loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد

کتاب "حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد" رمانی بسیار زیبا و خواندنی است که از انتظار کشیدن برای آمدن منجی موعود روایت می‌کند. قضیه‌ی داستان از این قرار است که در شهر باب‌الشرق، تصویری از یک سوار ناشناس نصب شده که مردم شهر به شدت مجذوب آن هستند و بنا بر رسم همیشگی هر سپیده دم اسبی سیاه را آماده کرده و به دروازه می‌برند تا اگر به اصطلاح "سوار" آمد از آن استفاده کند و سپس در هنگام غروب آفتاب اسب را به جای خود بر می‌گردانند.

این عمل به طور مداوم هر روز انجام می شود و هر 12 سال یک بار اسب مورد نظر با اسب سیاهی دیگر تعویض شده و در همان هنگام اسب پیشین، قربانی می شود. تا این که در دوره ی هفتم، زمانی که اسب سیاه مورد نظر، در سال پنجم قرار دارد منجم ها خبر از شومی اسب های سیاه می دهند و امیر جهت رفع این شومی تمامی اسب های سیاه موجود را از شهر بیرون کرده و هم چنین اسب سیاه حاضر را نیز با اسبی دیگر تعویض می کند.

این تعویض زود هنگام موجبات اعتراض پیروان و نام آوران شهر را به دنبال داشته و آن ها را به دربار و نزد امیر می کشاند. در این هنگام امیر از منجمان می خواهد که دوباره وضعیت را بررسی نمایند، پس از بررسی های صورت گرفته، بر روی کاغذی عبارت «اذا» را نوشته و تقدیم امیر می کنند. شخصی به نام ابوالمجد رمز کاغذ را گشوده و به سوره ی «زلزال» اشاره می کند.

پس از این واقعه کم کم زمزمه هایی مبنی بر دیده شدن سوار به گوش می رسد و نشانه هایی از حضور وی برای مردم آشکار می گردد و ماجراهایی پر هیجان و جذاب را به دنبال می آورد که به شدت ذهن مخاطب را به خود جذب کرده و تا پایان کتاب با خویش همراه می سازد.


بخشی از کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد

راقم این قصه گوید در باب زائران و مجذوبان این نقش که حدیث آن بر ذمت ما نوشته اند در کتب روضات و مقاتل الشهدا و نیز مزارات ابدال حق روایات بسیار است از کارد بر خود زدن و مویه کردن عامه ی خلق تا رسم سماع غالیان به هنگام اضطراب نقش یا طلوع فجر. اما بوالمجد وراق را سخن دیگر است در این باب، و گرچه بر روایت او اعتماد کلی نشاید، چرا که به دستور امیر رضی الدین یا اشارت خواجه عمید، صاحب دیوان رسالت، این حکایت تحریر کرده است، اما چون به انکار تقدس نقش سخن به درازا کشانده است به نقل روایت او بسنده کنیم که گفته اند: «الفضل ما شهدت به الاعداء.»

گوید: «این که جمعی گفته اند مردمان این شهر آشکارا یا به سر نقش پرست اند خطاست که هیچ کس نداند این نقش از کیست و چه کس کشیده است و اگر عامه ی مردم در غلباب وجد یا استیلای هموم حرکتی کرده اند از بوسه بر خاک زدن و مویه کردن به خلوت. بر نقش پرستی آنان حمل نشاید کرد که این نقش امروز مصلحت وقت را نشانه گاه آمده است، کعبه و محراب است به مذهب هندوان، که هیچ عاقل ما را کعبه پرست نداند و گبرکان را آتش پرست نخواند و هندوان را بت پرست نگوید.»

اما حقیقت حال از لونی دیگر است که این جا نه مقام حدیث کعبه و بت خانه کردن است که ابوالمجد کرده است که به حکم «کل ممنوع متبوع» آن جا موکلان گمارند و پاسداران، تا هر که به نقش ماند –نه به سیرت که به صورت- سرش بردارند، دیر یا زود خاص و عام خلق اگر زبور داوود به دست دارند به یک سو نهند و اگر زنار بر میان بگسلند و رسم و ریاضات دیر فرو گذارند تا آن نقش بتی کنند و کیفیت حال که ما را از روایت ابوالمجد و دیگران معلوم شده است بدان دور این که کجاوه نشینان و سواران و پیادگان را در ابتدا پروای تصویر نبود، گردآلود یا خسته با بارهاشان از اقمشه و عطریات و طرایف شهرها یا قرص جوین نانی به پشتواره چون به آستانه ی دروازه می رسیدند تنها در اندیشه ی سایه بانی بودند تا دمی بیاسایند و یا از پس آن که به کف آبی دهان شویه کردند و غبار از چشم و مژه ها و تارهای ریش شستند با منکوحه ی خویش یا کنیزکی از بازار بردگان خریده به حدیث بنشینند.

اما دریغ که چه زائر یا درویش چون پای راست بر آستانه می نهادند گام دیگر به جابی آن که بر سبیل عادت به قدر ذراعی حتی بر دیگری پیشی گیرد در کنار گام نخستین فرود می آمد و آن را نیز از تکان باز می داشت. چهار ستون بود و سرستون هایی به هیات شیر که طاق ایوان بر پشت داشتند.

دروازه از آنه بود و گل میخ ها از مفرغ، و بر دو سوی دروازه دو برج با کنگره هایی سر بریده ی آدمی از پس ماهی آویختن کوچک می شود، به گونه ی گوی چوگان بازان. اگر سری را به تازگی آویخته باشند اسبان شیهه می کشند و سم بر زمین می کوبند...


خرید کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد

کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد اثر خواجه ابوالمجد محمدبن علی بن ابوالقاسم وراق دبیر و گردآوری هوشنگ گلشیری از انتشارات نیلوفر، به همراه سایر کتاب های متون نثر کهن را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.



  • به روایت خواجه ابوالمجد محمد بن علی بن ابوالقاسم وراق دبیر
  • به کوشش: هوشنگ گلشیری
  • انتشارات: نیلوفر


درباره هوشنگ گلشیری نویسنده کتاب کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد

«هوشنگ گلشیری» نویسنده‌، منتقد و روزنامه‌نگار معاصر ایرانی در 25 اسفند 1316 در اصفهان متولد شد. گلشیری یکی از اولین نویسندگان ایرانی بود که در آثار خود از تکنیک‌های ادبی مدرن استفاده کرد. او یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان نثر فارسی قرن بیستم شناخته می‌شود. ...

نظرات کاربران درباره کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل