loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب اتوبوس بو گندوی خنگول (جونی بی جونز 1)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
30,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب اتوبوس بوگندوی خنگول جلد اول از مجموعه‌ی جونی بی جونز اثر باربارا پارک و ترجمه‌ی آتوسا صالحی با تصویرگری ردنیز برانکوس از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.

جونی بی جونز دخترک شش ساله‌ی کنجکاو و باهوشی است که باید از روز بعد به مدرسه برود. او همراه مادرش برای دیدن معلم و آشنا شدن با کلاس درس، به مدرسه می رود و در آنجا با بعضی از قوانین مربوط به مدرسه آشنا می شود. جونی متوجه می شود که از فردا باید با سرویس مدرسه که یک اتوبوس زرد رنگ است به مدرسه بیاید. اما او اصلا از رنگ زرد خوشش نمی آید و دلش نمی خواهد سوار سرویس بشود. مادر و خانم معلم کمی درباره‌ی این موضوع با او حرف می زنند ولی از آنجا که جونی کمی یک دنده است، حرف های آنها را قبول نمی کند. او با مادر به خانه برمی گردد اما تمام شب را با فکر اتوبوس زرد رنگ مدرسه می گذراند. صبح روز بعد جونی بعد از خوردن صبحانه همراه مادر به ایستگاهی که برای سرویس تعیین شده می رود و منتظر اتوبوس زرد رنگ می ایستد. در آنجا دختری را می بیند که مثل او منتظر سرویس ایستاده و از او خوشش می آید. توی اتوبوس جونی می خواهد کنار همان دختر بنشیند اما او می گوید که دوستش در ایستگاه بعدی سوارمی شود و قرار است در صندلی کناری اش بنشیند. جونی از این حرکت دخترک بدش می آید و روی یک صندلی دیگر می نشیند. آنجا اصلا راحت نیست و به نظرش همه جای اتوبوس بوی گند می دهد! دیگر دلش نمی خواهد توی این اتوبوس بنشیند برای همین بعد از رسیدن به مدرسه و پیاده شدن از اتوبوس نقشه ای می کشد...


فهرست


آشنایی با معلم حال گرفتگی اتوبوس بوگندوی خنگول من و لوسی و بقیه‌ی بچه ها مدیر یک جای خوب برای قایم شدن سوراخ دزدکی و دید زدن یواشکی اتاق بهداشت خطرناک بدو بدو بازی من و گریس

برشی از متن کتاب


یک هفته‌ی تمام، حالم بد جوری از دست این اتوبوس گرفته بود. دیشب هم که مامان مرا فرستاد توی تختم، باز حالم ناجور شد. گفتم: "می دونی چیه؟ فکر نکنم دوست داشته باشم فردا با اون اتوبوس برم مدرسه." بعدش مامان موهایم را ناز کرد و گفت: "حتما خوشت می آد." جواب دادم: "نخیر، خوشم نمی آد." بعدش مامان بوسم کرد و گفت: "بهت خوش می گذره. حالا می بینی. غصه نخور." اما غصه ام شد. خیلی هم غصه ام شد و تا صبح هم خواب بد دیدم. و امروز صبح، وقتی از خواب بلند شدم،‌دمغ بودم و دلم بدجوری ضعف می رفت و صبحانه ام را هم نتوانستم بخورم. برای همین هم، آن قدر نشستم جلوی تلویزیون تا مامان گفت دیگر وقتش است حاضر شویم و راه بیفتیم. بعدش دامن مخملی ام را پوشیدم و ژاکت صورتی پُرزپرزی جدیدم را پوشیدم و به جای ناهار، یک نصفه ساندویچ تن ماهی خوردم. بعدش هم مامان و من راه افتادیم و رفتیم سر پیچ کوچه ایستادیم و منتظر اتوبوس شدیم. و اگر گفتی چی؟ یک مامان دیگر و یک دختر کوچولوی دیگر هم آن جا ایستاده بودند. دختر کوچولو، موهای سیاه فرفری داشت. من هم عاشق موهای فرفری ام. ولی بهش سلام نکردم. آخر او مال یک کوچه‌ی دیگر بود. بعدش بالاخره اتوبوس زرد گندهه آمد و زد کنار. ترمرش بد جوری کشیده شد و غییبیژژژژِ بلندی کرد و من مجبور شدم گوش هام را بگیرم. بعدش درش باز شد. و راننده‌ی اتوبوس گفت: "سلام! من آقای وو هستم. یالا بپرید بالا!" فقط من نپریدم بالا. آخر پاهام چسبیده بودند به زمین. دوباره به مامان گفتم: "دوست ندارم با اون اتوبوس برم مدرسه." بعدش مامان یک کوچولو مرا هل داد جلو و گفت: "بجنب جونی بی. آقای وو منتظرند. تو دیگه برلی خودت خانمی شدی! زود باش سوار شو." به پنجره‌ی اتوبوس نگاه کردم. دختر کوچولوی مو فرفری، سوار اتوبوس شده بود. مثل خانم ها سر جاش نشسته بود و تازه خیلی...    

(کتاب های فندق) نویسنده: باربارا پارک مترجم: آتوسا صالحی انتشارات: افق  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب اتوبوس بو گندوی خنگول (جونی بی جونز 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل