتهای دینی- سیاسی مدافع استفاده از زور در برابر حاکمان ناعادل بودند، و عمدتا به خاطر حفظ پروتستانتیسم و جمعیت پروتستان در مناطقی که پروتستانتیسم رواج یافته بود. به دلیل اینکه کتاب مقدس مقاومت در برابر حاکمان را منع می کرد، این نظریه پردازان استدلالهایشان را در قالب قانون طبیعی و خصوصا حق طبیعی دفاع از خویشتن عرضه می کردند. اما چون آنها از پیامدهای و مرج گرایانه اجازه دادن به هر کسی برای مقاومت بیمناک بودند، عموما قائل به تفاوتی میان افراد عادی و مقاومت عمومی یا کلانتران می شدند و مراقب بودند حق مقاومت را صرفا محدود به کلانتران کنند. بنابراین، کالون در کتاب نهادهای دین مسیحی، از شرور جباریت سخن می گوید، اما در اما در ضمن می گوید اینها را باید تنبیهات الاهی، برای گناههای مردمان در نظر گرفت. لذا تنها چاره مردم «تحمل و اطاعت» است. اما در مورد کلانتران وضع فرق می کند. کالون می نویسد: « این ملاحظه را همیشه من در مورد افراد معمولی به کار می گیرم. برخی از کلانتران، که مقامهای رسمی دارند، مجازند برای حفظ جان اتباعشان دست به اقداماتی علیه حاکمان ناعادل بزنند.»

(از ماکیاولّی تا منتسکیو) نویسنده: جورج کلوسکو  مترجم: خشایار دیهیمی انتشارات: نی