loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم؟ - محسن دامادی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم (همراه با آب نبات قرمز) به قلم محسن دامادی در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

محسن دامادی در این کتاب کار بسیار مهمی کرده است و آن هم علاقه مند کردن نوجوانان و جوانان به داستان نویسی و اقتباس داستان است. متاسفانه در حوزه ی آکادمیک چنان که باید در کشور ما به اقتباس توجه نشده است و همچنین در دوران مدرسه، آنقدر که به فیزیک و ریاضی و شیمی توجه شده به انشاء و ادبیات توجه نشده است. به همین دلیل محسن دامادی با نگارش اثری خواندنی تلاش کرده است جوانان و نوجوانان را به نوشتن اقتباس و فیلمنامه نویسی ترغیب کند. همچنین علاقه مندان به پژوهش در این حوزه نیز می توانند از این کتاب بهره ی کافی را ببرند. کتاب با این سوال آغاز می شود که:«چگونه می توان از یک اثر داستانی، کاری نمایشی برای سینما و تلویزیون خلق کرد؟» و با بسط این پرسش، نویسنده کار خود را شروع می کند. شاید با خود بگوییم تا کنون آثار بسیاری در آموزش اقتباس و تبدیل داستان به نمایشنامه و فیلمنامه ترجمه شده اند، اما کم تر برای مخاطب ایرانی مفید فایده بوده اند. به همین دلیل کتاب حاضر این مزیت را نسبت به آثار دیگر دارد که با بهره گیری از آثار ترجمه شده و بومی سازی دانش موجود در این زمینه، یعنی با استفاده از بستر جامعه ی ایرانی و فرهنگ ایرانی دست به نگارش این کتاب زده است. علاوه بر تمام موارد گفته شده، محسن دامادی فیلمنامه ی «آب نبات قرمز» را نیز که از کتاب «ماجراهای چمدان های زرد» اقتباس شده به این کتاب ضمیمه کرده است که کمک بزرگی برای عملی کردن دانسته های کتاب می کند.


برشی از متن کتاب


ابتدا سیاهی است؛ و بعد با صدایی، حفره و شکافی نامنظم روی سیاهی ایجاد می شود، تا از طریق آن، خیابان و سه راهی جلوی خانه ی نیاز و پیاده روهای وسیع و درختان سبز و سربه زیر جزیره دیده شود؛ زیرا نیاز در طبقه ی دوم خانه شان، گوشه ای از پرده را کنار زده است! خیابان خلوت است. باد ملایمی می وزد! صدای شاد موسیقی از دور شنیده می شود که به تدریج شدت می گیرد، زیرا اتومبیل دکتر مهربان نزدیک می شود. جلو پنجره ای و چراغ ها و سپر ماشین، شکل و شمایل یک آدم تپل و خندان را دارد؛ شبیه راننده اش، مهربان (پزشک کودکان جزیره) که به سه راهی نزدیک می شود و سرعت خود را کم می کند، و برای بچه هایی که در پیاده رو به سوی مدرسه می روند، چراغ می زند! از آن سو، موتور سواری نزدیک می شود که کاملا پیدا است، یک کیف قاپ حرفه ای است. او عینک مخصوص موتورسواران را به چشم زده است. ابروانی پرپشت دارد که حتی از بالای عینک بزرگ او پیدا است. موتورسوار کیف قاپ، لحظه ای می ایستد، تا دو سوی خیابان را نگاه کند؛ از این طرف، فقیر علیل با چوب زیربغل، در پیاده رو نزدیک می شود. فقیر با دیدن موتورسوار کیف قاپ، چوب دستی هایش را انداخته و دو دستی جیب هایش را می چسبد. حالا بچه ها نزدیک تر شده اند، چند نفری با توپ فوتبال پاس کاری می کنند، فقط یکی از آن ها بازی نمی کند؛ او نوجوانی سر به زیر است که به حال خود می گذرد. سبزی فروش دوره گرد با وانت بار خود نزدیک می شود. او لاغر اندام است، با سیمای اسبی، و چانه ای کوچک. بر تابلوی بالای ماشین خود نوشته است:«هر نوع چانه زنی ممنوع».

  • (همراه با آب نبات قرمز)
  • نویسنده: محسن دامادی
  • انتشارات: چشمه

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 3
  • تعداد صفحه 101

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم؟ - محسن دامادی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل