loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب اگر جای من بودی - نردبان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب اگر جای من بودی نوشته ی روناک ربیعی با تصویرگری زهرا محمدنژاد توسط انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

شخصیت اصلی داستان آمده در این کتاب یک گربه می باشد؛ او درباره ی مشکلاتی که از زندگی کردن در کنار انسان ها برایش به وجود می آید، صحبت می کند. گربه از خواننده می خواهد تا برای لحظه ای خود را به جای او بگذارد شاید در این صورت بتواند کمی از مشکلات او را در ک کند. زندگی کردن در کنار انسان هایی که از همان دوران کودکی، برای او و برخی دیگر از حیوانات دردسرهای بسیاری را به وجود می آورند. به عنوان مثال زمانی که او در گوشه ای آرام مشغول استراحت کردن می باشد، این احتمال وجود دارد که کسی با پاشیدن آب او را خیس کند، یا بسیاری از آدم ها به خاطر شایعات و خرافاتی که درباره ی گربه ها گفته می شود، از آنها دوری می کنند و اگر یکی از آنها را در حیاط یا اطراف خانه ی خود ببینند به سرعت او را از آن جا دور می کنند. آسیب دیدن در تصادف با ماشین، خوردن غذای مسموم، گرسنگی، آزار و اذیت توسط کودکان یا بزرگسالان، جدا شدن از مادر در کودکی و... از جمله مشکلات دیگری هستند که گربه ی این قصه به آنها اشاره می کند. در پایان نیز از خواننده درخواست می کند مراقب گربه های شهر خود باشد. هواداران حقوق جانوران بر این باورند که ایجاد درد و رنج برای حیوانات نادرست است و آنها را نباید آزار داد یا زندانی و اسیرشان کرد. تجاوز به محیط زندگی آنان به منظور توسعه ی رفاه و آسایش بیش تر انسان ها یکی از اشتباهات جبران ناپذیر بشرامروز می باشد. کودکان با مطالعه ی مطالب آمده در این کتاب علاوه بر سرگرم شدن با اهمیت احترام به حقوق حیوانات، مراقبت از آنها، عدم آزار و اذیت شان و... آشنا می شوند. زبان ساده، جملات کوتاه و صفحات مصور با رنگ آمیزی زیبا از جمله ویژگی های مثبت اگر جای من بودی می باشد که خواننده را به سمت خود جذب می کند.

 


برشی از متن کتاب


... ممکن بود اتفاق های بدی برایت بیفتد. بنگ... بنگ بنگ بنگ... بنگ... بنگ بنگ بنگ... اگر جای من بود، تو هم فرار می کردی. چون ممکن بود با تفنگ اسباب بازی به تو شلیک کنند. شالاپ... شالاپ شالاپ شالاپ... شالاپ... شالاپ شالاپ شالاپ... اگر جای من بود، هر جایی بازی نمی کردی. چون ممکن بود یک سطل آب بریزند روی تو. تی لیک... تی لیک تی لیک تی لیک... تی لیک... تی لیک تی لیک تی لیک... اگر جای من بودی، آرزو می کردی یک رنگ دیگر باشی. چون ممکن بود همه از تو بترسند و فکر کنند با دیدن تو اتفاق بدی می افتد. اگر جای من بودی، هر جایی نمی خوابیدی. چون ممکن بود کسی نفهمد کجا خوابیده ای و بخواهد از روی تو رد شود! قی قیم... قام قام قام... قی قیم... قام قام قام... فیش فیشو... فیش فیش فیش... فیش فیشو... فیش فیش فیش...اگر جای من بودی از مادرت جدا نمی شدی. چون ممکن بود کسی تو را با خودش ببرد و تو بترسی و دلت برای مادرت تنگ شود. پوپوف... پیف پیف پیف... پوپوف... پیف پیف پیف... اگر جای من بودی، نمی توانستی با خیال راحت هر غذایی را بخوری. چون ممکن بود خوشمزه و سالم نباشند، مثلا به آن سم زده باشند و تو دل درد بگیری. اگر جای من بودی، گاهی گرسنه می ماندی. چون ممکن بود هر چقدر خودت را لوس کنی، کسی برایت غذایت نیاورد و به فکرت نباشد. میامیاو... میااووووو میااوووووو... میامیاو... میااووووو میااوووووو... غر غروووو... غرررر غرررر... غر غروووو... غرررر غرررر... اگر جای من بودب، می ترسیدی با کسی بازی کنی. چون ممکن بود وقت بازی اذیتت کنند و مثلا از پا آویزانت کنند. اما، ما جای تو نیستیم. ما گربه های سفید و سیاه و چاق و لاغر شهر تو هستیم. مراقبمان باش...      

نویسنده: روناک ربیعی تصویرگر: زهرا محمدنژاد انتشارات: فنی ایران


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب اگر جای من بودی - نردبان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل