کتاب حتی پلاک خانه را – مهدی موسوی
7,000 تومان
شاعر: سید مهدی موسوی
انتشارات: فصل پنجم
توضیحات
کتاب حتی پلاک خانه را تالیف سید مهدی موسوی توسط نشر فصل پنجم به چاپ رسیده است.
این کتاب شامل ۱۹ قطعه شعر و ۶۳ صفحه است. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۹۱ و چاپ هفتم آن در سال ۱۳۹۵ بوده است. این اثر ششمین مجموعه شعر سید مهدی موسوی می باشد. محتوای این اشعار در مورد جنگ و دفاع مقدس و منسوب به خانوادههای شهدا و رزمندگان است، و شاعر سعی کرده که با حال و هوای تازه آن روزها را به یاد خواننده بیاورد. موسوی با کلماتی امروزی و قالبی دیروزی شعر خود را می سازد. قالب اشعار این مجموعه متنوع است یعنی از غزل گرفته تا مثنوی، ترانه و شعر سپید در آن دیده می شود. این دفتر شامل شعرهای سالهای ۷۴ تا ۸۳ موسوی می باشد.
ویژگیها
اطلاعات بیشتر
وزن | 100 g |
---|---|
ابعاد | 205 × 140 mm |
موضوع | شعر فارسی ( معاصر ) |
تعداد صفحه | 62 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | جلد نرم |
نوبت چاپ | 7 |
فهرست
فهرست
یک/ امشب شب جمعه ست، جمعه!… و تو غمگینی
دو/ پدراسمش رامینبود
سه/ حالا درنگ، پشت درنگ و درنگ ها
چهار/ عقاب عاشق خانه! بدون پر برگشت
پنج/ نعش هفتاد و تا قمقمه در خون مانده
شش/ – (( بابا واسه م قصه بگو))
هفت/ به قتگاه خود آن روز سر زدند ولی
هشت/ شاید دل تمامی ((ایران)) گرفته بود
نه/ میدان جنگ، در وسط عشق و خون و دود
ده/ کتاب فارسی و .. بچه توی رویا رفت
یازده/ دل بریده از این همه آنها دل بریده از آنهمه اینها
دوازده/ ای خاکی فراتر از اینگونه خاک ها
سیزده/ و پشت گیج ترین جای خانه قایم شو
چهارده/ به سیم خار/ دارد می رود کجا؟!
پانزده/ .. که یکستاره ی غمگین و شاد!! را بکشم
شانزده/ شدیم آتش و بوی جهنم آوردیم
هفده/ بارون می باره رو سر من
هجده/ ترانه ای غمگین
نوزده/ دل من غرق آتیشهش
برشی از متن کتاب
برشی از متن کتاب
امشب شب جمعه ست،جمعه!… و تو غمگینی
من در کنارت هستم و من را نمی بینی
.
هی عکس ها دور سرت در گریه می گردند:
” آهنگران”،” چمران”،” جهان آرا” و “آوینی”
.
یادت می آید« قورمه سبزی دوست دارم با…»
از انعکاس عکس گنگت داخل سینی
.
“احمد” پدر را اشتباهی محض می داند
خط می زند” زهرا” مرا از دفتر دینی!
.
تو مثل سابق پیش من در چادری گلدار
با آن دهان و چشم و ابرو و لب و بینی
.
در رکعت سوم به شک افتاده ای انگار
و پشت شیشه می زند باران سنگینی؛
.
دارند می پرسند با تو، با زمان، با عشق
بر روی میز کار من گل های تزیینی
.
از من چه مانده از دو تا تصویر بر دیوار؟!
یک رادیو، یک خاطره، یک فرش ماشینی
.
شب ها میان سجده می آیی کنارم تا…
اما نمی فهمند تو را این شهر پایینی!
.
تا صبح گریه می کنم در عطر موهایت
سر را که بالا می کنی من را نمی بینی…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.