loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب استاد اژدها 4 (اژدهای آتش)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب اژدهای آتش جلد چهارم از مجموعه ی استاد اژدها اثر تریسی وست، تصویرگری گراهام هاولز و ترجمه ی رویا زنده بودی از انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

دریک، رُوری،بو و آنا چهار کودکی هستند که دارای قدرت کنترل اژدها می باشند و به کمک سنگ اژدهایی که به گردن دارند می توانند این موجودات ترسناک را کنترل کنند. به زودی پادشاه " رونالد " قصد دارد از تمرینات آن ها با اژدهاهایشان بازدیدی داشته باشد و اطمینان حاصل کند که این موجودات می توانند جلوی حملات احتمالی مهاجمان را بگیرند. مدتی است " گریفیت " جادوگر شاه رونالد با این کودکان درحال تمرین می باشد تا بتوانند اژدهایشان را کنترل کنند، اما یک مشکل وجود دارد و آن این است که روری هنوز نمی تواند اژدهایش والکن را کنترل کند. والکن توانایی پرتاب آتش از دهان را دارد و این مسئله می تواند برای گروه آنان دردسر ساز شود. گریفیت به روری هشدار می دهد که باید بیشتر مراقب والکن باشد، و در روز بازدید پادشاه رونالد به ناگهان والکن آتشی از دهانش پرتاب می کند که نزدیک است با پادشاه برخورد کند. شاه رونالد از این مسئله به شدت عصبانی می شود و به دریک و روری اجازه نمی دهد در سفری که به زودی می رود او را همراهی کنند. آن ها به همراه اژدهاهایشان مجبور به ماندن در قصر می شوند و در این مدت " دیه گو " به جای گریفیت با آنان تمرین می کند اما ... . این اثر برای گروه سنی 8+ سال مناسب می باشد.

مجموعه ی استاد اژدها، متشکل از داستان هایی تخیلی برای کودکان و نوجوانان می باشد؛ سنگ اژدها، سنگ جادویی است که چهار بچه ی هشت ساله را از نقاط مختلف دنیا انتخاب کرده تا برای تعلیم به قلعه ای در شهر برکن بیایند. هر یک از آن ها بعد از گذراندن دوره ی آموزشی صاحب اژدهایی می شوند. آن ها باید قدرت اژدهایشان را در جهت کمک به مردم شهر کنترل کنند. بچه ها بعد از ورود به قصر تحت تعالیم "گریفیت" جادوگر مخصوص پادشاه قرار می گیرند و هر اژدها توانایی ویژه و مخصوص به خود دارد، پرتاب آتش، پرتاب آب، تولید رنگین کمان و حرکت از یک نقطه به جایی دیگر در یک ثانیه از جمله توانایی های اژدهاها می باشد.

 


فهرست


آتشت را نگه دار! نمایش اژدها پس کرم چی؟ جادوگر یا پرستار بچه؟ و اینک اژدهاها! دردسر توی برج مراقبت از قلعه هایدرا نقشه ی مالدرد روری برای نجات می آید سنگ اژدهای قرمز! پوف! غافلگیری ملکه یک اژدهای جدید؟

برشی از متن کتاب


مراقبت از قلعه اژدهای چهار سر با سرعت به سمت برج پرواز می کرد. دریک پرسید: «خواب دیه گو رو یادته؟ دیده بود مالدرد سوار یه اژدهای چهارسره!» روی چشم هایش را ریز کرد. «یه مرد پشت اون اژدها نشسته.» والکن داشت کنار برج پرواز می کرد و هنوز اژدهای دیگر را ندیده بود. روری داد زد: «والکن، بیا اینجا!» اژدهایش چرخی زد و برگشت سمت برج. هر سه با کنجکاوی اژدهای عجیب را نگاه کردند که داشت نزدیک می شد. اژدهای غریبه فلس های سبز تیره ای داشت. هر کدام از چهارگردن بلند اژدها فلس های کم رنگ تری داشتند و رویشان سری بود با پوزه ای کوتاه و باریک که انتهایش مثل منقار، خمیده می شد. بعد مرد سوار بر اژدها را دیدند؛ ردای سرخ پوشیده بود، چشم بند داشت و ریش مشکی با یک خط سفید روی آن. دریک داد زد: «مالدرده!» روری پرید پشت والکن. دریک پرسید: «روری، کجا داری می ری؟» جواب داد: «دارم می رم با مالدرد بجنگم! به شاه رونالد نشون می دم من و والکن چه کارهایی ازمون بر میاد!» دریک گفت: «ولی دیه گو گفت باید بریم تو قلعه! تازه، به کمک کرم هم احتیاج درام! نمی تونیم خودمون تنها با مالدرد بجنگیم. اون خیلی قویه!» روری دست هایش را دور گردن والکن حلقه کرد. «این قلعه ی منه و اینم سرزمین منه. من می مونم و می جنگم. تو اگه می خوای، می تونی بری دنبال کمک.» بعد داد زد: «والکن، بزن بریم.» والکن از بالکن پرید پایین و پرواز کرد. دریک می دانست باید فوری دیه گو و کرم را بیاورد آن بالا. چشم هایش را بست و سنگ اژدهایش را توی دستش گرفت. با تمام قدرت فکر کرد: کرم، همین حالا بیا! ده گو رو هم بیار. خواهش می کنم، کرم. ووووش! چند ثانیه بعد نوری سبز رنگ کنار دریک منفجر شد. کرم و دیه گو در یک چشم به هم زدن روی برج ظاهر شدند. دیه گو پرسید: «دریک، چه شده؟» دریک به آسمان اشاره کرد. روری و والکن داشتند یک راست پرواز می کردند سمت مالدرد و اژدهای چهارسرش. هایدرا روری داد زد: «والکن، آتش.» والکن شعله ی آتشش را به سمت اژدهای چهارسر پرتاب کرد. اژدها سریع اوج گرفت و از شعله ها دور شد. دیه گو فریادزد: «اون هایدرای خواب منه.» دریک داد زد: «دیه گو، به روری گفتم نمی تونه تنهایی با مالدرد بجنگه. ولی حاضر نیست کوتاه بیاد. حتی زینش رو هم نبسته. هر لحظه ممکنه از روی والکن بیفته پایین.» دیه گو بلند بلند گفت: «وای خدا.» یک انگشتش را گرفت سمت والکن. پوووووف! یک زین زیر پای روری ظاهر شد. روری یک لحظه جا خورد. بعد محکم افسارش را چسبید. داد زد: «یاااااالااااااا!» والکن با سرعت بیشتری سر خورد سمت هایدرا. هایدرا هر چهار دهانش را باز کرد. دیه گو داد زد: «روری، ازش دور شو. هایدرا زهر شلیک می کنه.» ولی روری گوش نمی داد. دوباره داد زد: «آتش» هایدرا با غبار سبزرنگی به والکن حمله ور شد و هم زمان والکن هم آتش بیشتری پرتاب کرد. آتش و غبار وسط هوا به هم رسیدند. غررررر! والکن که کمی از غبار به بالش خورده بود نالید. بعد شیرجه رفت پایین تاجای امنی پناه بگیرد. روری محکم او را گرفته بود. دیه گو دوید سمت لبه ی بالکن. ...    

نویسنده: ترسی وست مترجم: رویا زنده بودی تصویرگر: گراهام هاولز انتشارات: پرتقال    


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب استاد اژدها 4 (اژدهای آتش)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل