محصولات مرتبط
دربارهی کتاب کلمات ژان پل سارتر
کتاب کلمات اثر ژان پل سارتر با ترجمهی امیرجلالالدین اعلم توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است. کتاب "کلمات"، "زندگینامهی ژان پل سارتر"، نویسنده، فیلسوف و منتقد فرانسوی را در دههی اول زندگی او یعنی کودکیاش، به گونهای جذاب و خواندنی بیان کرده و موجب آشنایی هر چه بیشتر مخاطب، با روحیات و سرنوشت این مرد بزرگ ادبی میگردد.
ژان در پانزده ماهگی پدرش را از دست داده و با محبت پدری کاملا غریبه می باشد. پس از این واقعه، مادر ژان همراه با وی، به منزل "شارل شوایتزر"، پدر خود رفته و در آن جا ساکن می شوند. شارل، مردی تحصیل کرده بود که به عنوان معلم زبان آلمانی، دانش آموزان خود را تعلیم می داد، بنابراین زندگی در منزل این مرد فرهنگی و دانش دوست، شرایطی را برای ژان فراهم نمود تا هر چه سریع تر خواندن و نوشتن را فرا گرفته و همواره به مطالعه بپردازد.
ویژگی ها و شخصیت فردی ژان و هم چنین انزوا طلبی او بر شدت این امر نیز افزود؛ به طوری که بیش تر اوقات خود را با کتاب و کتاب خوانی سپری می کرد. وی در طول محتوای کتاب "کلمات"، به گونه ای صادقانه، تمامی ماجراها و وقایع دوره ی کودکی و هم چنین برداشت های شخصی و طرز تفکراتش را تشریح کرده و خواننده را با خویش همراه می سازد.
بخشی از کتاب کلمات؛ انتشارات نیلوفر
در آلزاس، دور و بر سال 1850، آموزگاری از فشار بار عیال مندی رضا داد خواربارفروش شود. ولی او در عوض رها کردن آموزگاری، خواهان جبرانی بود: چون از تربیت کردن ذهن ها دست می کشید، می بایست یکی از پسرهاش روح ها را تربیت کند؛ می بایست کشیشی در خانواده باشد، و او شارل خواهد بود.
شارل گریخت، ترجیح داد بیفتد به دنبال یک دختر سوارکار سیرک. تصویرش را رو به دیوار برگرداندند و قدغن شد نامش برده شود. نوبت کی بود؟ اوگوست شتابان فداکاری پدرش را تقلید کرد: وارد تجارت شد و کار و بارش گرفت. مانند لوئی، که گرایش مشخصی نداشت: پدر خر این پسر آرام را چسبید و در چشم به هم زدنی او را کشیش گرداند. دیرتر لوئی فرمانبرداری را تا آن جا کشاند که به نوبه ی خود کشیشی پس انداخت، آلبرت شوایتر، که مشی زندگی اش پر آوازه است.
در این میان شارل دختر سوارکارش را بازنیافته بود؛ حرکت بزرگ منشانه ی پدر نشانش را بر او گذاشته بود: همه ی عمر ذوق عوالم متعالی را نگه داشت و شور و حالش را بر سر آن گذاشت تا با رویدادهای کوچک موقعیت های بزرگ بسازد. چنان که خواهیم دید که از رسالت خانوادگی طفره برود: آرزو داشت خودش را وقف صورت ملایم تری از روحانیت بکند، وقف یک جور کشیشی که دختران سوارکار سیرک را بر او روا بدارد.
آموزگاری، کار را بر می آورد: شارل بر آن شد آلمانی درس بدهد. از پایان نامه اش درباره ی هانس زاخس دفاع کرد، روش مستقیم را اختیار کرد که دیرتر مدعی ابداع آن شد، با همکاری موسیو سیمونو درس نامه ی ارجدار را منتشر کرد، و کارش بالا گرفت: ماسون، لیون، پاریس. در پاریس، هنگام توزیع جایزه ها، نطقی ایراد کرد که افتخار چاپی جداگانه نصیبش شد: "آقای وزیر، خانم ها، آقایان، فرزندان عزیزم، هرگز حدس نمی زنید که امروز می خواهم درباره ی چی باهاتان حرف بزنم! درباره ی موسیقی!" او در سرودن شعر برای مناسبت های خاص چیره دست بود.
در گردهمائی های خانوادگی عادت داشت بگوید: "لوئی از همه دیندارتر، اوگوست از همه ثروتمندتر است؛ اما من از همه هوشمندترم. "برادرها می خندیدند، زن برادرها لب ورمی چیدند. در ماسون، شارل شوایتسر با لوئیز گیمن، دختر وکیلی کاتولیک، ازدواج کرده بود. لوئیز از ماه عسلش بیزار بود: غذا به پایان نرسیده، شارل او را ربوده و تو قطاری انداخته بود.
