درباره‌ی کتاب روانشناسی اجتماعی اثر رابرت بارون
در کتاب روانشناسی اجتماعی اثر رابرت بارون، ابتدا تعریف رسمی‌تری از روان شناسی اجتماعی ارائه می‌شود، اینکه روانشناسی اجتماعی چیست و در جستجوی دست یافتن به چه چیزی است؟ دوم شرحی از برخی روندهای اصلی و جاری روان شناسی اجتماعی عرضه خواهد کرد. این روندها در سرتاسر کتاب منعکس خواهند شد.
سوم برخی از روش‌هایی را که به وسیله‌ی روان شناسان اجتماعی برای پاسخ دادن به پرسش هایی درباره‌ی جنبه‌های اجتماعی به کار می‌برند بررسی خواهد کرد. اطلاعات کاربردی درباره این روش‌های پایه‌ای به شما در فهم این مطلب کمک خواهد کرد که چگونه روان شناسان اجتماعی به دانش ما درباره‌ی اندیشه اجتماعی و رفتار اجتماعی می‌افزایند.
کتاب قلمرو تازه‌ی علوم شناختی از جمله کتاب‌های معروف در این حوزه در دنیا است که به معروفیت کتاب روانشناسی هیلگارد نیز رسیده است. چاپ حاضر نیز ویراست یازدهم کتاب است. همچنین این کتاب سال‌ها در دانشگاه‌های ایران تدریس داده شده و جزو کتب مهم دروس دانشگاهی حساب می‌شود.
بخشی از کتاب روانشناسی اجتماعی؛ ترجمه یوسف کریمی
فصل اول: حوزه روان شناسی اجتماعی (چگونه درباره دیگران فکر می کنیم و چگونه با دیگران تعامل می کنیم ؟)
ارائه یک تعریف رسمی در هر حوزه تقریبا کار پیچیده‌ای است، در مورد روان شناسی اجتماعی، این دشواری به وسیله دو عامل افزایش می یابد : گستره وسیع این حوزه و تغییرات سریع آن.
چنانکه در هر فصل کتاب روانشناسی اجتماعی رابرت بارون خواهید دید، روان شناسان اجتماعی دارای گستره علایق وسیعی هستند اما علی رغم این واقعیت، بیشتر آن ها اساسا بر تکلیف زیر تاکید دارند : درک اینکه چگونه و چرا افراد در موقعیت های اجتماعی یعنی موقعیت هایی که شامل حضور واقعی یا تصوری افراد دیگر است، آن گونه که می بینیم رفتار، اندیشه و احساس می کنند.
فصل دوم: شناخت اجتماعی (اندیشیدن درباره جهان اجتماعی)
نخست، یکی از مولفه های بنیادین اندیشه اجتماعی یعنی طرحواره ها را بررسی می کنیم، آن ها چهارچوب های ذهنی هستند که به ما امکان می دهند تا مقادیر زیادی از اطلاعات را به شیوه ای کارآمد سازماندهی کنیم. این چهارچوب ها وقتی شکل گرفتند، اثراتی نیرومند بر اندیشه اجتماعی خواهند داشت که از نقطه نظر دقت و درستی همیشه سودمند نیستند.
فصل سوم: ادراک اجتماعی (درک کردن و فهمیدن دیگران)
ادراک اجتماعی از دیرباز به وسیله روان شناسان اجتماعی به عنوان یک وجه اصلی اندیشه اجتماعی و بنیاد مهم رفتار اجتماعی شناخته شده است. در نتیجه ادراک اجتماعی به مدت چندین دهه موضوع اصلی و مرکزی مطالعات دقیق بوده است، برای آشنا کردن شما با یافته های کلیدی این پژوهش ها، روی چند موضوع اصلی متمرکز می شویم. نخست، به بررسی فرآیند ارتباط غیرکلامی می پردازیم.
فصل چهارم: نگرش ها (ارزشیابی جهان اجتماعی)
روان شناسان اجتماعی اصطلاح نگرش را برای اطلاق به ارزشیابی افراد از تقریبا هر جنبه ای از جهان اجتماعی به کار می برند. مردم می توانند نسبت به موضوع ها، اندیشه ها، افراد خاص، کل گروه های اجتماعی و اشیا واکنش های موفق یا ناموافقی داشته باشند، با وجود این نگرش ها در بسیاری از حیطه ها مثل مورد ازدواج های همجنس و جداسازی نژادی مدارس همیشه به طور یکدست مثبت یا منفی نیستند.
