درباره کتاب توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی (یک تحلیل مارکسیستی)
اقتصاددان بزرگ یعنی "مارکس"، اعتقاد داشت با وجود این که عوامل غیر اقتصادی به قلمرو اقتصاد توسعه وارد شده اند اما توسعه نیافتگی یک وضعیت ذاتی است که نظام سرمایه داری نیز مسئول آن نیست. پروفسور "جفری کی" در این کتاب قصد دارد این نظریه ی مارکس را به چالش بکشد و در واقع با بازخوانی دقیق و عمیق در آثار او، این نظریه را اثبات یا رد کند. او با یک تحلیل مارکسیستی قصد دارد علت توسعه پیدا کردن یا نکردن جوامع مختلف را مورد بررسی قرار دهد.
البته جالب است بدانید که امروزه اقتصاددانان توسعه، کشورها را بر اساس سطح توسعه ی اقتصادی شان طبقه بندی می کنند و طبق قواعد مورد نظرشان کشورها را به دو گروه "توسعه یافته" و "در حال توسعه" تقسیم کرده اند. با این حال این اصطلاح در حال توسعه، روند ماجرا را تغییر نمی دهد و درواقع این در حال توسعه ها، همان توسعه نیافته ها هستند و لازم است که علت عدم پیشرفت شان را بررسی کنند و در راه رسیدن به توسعه قدم های محکمی بر دارند. کتاب حاضر راهنمای مناسبی برای شناخت علت توسعه نیافتن و یا راهکارهایی است که منجر به توسعه یافتن یک کشور می شود و منبع کاملی برای شناخت نظریه های مختلفی که در این باره وجود دارند، به حساب می آید.
برشی از متن کتاب توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی (یک تحلیل مارکسیستی)
امکان دیگری را در نظر بگیریم. فرض کنید که کارگران می توانند دستمزد حقیقی را مثلاً به اندازه 150 واحد پولی افزایش دهند، همانطور که بهره وری آنها دوبرابر می شود، حال وضعیت آنها بر حسب معیارهای حقوقی به مراتب بهتر است اما سرمایه هم وضعیت بهتری دارد. ارزش اضافی به طور مطلق 250 واحد افزایش می یابد و نرخ ارزش اضافی به میزان 166 درصد بالا می رود. به عبارت دیگر هرچند که کارگران وضعیت بهتری دارند، در نرخ بالاتری استثمار می شوند. بنابراین افزایش در دستمزدهای حقیقی لزوما به معنی کاهش در نرخ استثمار نیست. برعکس کارگرانی که به آنها پرداخت بالایی داده می شود تقریباً به طور ثابت بیشتر استثمار می شوند. برخی دلایل برای این مورد حسادت آشکار است.
یک کارگر که به او پرداخت پایین می شود در برآوردن اهداف خود دچار زحمت است، بی سواد است، مسکن فقیرانه دارد، از امکانات بهداشتی محروم است و امکانات مجهزی ندارد، به مراتب بهره وری کمتری از کارگری تحصیل کرده دارد که به او میزان بالا پرداخت می گردد، خوب تغذیه شده و به خوبی مجهز است. او زمان به مراتب بیشتری صرف می کند تا معادل دستمزدش تولید کند و بنابراین نسبت روز کاری که قادر است رایگان از دست بدهد بسیار پایین تر است. از سوی دیگر کارگر مولدتر که به میزان بالا به او پرداخت می شود، دستمزد خود را در زمانی بسیار کوتاه تر تولید می کند و بنابراین قادر است نیروی کار مازاد بسیار بیشتری انجام دهد. بنابراین این امر بر این مسئله دلالت می کند که کارگران پردرآمد کشورهای توسعه یافته به مراتب بیش از کارگران کم درآمد جهان توسعه نیافته استثمار می شوند.
در حقیقت، به فرض آنکه اصل استثمار معلوم است که از قانون ارزش ناشی می شود، هیچ نتیجه ای دیگر به نظر قابل دفاع نمی رسد. دیگر چگونه می توانیم تلاش های پیوسته سرمایه را برای دگرگون کردن تولید تبیین کنیم، به جز آنکه در انجام چنین کاری بتواند به طور کلی ارزش تمامی کالاها و به ویژه ارزش قدرت نیروی کار را کاهش دهد و به این ترتیب نرخ ارزش اضافی آن را افزایش دهد. گذشته از این مسئله آشکار که بعداً به آن پرداخته می شود، مبنی بر اینکه چرا سرمایه این مسیر را در کشورهای توسعه نیافته که تا این اواخر به استثمار نیروی کار با دستمزد پایین متکی بوده، قانون ارزش فوری ترین مسئله برای نظریه توسعه رادیکال را مطرح می کند.
فهرست کتاب توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی (یک تحلیل مارکسیستی)
- مقدمه ی مترجمان
- مقدمه ی نویسنده
- پیش گفتار
- تولید، مصرف و مازاد
- ارزش اضافی و سود
- انباشت سرمایه
- سرمایه ی تولیدی و گردشی
- سرمایه ی تجاری و توسعه نیافتگی
- سرمایه ی صنعتی و توسعه نیافتگی
- شتاب سرمایه
- بحران و بازترکیب
- منابع
- نمایه
- یک تحلیل مارکسیستی
- نویسنده: جفری کی
- مترجم: فریدون تفضلی - حمید پاداش
- ناشر: چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی | جفری کی
دیدگاه کاربران