درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ
کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی برای نخستین بار در سال 1886 منتشر شد، این اثر، شاهکاری از رئالیسم روانشناختی تلقی میگردد که در بستر ماجرای فلسفیاش دارای رگههای واقعگرایانهی عمیقی است.
لئو تولستوی در این داستان همانطور که از نامش پیداست، ذرهبیناش را بر روی مفهوم رمزآلود مرگ قرار داده است. بحران وجودی قهرمان این داستان بهطرز چشمگیری شبیه به خود تولستوی است. در این مطلب به نقد و بررسی کتاب مرگ ایوان ایلیچ و نحوهی خرید اینترنتی کتاب مرگ ایوان ایلیچ خواهیم پرداخت.

معرفی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
لئو تولستوی کتاب مرگ ایوان ایلیچ را پس از یک بحران وجودی نوشت که زندگیاش را بهطور کامل متحول ساخت. او این بحران وجودی را در کتاب اعتراف من (1882) توضیح داده است. مضمون اصلی این داستان راجع به هراسهای انسانی و نحوهی مواجههی او با ترسهایش است.
این رمان کوتاه، زندگی و مرگ مردی را توصیف میکند که بیچون و چرا تابع دستورات جامعهای است که در آن ثروت و موقعیت اجتماعی بیش از هر چیز مورداحترام قرار میگیرد. داستان با واکنش خانواده و اطرافیان ایوان به مرگ او آغاز میشود و سپس خواننده را به سفری از دوران کودکی ایوان به سوی بیداری معنوی که در پایان زندگیاش تجربه میکند، میبرد. ایوان میکوشد با رنج وحشتناک خود و واقعیت مرگ قریبالوقوعش کنار بیاید و تولستوی روحیات و احساسات این بیمار سختدرمان و دچار پوچی کامل را به زیبایی تصویر میکشد.
آشنایی با شخصیت ایوان ایلیچ
ایوان یک مقام دولتی مورداحترام از طبقه متوسط با یک زندگی معمولی است. او کسانی را که دارای موقعیت اجتماعی بالا هستند تحسین میکند و ارزشها و رفتار خود را با قوانین آنها مطابقت میدهد. او معیار نسبتاً ساده و رضایتبخشی برای تصمیمگیری دارد: الف) گزینههایی که بیشترین لذت را برای او به ارمغان میآورد و ب) مورد تائید همکاران بهاصطلاح برجستهاش قرار میگیرد. در اوایل داستان متوجه میشویم که دیوان به یک بیماری سخت و لاعلاج مبتلا است. او در مواجه با این بیماری متوجه عمق زندگی فجیعاش میشود و میکوشد رویهی خود را تغییر دهد.

تحلیل روانشناختی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
کتاب مرگ ایوان ایلیچ توصیفی عمیق از 5 چرخه تئوری غم الیزابت کوبلرراس است که تولستوی برای انتقال مفاهیم روانشناختی و خودشناسی این پنج مرحلهی اصلی را ذکر میکند. از نظر او انسان در مواجهه با ترسها و مشکلاتش، پنج مرحلهی عدم پذیرش یا انکار، خشم، معامله، افسردگی و پذیرش را پشت سر میگذارد. در کتاب مرگ ایوان ایلیچ شاهد طی کردن این چرخهها توسط ایوان ایلیچ هستیم.
چرا لئو تولستوی مرگ ایوان ایلیچ را نوشت؟
لئو تولستوی، یکی از بزرگترین نویسندگان تمام دوران، در سال 1828 در خانوادهای ثروتمند روسی به دنیا آمد. آثار او هنرمندی و بینش عمیقش نسبت به شرایط انسانی را به نمایش میگذارد که در طول چهار دهه فعالیت حرفهای، ستایش عظیمی را برای او به ارمغان داشته است. اما تولستوی علیرغم موفقیت ادبی، فردی آشفته و ناراضی بود و بیمعنایی زندگی باعث یاس و سرخوردگی او میشد. این ناامیدی و تصمیم نهایی او نسبت به یک سیستم ارزشی در کتاب درخشان او مرگ ایوان ایلیچ منعکس شده است. مرگ ایوان ایلیچ شاید شخصیترین اثر لئو تولستوی باشد که آن را پس از تحول اعتقادی خود نوشت. تولستوی از مرگ میترسید و میتوان گفت، مرگ ایوان ایلیچ دربردارندهی ترسها و افکار خود تولستوی از مرگ است.
