کتاب تام سایر | مارک تواین؛ انتشارات شهر قلم

درباره‌ی کتاب تام سایر اثر مارک تواین

کتاب تام سایر از مجموعه‌ی گفت‌وگو با مشهورترین داستان‌های جهان می‌باشد و در آن یکی از آثار برجسته‌ی “مارک تواین” برای نوجوانان توسط “مارتین وود ساید” بازنویسی شده است. “تام سایر” پسر نوجوان سرزنده، شوخ و ماجراجویی است که در کنار عمه‌اش در شهری به نام سنپترزبورگ در کنار رودخانه‌ی میسی سیپی زندگی می‌کند. او از کلاس درس و مدرسه متنفر است، اما روزی دختری به نام “بکی” را در کلاس می‌بیند، و از آن به بعد سعی دارد توجه او را جلب کند.

تام دوست صمیمی ای به نام ” هاکل برفین ” (هاک فین) دارد که به تنهایی زندگی می کند و به دنبال ماجراجویی های کودکانه ی خود است. شبی تام به همراه هاک به قبرستان می روند تا شیاطین را از نزدیک ببینند. در همان زمان سه شخص وارد قبرستان می شوند و به سراغ قبری می روند که به تازگی جسدی را در آن دفن کرده اند. ” دکتر رابینسون “، ” ماف پاتر ” و ” اینجون جو ” اشخاصی هستند که در حال نبش قبر می باشند.

پس از این که جسد را از قبر بیرون می آورند، جر و بحثی بین دکتر و دو شخص دیگر به وجود می آید. دکتر ضربه ای را به ماف پاتر می زند و او را بیهوش می کند. در همین لحظه اینجون جو چاقوی پاتر را برداشته و به وسیله ی آن دکتر را به قتل می رساند. پس از این که پاتر به هوش می آید، جو به دروغ او را متهم به قتل دکتر می کند. تام و هاک که تمام این صحنه ها را دیده اند، از ترس بر خود می لرزند و قسم می خورند تا درباره ی این موضوع با کسی حرف نزنند، اما وجدان تام او را به شدت آزار می دهد و … .

در مجموعه ی ” گفت و گو با مشهورترین داستان های جهان ” رمان های برجسته ی جهان از نویسندگان مشهوری برای نوجوانان بازنویسی و تلخیص شده است. این مجموعه این فرصت را برای این نسل آماده کرده تا با خواندن این آثار ارزنده لذت خواندن کتاب های زیبا را از دست ندهند. تمام کتاب های این مجموعه دارای DVD (لوح فشرده) است که داستان کتاب را به صورت صوتی برای مخاطب بیان می کند. آن ها می توانند از کتاب گویا در هر مکان و زمانی بهره برند.

بخشی از کتاب تام سایر؛ انتشارات شهر قلم

محاکمه ماف پاتر

فصل ۸

تعطیلات تابستانی به سرعت نزدیک می شد. ناگهان تام به خود آمد و متوجه شد که مدرسه به پایان رسیده و تمام روزهایش آزاد شده است. چهارم جولای با آتش بازی کوچکی آمد و رفت. تام متوجه شد که ایام تعطیلات ارزشمندش بر شانه هایش سنگینی می کند. زیرا ابتدا بکی تاچر با خانواده اش برای تعطیلات تابستانی از شهر خارج شد و بعد تام سرخک گرفت.

تا دو هفته در رختخواب ماند و همچون یک زندانی بی خبر از حوادث دنیای بیرون بود. پس از این که سرانجام توانست روی پاهایش بایستد و راه برود، شهر سنت پترزبورگ دوباره برایش زنده شد و به حرکت درآمد. دادگاه برای محاکمه ی ماف پاتر آماده می‌شد و این موضوع حرف اصلی مردم شهر شد.

هر حرفی که درباره مرگ دکتر رابینسون گفته می شد، قلب تام را می لرزاند. نمی دانست چطور ممکن است به او مشکوک شوند که از اسرار آن قتل خبر دارد، ولی با این حال بودن در میان آن شایعه ها برایش راحت نبود. شنیدن نام ماف پاتر باعث می شد که بلرزد. تام دلش می خواست از شر آن راز وحشتناک خلاص شود و حقیقت را بگوید. روزی هاک را به گوشه ای برد تا به طور خصوصی و مخفیانه با هم حرف بزنند.

او نگران و جدی گفت: «هاک، آیا درباره ی … آن ماجرا چیزی به کسی گفته ای؟»

– چه ماجرایی؟

– خودت منظورم را می دانی.

– اوه-البته که نگفته ام.

– حتی یک کلمه. حالا بگو چرا پرسیدی؟

– خوب، می ترسیدم.

– تام سایر، اگر کسی چیزی می فهمید ما بیشتر از دو روز زنده نمی ماندیم. خودت این را می‌دانی.

تام چند لحظه ساکت ماند.

– به گمانم ماف پاتر اعدام می شود. دلت اصلاً برایش نمی سوزد؟

هاک پاسخ داد: «خیلی دلم برایش می سوزد. ماف پاتر هیچ وقت آزاری به کسی نرسانده است. ماهی گیری می کند تا کمی پول و نان گیرش بیاید. همه ما همین کار را می کنیم. مرد مهربانی است و یک بار نصف یک ماهی اش را به من داد. آن هم وقتی که آن ماهی برای یک نفر هم کافی نبود .اگر مشکلی داشتم، کمکم می کرد.»

تام گفت: «خب، اگر بادبادک هایم پاره و خراب می شدند، برایم تعمیر می کرد. اگر خودم نمی توانستم، او قلاب را به سر نخ ماهیگیری ام می بست. کاش می توانستیم او را از زندان نجات دهیم.»

کتاب تام سایر اثر مارک تواین با ترجمه‌ی محمد قصاع توسط انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.