کتاب هنر سیر و سفر | آلن دوباتن

درباره‌ی کتاب هنر سیر و سفر آلن دوباتن

سفر یکی از علایق و لذت‌هایی است که تقریبا بیشتر انسان‌ها به طور ذاتی، علاقه‌ی زیادی به آن داشته و با شوق و اشتیاقی فراوان به سوی آن می‌روند؛ اما عده‌ی بسیار نادری هستند که می‌توانند به طور تمام و کمال از سفر خود لذت ببرند. در همین راستا، "آلن دوباتن"، با بهره‌گیری از علم و دانش خود و همچنین بر اساس تجربیات شخصی خویش از سفرهای متعددش در طول زندگی، مباحث مفصل و جامعی را در باب این که چگونه می‌توانیم به راحتی از سفر خود لذت ببریم، ارائه می‌دهد.

وی ابتدا، شرحی خواندنی از سفر خود به سوی "باربادوس" و جزئیات آن بیان نموده و مخاطب را از خاطراتش آگاه می سازد؛ سپس جهت تفهیم هر چه بیش تر مقاصد مورد نظر خویش، دیدگاه های قابل توجه نویسندگان، هنرمندان و فیلسوفان غربی ای هم چون "جوزف ادیسون"، "لانگینوس" و ... را درمورد مقوله ی سفر توضیح داده و با شرح مسائلی که به احتمال بسیار زیاد، کم تر کسی، حتی با وجود سفرهای متعددش، به آن توجه نموده، مطالب تامل برانگیز و جذابی را در اختیار خواننده قرار می دهد که رضایت خاطر از مطالعه ی محتوای این کتاب را برای او به ارمغان می آورد.

بخشی از کتاب هنر سیر و سفر؛ ترجمه‌ی گلی امامی

در آمستردام در هتلی در منطقه ی ژوردان اتاقی گرفتم، و پس از صرف ناهار در کافه ای برای قدم زدن به قسمت غربی شهر رفتم. در اسکندریه ی فلوبر شترها، ماهی گیران عربی که در آرامش ماهی می گرفتند، و زبانی تو حلقی، غریب منظر بود.

آمستردام امروزی نمونه هایی متفاوت ولی مشابه عرضه می کرد: ساختمان هایی با آجرهای صورتی کشیده و بندکشی سفید خیره کننده (به مراتب منظم تر از آجرچینی های انگلستان و آمریکای شمالی بود و بیش تر از نوع ساختمان های فرانسوی و آلمانی در معرض دید قرار داشت)؛ ردیف های منظم و باریک آپارتمان هایی از اوایل قرن بیستم با پنجره های عریض و بلندی که تا سطح زمین می رسید، دوچرخه هایی که کنار هر خانه پارک بود (یادآور شهرک های دانشگاهی)؛ وسایل خیابانی، شلختگی مردمی تری داشت؛ از ساختمان های خودنما اثری نبود؛ خیابان های مستقیم و هم ردیف را جای جای پارک های کوچکی تزیین می کرد، نمودار دیدگاه شهرسازان از باغ شهری سوسیالیستی.

در یکی از این خیابان های راست و مستقیم با ردیف آپارتمان های یک دستش، مقابل در قرمز رنگ خانه ای ایستادم و نیاز شدیدی داشتم که باقی عمرم را همان جا به سر برم. بالای ساختمان در طبقه ی دوم می توانستم آپارتمانی را  ببینم با سه پنجره ی عریض و بلند بدون پرده. درون آپارتمان دیوارها به رنگ سفید بود و تنها تزیین آن یک پرده نقاشی بزرگ با نقطه های آبی و قرمز بود. میزی از چوب بلوط کنار دیوار قرار داشت و قفسه ی کتاب بزرگی با یک مبل راحتی در آن دیده می شد. دلم برای زندگی درون فضایی که این آپارتمان القا می کرد لک زد. هوس یک غروب کنار پنجره های بی پرده آن آپارتمان مشابهی روبروی آن بنگرم و پیش از آن که برای خواندن کتاب و خوابیدن در آن اتاق سفید با ملافه های سفید بروم ساندویج  گاز بزنم.

چگونه است که چیزی به این سادگی و حقارت یک در خانه، در کشوری دیگر این چنین وسوسه انگیز می شود؟ چطور می شود عاشق کشوری شد که تراموا دارد و خانه های مردمش به ندرت پرده دارد؟

علاقه ی من به آن مجموعه ی آپارتمانی مبتنی بر چیزی بود که فروتنی آن محسوب می شد. ساختمان به نظر راحت بود، ولی با شکوه نبود. نمودار جامعه ای بود که به مسایل اقتصادی توجه داشت. در طراحی آن نیز صداقت دیده می شد. حال آن که ورودی ساختمان های لندن به این گرایش داشتند که معابد باستانی را تحقیر کنند. در آمستردام مردم موقعیتت خود را پذیرفته بودند، از ستون گچ بری پرهیز کرده بودند، و به آجرهای ساده و غیر تزیینی بسنده کرده بودند. ساختمان به تمام معنی مدرن بود، از نظم و ترتیب و نظافت و روشنایی حکایت می کرد.

شوق و ذوق من در آمستردام در ارتباط با نارضایتی ام از کشور خودم بود، از عدم مدرنیته و فقدان سادگی زیبایی شناختی اش، ازمقاومتش در مقابل شهرنشینی وذهنیت مشبکش.

آن چه که ما در خارج غریب منظر می یابیم احتمالا همان چیزی است که در کشور خودمان تشنه اش هستیم...

کتاب هنر سیر و سفر اثر آلن دوباتن با ترجمه‌ی گلی امامی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

فهرست

فهرست کتاب هنر سیر و سفر

عزیمت

در باب دل شوره ی سفر

در باب سفر به مکان های گوناگون

انگیزه ها

در باب غریب منظرها

در باب کنجکاوی

منظره

در باب شهر و روستا

در باب تعالی

هنر

در باب هنر دیده گشا

در باب مالکیت زیبایی

بازگشت

در باب عادت کردن

• نویسنده: آلن دوباتن
• مترجم: گلی امامی
• انتشارات: نیلوفر