کتاب زیاده خواهی از مجموعه ی خانواده خرس ها نوشته ی استن و جن برنشتاین و ترجمه ی سعید خاکسار توسط انتشارات موزون به چاپ رسیده است.
این مجموعه شامل چندین جلد با موضوعات متفاوت و متنوع پیرامون، آموزش غیر مستقیم مهارت های زندگی و شهروندی ویژه ی کودکان و نوجوانان می باشد که عناوین برخی از جلدهای آن عبارت است از: قلدر، مشکل در مدرسه، تلوزیون ممنوع، همسایه های جدید، عادت بد، روز اسباب کشی، فرزند جدید، در مطب دکتر، کمک به دیگران، اردو، تاثیر بد و...نکات آموزنده ی این مجموعه کتاب ها در متن داستان نهفته بوده و جنبه ی نصیحت گونه ندارد. کودکان و نوجوانان با مطالعه متن ساده و روان به کار برده شده در زبان نوشتاری داستان می توانند برای مدتی سرگرم شده و علاوه بر آن در رابطه با اتفاقات روزمره ای که ممکن است برای آن ها پیش آید نیز آگاهانه و با دید بازتری برخورد کنند. شخصیت اصلی داستان های این مجموعه کتاب خانواده ای به نام " خانواده ی خرس ها " می باشد، که در هر جلد این خانواده با موضوع جدیدی رو به رو می شوند. اعضای اصلی این خانواده از خرس پدر، خرس مادر، خرس پسر و خرس دختر و کوچک ترین عضو خانواده خرس عسل تشکیل شده است. تصاویر زیبا به همراه رنگ آمیزی شاد به کار گرفته شده در این کتاب که بیانگر روند داستان می باشد جذابیت آن را دو چندان کرده است. " زیاده خواهی " عنوان جلد چهل و دوم از این مجموعه کتاب ها می باشد. زیاده خواهی یکی از عادت های رفتاری بد می باشد که ممکن است کودکان و نوجوانان در سنین خاص این رفتار بد در آن ها شکل بگیرد. در این قسمت از مجموعه داستان های این کتاب توله خرس ها هر کجا که می روند و هر چیزی را که میبینند می خواهند و آن قدر داد و فریاد و قشقرق به پا می کنند که پدر مطابق خواسته ی آن ها عمل می کند اما مادر بخاطر این موضوع بسیار نگران است. زیرا معتقد است رفتار درست را باید از دورانی کودکی به فرزندان بیاموزیم و ...
با مطالعه ی این کتاب کودکان و نوجوانان متوجه زشتی این رفتار شده و خانواده ها نیز یاد می گیرند که در چنین مواقعی بهتر است چگونه رفتار کنند.با داستان این کتاب و کشف اتفاقات تازه با توله خرس ها همراه شوید.
برشی از متن کتاب
آن روز وقتی در سوپر مارکت به صف صندوق رسیدند و آن همه شیرینی و چیزهای خوشمزه ی دیگر را دیدند، قشقرقی به پا کردند و هر کدام چیزهایی می خواستند. وارد صف که شدند خرس مامان رو به توله ها کرد و گفت: ببینین توله ها، این درست نیست که هر دفعه از کنار شیرینی ها رد بشیم شما قشرق به پا کنین. من دیگه تحملشو ندارم. خواهر التماس کنان گفت: اما مامان اونا آدامس بادکنکی توپی دارن! آدامس محبوب من! برادر هم نالید و گفت: آدامس های جویدنی ملچ ملوچی هم دارن! من عاشق اونام! مامان گفت: فعلا صحبت نباشه! من دیگه نمی خوام یک کلمه از حرفاتونو بشنوم...در همین موقع بابا لبخندی زد و گفت: کوتاه بیا مامان، هیشکی تا ابد جوون نمی مونه. بعد هر چیزی را که توله ها خواستند برایشان خرید. وقتی از سوپر مارکت خارج می شدند مامان گفت: درسته که هیچ کس تا ابد جوون نمی مونه، اما از اون مهم تر اینه که رفتار درست رو تا جوونن باید یاد بگیرن و من فکر می کنم که به هیچ وجه - ناگهان خواهر فریاد زد: اونجا رو! اونجارو! یه بازی جدید! برادر داد زد: هی! یه قورباغه ی سکه ای! به نظر میاد از اون اردک سکه ایه هم بهتر باشه! می ذارین سوارش بشیم؟ توروخدا؟ می ذارین؟ می ذارین؟ خواهش می کنم! بابا همین چند لحظه پیش برایشان آدامس خریده بود و فکر می کرد این برای امروزشان کافی باشد. اما توله ها چنان سر و صدایی به راه انداخته بودند که او آهی کشید و دست به جیب شد و چند سکه توی دستگاه انداخت. بابا نگاهی به مامان کرد شانه هایش را بالا انداخت و گفت: توله ان دیگه! کاری اش نمی شه کرد. وقتی توی پارکینگ به طرف ماشین شان می رفتند مامان گفت: درسته که اونا توله ان، اما این دلیل نمی شه که هر وقت می خوان، این طور بالا پایین بپرن و قشقرق به پا کنن. توله ها دوباره فریاد زدند و مامان این بار گفت: توله ها بهتر دیگه بس کنین. نمی خوام یک کلمه دیگه از شما بشنوم...
(مجموعه مهارت های زندگی و شهروندی ویژه کودکان و نوجوانان) نویسنده: استن و جن برنشتاین مترجم: سعید خاکسار انتشارات: موزون
نظرات کاربران درباره کتاب زیاده خواهی (خانواده خرس ها 42)
دیدگاه کاربران