پیام مرگ ایوان ایلیچ چیست؟
پرداختن به زندگی ممکن است برای بسیاری سخت باشد، اما مقابله با مردن حتی چالشبرانگیزتر است. مرگ ایوان ایلیچ یأس و تنهایی مردن را برجسته میکند، روندی که باعث میشود انسان به گذشته نگاه کند و به جنبههایی از هستی که در سایهی زندگی میتوانست داشته باشد، بیندیشد. بیماری ایوان ماهیت واقعی زندگی را برای او آشکار ساخت. ایوان مسیر مرگ را طی کرد و نشان داد که از ازل تا ابد هر آدمی آن را تجربه خواهد کرد. شاید این مسیر برای ما ناشاخته باشد، اما درنهایت همهی ما از آن عبور خواهیم کرد. ایوان در جایی ز داستان از خود میپرسد که آیا هرگز دنبال هدف و معنای زندگیاش بوده است. او با خاطرات خوش دوران کودکی خود را آرام میکند و بهتدریج متوجه میشود که تمام آرزوهای درونی خود را نادیده گرفته و تنها کوشیده انتظارات دیگران را برآورده سازد. او در لحظه اوج میفهمد که شفقت و عشق ارزشهای واقعی زندگی هستند و تجربهی شادی بیحساب، گواه کیفیت چنین زندگی است. چه لحظات عشق خالص و چه فرصتهایی برای کمک به رفع رنج و غم دیگران داشت که از دست داد. مرگ ایوان ایلیچ در مورد اثرات سمی و مخرب تثبیت موقعیت، پول و قدرت هشدار میدهد.
بخشی از رمان
صورت دلپذیر و برازنده و خالی از ابتذالی را که خانه، پس از پایان کار اختیار می کرد در نظر می آورد. وقتی به خواب می رفت سالن کوچک را کامل شده در نظر مجسم می کرد. چون تالار پذیرایی را که هنوز ناتمام بود تماشا می کرد و آن را در حالتی که مبلها همه دور هم قرار گرفته باشند در خیال می آورد و بخاری دیواری را با حفاظ شرارگیر جلو آن می دید و سر بخاری را و صندلی های کوچک و بزرگ در سراسر تالار پراکنده را و ظروف زیبای درون بوفه و بشقاب های عتیقه روی دیوارها و وسایل ورشوی همه در جای خود قرار گرفته، بر پرده خیال منعکس می یافت، حیرت همسرش و دخترش را که در این جور چیزها با او هم سلیقه بودند از دیدن خانه آراسته در نظر می آورد و خوشحال میشد.
آنها هیچ انتظار چنین خانه ای را نداشتند. او به ویژه موفق شده بود چیزهای عتیقه زیبایی که به تالارش این کیفیت نجابت و اصالت را می بخشید پیدا کند و با قیمت ارزان بخرند. در نامه های خود به عمد همه چیز را به خود مشغول می داشت که کار جدیدی که به آن علاقه مند نیز بود کمتر از آنچه انتظار داشت مجذوبش می کرد. در جلسهها گاهی چند دقیقه ای از بحث جاری غافل می کند و مثلا به کیفیت ولان پردهها فکر می کرد که راست باشد یا دالبردار و به قدری در بند این مسائل بود که اغلب خود جای مبلها را عوض می کرد و کیفیت آویختن پردهها را تغییر می داد ...
