کتاب هله هوله نوشته ی استن و جن برنشتاین و ترجمه ی سعید خاکسار توسط انتشارات موزون به چاپ رسیده است.
کتاب از سری کتاب های " خانواده خرس ها " و " مجموعه مهارت های زندگی و شهروندی ویژه کودکان و نوجوانان " و جلد ٣٢ این مجموعه می باشد. داستان های این مجموعه هدفمند هستند و مهارت های زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی را در قالب داستان شرح داده اند. در این داستان داشتن بدن سالم و تغذیه ی مناسب به کودکان آموخته می شود. مادر خانواده ی خرس ها متوجه می شود فرزندانش اضافه وزن دارند و برای جلو گیری از افزایش وزن، آنها را از خوردن خوراکی های مضر و غیر مفید منع کرد و همه ی خوراکی های ناسالم را جمع کرد و داخل فریزر خانه گذاشت. بچه ها و پدرشان اعتراض کرد ولی مادرشان مقابل خواسته های آنها ایستاد. روز بعد آن ها به سوپر مارکت رفتند و مقداری غلات، نان سبوس دار، شیر و پنیر و میوه خریدند و دکتر گریزلی، در صف خرید مادر خرس ها را برای خرید سالم و مغزی اش تشویق کرد و وقتی متوجه شد بقیه اعضای خانواده از این نوع تغذیه راضی نیستند، آن ها را به مطبش دعوت کرد. خانواده ی خرس ها روز بعد به مطب دکتر رفتند و دکتر با نمایش یک فیلم طرح اندام ها، اعضای داخلی، سیستم عصبی، عروق، اسکلت، ماهیچه ها و دستگاه گوارش و غذاهای مناسب هر بخش برای رشد سالم را به بچه ها معرفی کرد و در پایان از آن ها خواست حتما ورزش کنند. آنها شروع به ورزش کردند اما ....
برشی از متن کتاب
وقتی توی صف صندوق ایستاده بودند، یک نفر گفت "خرس مامان، از اینکه می بینم چرخ دستیتون پر از خوراکی های مغزیه، خوشحالم. برای داشتن یه بدن سالم، باید به غذاهای خوب اعتقاد داشت." او دکتر گریزلی، دکتر خانواده ی خرس ها بود. مامان گفت: "من که اعتقاد دارم. اما بقیه ی خونواده رو مطمئن نیستم." دکتر گریزلی نگاهی به توله ها و بابا انداخت. او گفت: "هوووم، منظورتونو متوجه می شم. مثل اینکه به یه مشاور پزشکی نیاز دارن. لطفا فردا سری به مطبم بزنین." روز بعد که به مطب دکتر رسیدند، توله ها عصبی بودند. آن ها پرسیدند: "به نظرت به ما آمپول می زنه؟" مامان گفت: "فکر نمی کنم." اما از دکتر گریزلی هیچ چیزی بعید نبود. دکتر گریزلی گفت: "لطفا بفرمایین تو." همین که توله ها چشمشان به پروژکتور خورد و پرده افتاد گفتند: "آخ جون! فیلم!" دکتر چراغ ها را خاموش کرد و گفت: "فیلم که نه! اما قراره چند تا تصویر تماشا کنیم." توله ها پرسیدند: "درباره ی چی؟" او گفت: "خودتون می بینید،" بعد هم نمایش را شروع کرد. او گفت: "بدن شما از بیرون این شکلیه." بعد تصویر را عوض کرد و گفت: "و از داخل این شکلی." توله ها گفتند: "وای!" "بدن ما دستگاه حیرت انگیزیه که از قسمت هایی به نام اندام ها تشکیل شده، و همکاری این اندام ها با همدیگه، باعث که ما بتونیم کارهای شگفت انگیز زیادی رو انجام بدیم، مثل بالا رفتن از کوه، آواز خوندن، توپ بازی کردن، دوچرخه سواری کردن... در واقع بدن ما از چندین دستگاه تشکیل شده: یه دستگاه عصبی که به ما اجازه می ده تا حس و فکر کنیم... یه دستگاه که خون رو توی بدن به گردش در می آره... یه دستگاه عضله ها و استخوان ها، که به ما اجازه حرکت و نیرو می ده.... و یه دستگاه برای غذا، که به ما اجازه می ده موادی رو که به ما انرژی می دن و بقیه ی دستگاه ها را سالم نگه می دارن، وارد بدنمون کنیم." آخرین تصویر، درباره ی غذاهای مختلف بود و توضیح می داد که چرا آن ها برای بدن مفید هستند. بابا، توی آن ها دنبال آب نبات و شکلات کاکائویی گشت، ولی پیدا نکرد. آقای گریزلی چراغ ها را روشن کرد و گفت: "حالا من تمام سعی خودمو می کنم تا شما رو سالم نگه دارم، به شرطی که شنا هم با تغذیه ی درست، سعی خودتون رو بکنید."
- مجموعه مهارت های زندگی و شهروندی ویژه کودکان و نوجوانان
- نویسنده: استن و جن برنستین
- مترجم: سعید خاکسار
- انتشارات: موزون
نظرات کاربران درباره کتاب هله هوله (خانواده خرس ها 32)
دیدگاه کاربران