لوئیز در هفتاد سالگی هنوز از سالاد تره فرنگیی که در یکی از بوفه های ایستگاه بهشان داده بودند سخن می گفت: "هر چی سفیدی بود برمی داشت واسه خودش و هر چی سبزی بود می گذاشت واسه من." آن ها دو هفته در آلزاس گذراندند بی آن که میز را ترک کنند؛ برادرها برای هم به زبان محلی داستان های هرزه می گفتند؛ گاه گاه، کشیش رو به لوئیز می گرداند و آن ها را برایش ترجمه می کرد، از سر احسان مسیحی. دیری نکشید که لوئیز واداشت پزشکان از روی لطف گواهی هائی برایش صادر کنند که او را از آمیزش زناشوئی معاف می داشت و به او حق می داد تا در اتاق جداگانه بخوابد؛ از میگرن هاش سخن می گفت...
نویسنده
دربارهی ژان پل سارتر
ژان پل سارتر به سال 1905 در پاریس زاده شد. پدرش که افسر نیروی دریایی فرانسه بود دو سال پس از تولد کودک در هند و چین (ویتنام) درگذشت. مادر به خانه پدری بازگشت و ژان پل به سرپرستی پدربزرگِ مادری که معلم زبان فرانسه بود بزرگ شد.
کودک نزد پدربزرگ، تنها مرد خانه، بسیار عزیز بود. مادر همسر دیگری نگرفت جز هنگامی که پسرش به سن دوازده رسید. ژان پل در این محیط، هم در میان کتاب و هم در میان زندگی بورژوایی، بزرگ شد.
تأثیر این دوران و این شیوه زندگی در اندیشه او بسیار است: (من هیچ گاه احساس مالکیت نکردم، زیرا یا در خانه پدربزرگ بودم یا در خانه ناپدری، هیچ گاه در خانه خودم نبودم. نیازهای زندگی ام را دیگران رفع می کردند.) بعدها در سراسر زندگی خود، چه هنگام تهی دستی چه هنگامی که از بابت کتاب های خود حق تالیف کلان می گرفت، هرگز درصدد اندوختن پول برنیامد: (هیچ وقت هیچ چیز نداشتم، ولی از ناداری رنج نبرده ام.) در دامان این زندگی با شیوه زندگانی بورژوایی، (بورژوای مطمئن از امنیت و تکلیف ها و به ویژه از حقوق خود)، آشنایی کامل یافت. انتقاد تند از این نحوه زندگی را، تا آن جا که مربوط به دوره کودکی است، در داستان (کودکی کارفرما) (ما در مجموعه داستان های دیوار) می بینیم و دنباله آن را در رمان تهوع و زندگی نامه کودکی ژان پل را در کتاب واژه ها.
از هشت سالگی چیزهایی شبیه رمان می نوشت و پیش از آن قصه هایی به تقلید از لافونتن مشق می کرد. در هفده سالگی با دوستش پل نیزان مجله ای به راه انداخت به نام مجله کوچک بی عنوان. سپس وارد دانش سرای عالی پاریس شد که گذراندن امتحان آن سخت دشوار است. در آن جا فلسفه خواند و با سیمون دوبووار آشنا شد.
در سال 1925 با خواندن کاپیتال و ایدئولوژی آلمانی با اندیشه مارکس آشنایی یافت. به سال 1929، پس از پایان تحصیلات، در شهر لهاور معلم فلسفه شد. در این زمان بیشتر آثار کافکا و رمان های آمریکایی و حتی داستان های پلیسی می خواند. از سال 1931 زندگی ادبی و فلسفی اش تکوین یافت. زیاد می خواند و زیاد می نوشت. در بندر لهاور طرح رمان تهوع را ریخت، اما پیش از نوشتن آن رمانی به نام شکست و چند اثر تحقیقی نوشت و به ناشران داد که هیچ کدام را قابل چاپ ندانستند. نخستین نمایشنامه او نیز به نام باریونا هیچ گاه چاپ نشد.
در سال های 1933 و 1934 در برلین به مطالعه فلسفه هوسرل و هایدگر پرداخت. پدیدارشناسی هوسرل توجهش را جلب کرد و بر اساس آن درصدد برآمد تا به دنبال روان شناسی فروید و برای اصلاح آن (روانشناسی ترکیبی) را بنیاد نهد. معتقد بود که اندیشه بورژوایی و روان شناسی فروید (تحلیلی) و (تفردی) است، یعنی به موجب آن (فرد آدمی، این جزء جامد و تجزیه ناپذیرِ حاملِ طبیعت بشری، چون یک نخود در کیسه نخود قرار دارد: محدود، در بسته و ارتباط ناپذیر... بنابراین اصل، بشر بشر است، همچنان که دایره دایره است: یک بار برای همیشه. بر طبق این نظر فرد آدمی، چه بر تخت شاهی چه بر روی خاک، فطرتاً همان است که هست.)
- نویسنده: ژان پل سارتر
- مترجم: امیرجلالالدین اعلم
- انتشارات: نیلوفر
نظرات کاربران درباره کتاب کلمات | ژان پل سارتر
دیدگاه کاربران