مضامین اصلی رمان
- مرگ و فناپذیری: رمان مرگ ایوان ایلیچ به عنوان یک روایت درباره مرگ و مواجهه انسان با آن شناخته میشود. تولستوی با روایت داستان ایوان ایلیچ، به بررسی ترس از مرگ، انکار آن و تلاش انسان برای فرار از واقعیت مرگ میپردازد.
- معنای زندگی: یکی دیگر از مضامین اصلی رمان، جستجوی معنای زندگی است. ایوان ایلیچ در مواجهه با مرگ، به این پرسش اساسی میرسد که آیا زندگی او معنایی داشته است یا خیر.
- پوچی زندگی بورژوایی: تولستوی در این رمان، به انتقاد از سبک زندگی بورژوایی و ارزشهای مادی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه زندگی مادی و دنیوی نمیتواند به انسان آرامش و معنویت بدهد.
- اهمیت روابط انسانی: رمان مرگ ایوان ایلیچ به اهمیت روابط انسانی و تاثیر آن بر زندگی انسانها میپردازد. ایوان ایلیچ در لحظات پایانی زندگی خود متوجه میشود که تنها چیزی که برای او اهمیت دارد، عشق و محبت اطرافیان است.

چرا کتاب مرگ ایوان ایلیچ را بخوانیم؟
مرگ ایوان ایلیچ با نزدیک به 150 سال از اولین انتشار، همچنان کتابی ارزنده و مهم است. امروز ما در جوامعی ممتاز زندگی میکنیم که درگیر موقعیت و ثروت مادی است، نظام ارزشی که توان درک و تجربه زندگی واقعی را از ما سلب میکند. ما نیز مانند ایوان بی چون و چرا در هویتی غیراصیل زندگی میکنیم و منکر مرگ هستیم و مانند خانواده و دوستان ایوان، همدردی و همدلی خود را در پشت نقاب محبوس میکنیم. این عدم اعتبار فراگیر در زندگی و نیاز به به چالش کشیدن آن با خواندن مرگ ایوان ایلیچ با وضوح خیرهکنندهای به سراغمان میآید. ما در این کشمکشهای درونی خودمان را پیدا میکنیم. سوالهایش را از خودمان میپرسیم و این مسیر ناشناخته تاحدی برایمان روشن میشود.
بهترین ترجمه های کتاب مرگ ایوان ایلیچ در ایران
کتاب مرگ ایوان ایلیچ از قرن نوزدهم تا به حال همواره در لیست آثار محبوب و برجستهی جهان قرار داشته و به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است. این کتاب در ایران توسط مترجمان زیادی همچون سروش حبیبی، کیومرث پارسای، کاظم انصاری، صالح حسینی، حمیدرضا آتش بر آب و... ترجمه شده است. ترجمهی سروش حبیبی را میتوان بهترین و دقیقترین مترجم این اثر به فارسی دانست. حبیبی ترجمه اثر را از زبان مبدأ آن انجام داده است. ترجمهی سروش حبیبی توسط نشر چشمه منتشر شده است.

خرید اینترنتی کتاب مرگ ایوان ایلیچ از کتابانه
فروشگاه اینترنتی کتابانه بهعنوان یکی از فروشندگان باسابقهی عرضهی انواع رمان های خارجی و سایر کتاب های عمومی، همواره میکوشد، امکان دسترسی آسان کلیهی علاقهمندان را به کلیهی آثار برتر داخلی و خارجی فراهم سازد.
برای مشاهده و خرید کتاب مرگ ایوان ایلیچ میتوانید به وبسایت کتابانه مراجعه نمایید و ضمن دسترسی آسان به این کتاب ارزشمند، از تخفیفات بینظیر و سایر خدمات این فروشگاه بهرهمند شوید. با خرید از کتابانه، سفارشات خود را در سریعترین زمان ممکن و با بهترین کیفیت بستهبندی، در هر مکان دلخواه تحویل بگیرید.
نظرات کاربران درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ
دیدگاه کاربران