فصل پنجم: خود (فهمیدن اینکه من کی هستم ؟)
بعضی ها معتقدند که خود، قلب روان شناسی اجتماعی است، در نتیجه، خود نقطه تمرکز تحقیقات نظامدار زیادی بوده است. اینکه ما درباره خودمان چگونه می اندیشیم، نه تنها بر انتخاب ها و رفتارهای ما اثر دارد، بلکه به عنوان نقطه مرجعی در خدمت درک ما از دیگران و تعامل ما با آن هاست. بنابراین از اینجا آغاز می کنیم که آیا ما فقط یک ( خود ) داریم یا اینکه دارای خودهای بسیاری هستیم.
فصل ششم: پیش داوری ها (علت ها، معلول ها و درمان ها)
در یک دوره در زندگی، لاجرم هرکس با این موضوع رو به رو می شود، ریشه های پیش داوری را می توان در فرآیندهای شناختی و هیجانی یافت که روان شناسان اجتماعی با مراجعه به تعدادی از گروه های مختلف اجتماعی آن ها را اندازه گیری کرده اند.
پیش داوری، حتی شکل های کمتر افراطی آن وقتی مبتنی بر عضویت مقوله ای از جمله سن، شغل، دین، زبان و لهجه محلی، جهت گیری جنسی یا وزن بدن باشد برای قربانیان خود پیامدهایی به دنبال دارد.
فصل هفتم: جاذبه متقابل (دیدن، خوش آمدن و آشنا شدن)
روان شناسان و دیگران عموما اتفاق نظر دارند که انسان ها انگیزه دارند با یکدیگر پیوند برقرار کنند، به نظر می رسد که ما از لحاظ درونی نوعی نیاز دلبستگی، نیاز به ارتباط یافتن با هم قطاران انسانی به صورت دوستانه و به شکلی تعاونی داریم. جاذبه متقابل به نگرشی اطلاق می شود که شخص درباره فردی دیگر دارد.
فصل هشتم: روابط نزدیک (خانواده، دوستان، عشاق و همسران)
همه این روابط یک ویژگی مشترک دارند : وابستگی متقابل، این اصطلاح به یک ارتباط میان فردی اطلاق می شود که در آن دو فرد به طور مداوم بر زندگی های یکدیگر تاثیر می گذارند.
آن ها اغلب افکار و هیجانات خود را بر یکدیگر متمرکز می کنند و به طور معمول به فعالیت های مشترک می پردازند. روابط وابستگی متقابل با اعضای خانواده، دوستان و حریفان عشقی شامل یک احساس تعهد نسبت به خود رابطه است.
فصل نهم: نفوذ اجتماعی (تغییر دادن رفتار دیگران)
نفوذ اجتماعی یکی از ویژگی های رایج و مشترک زندگی روزمره است، چون روان شناسان اجتماعی از مدت ها پیش بر اهمیت این موضوع واقف شده اند، یکی از موضوع های اصلی این حوزه است و با توجه به نمونه های قبل، همان بحث پیشین را با بررسی وجوه متعدد دیگری از نفوذ اجتماعی بسط داده اند.
نخست، روی موضوع همرنگی یعنی فشار برای رفتار کردن به شیوه هایی که از سوی گروه یا جامعه قابل قبول یا مناسب تشخیص داده می شود تمرکز شده است.
فصل دهم: رفتار جامعه پسند (کمک کردن به دیگران)
در جستجوی معنی تعامل ها، هدف روان شناسان اجتماعی این است که رفتار جامعه پسند، یعنی هر عملی که به دیگران سود برساند را درک و پیش بینی کنند. به طور کلی این اصطلاح در مورد اعمالی به کار می رود که هیچ سود مستقیمی به فردی که آن اعمال را انجام می دهد نمی رساند و حتی ممکن است حاوی خطراتی هم برای او باشد.
اصطلاح نوعدوستی گاهی به عنوان مترادف با رفتار جامعه پسند به کار می رود اما مشخصا به معنی ملاحظات غیر خودخواهانه در جهت رفاه دیگران است.
کتاب روانشناسی اجتماعی تألیف رابرت بارون، دان بیرن و نایلا برنسکامب، با ترجمه ی دکتر یوسف کریمی توسط نشر روان به چاپ رسیده است.
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.