محصولات مرتبط
درباره کتاب آرامش برون، آتش درون (آموختههای یک فیلمساز)
ساتیا جیت رای، فیلمساز و کارگردان معاصر هندی، به ساخت آثاری با مضامین انسان دوستانه شهره است. انتخاب موضوعات خاص برای فیلمسازی، از خصیصه کارهای وی به شمار میآید تا ضمن آشنا نمودن عامه مخاطبان سینمای هند، با شخصیتها و موقعیتهایی که به کار می گیرد، مناسبات واقعی جامعه هندوستان را به تصویر بکشد؛ از اینرو به جای پرداختن به خیر و شر مطلق، قهرمان و ضد قهرمان صرف، به شناساندن شخصیتهای خاکستری پرداخته است. با وجود آگاهی از نظر منتقدان غربی که نگاه وی را به جامعه هند، نا امید کننده میخواندند، اما خود به این امر معتقد نبوده و آثارش را واقعی و عینی برمیشمرد. به طور کلی او، 29 فیلم بلند، 36 فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه دارد. کتاب آرامش برون، آتش درون، خلاصهای از مجموعه مقالات این فیلمساز میباشد. با توجه به این که به اعتقاد مؤلف، فیلمسازی با نوشتنِ نحوه کار چندان تناسبی ندارد و این را پیچیدگی این حرفه و هنر میداند اما خود درباره سینما، کارهایش و حتی فیلمهایی از دیگر کشورها مطالبی را به رشته تحریر درآورده و در اختیار علاقهمندان گذارده است. در کتاب حاضر، پنج مقاله و متن یک سخنرانی از او به چاپ رسیده است. دلیل انتخاب این کتاب برای ترجمه، از سوی کاظم فرهادی، این مطلب بوده که وی شرایط فیلمسازی در کشور را تقریباً همانند هند دانسته و معتقد است مطالعه این اثر برای جوانان علاقهمند به سینما مفید و کاربردی مینماید. گاه شمار ساتیا جیت رای که به بیان اتفاقات مهم زندگی وی به طور خلاصه پرداخته، پس از «یادداشت مترجم» ارائه شده و در ادامه مجموعه مقالات نویسنده به همراه متن سخنرانیای که در یک فصلنامه معتبر انگلیسی هم به چاپ رسیده به چشم میخورند. پایان بخش کتاب، فیلمشناسی جیت رای را شامل میشود و آثاری که او در آنها به عنوان فیلمساز،؛ نویسنده فیلمنامه و... نقش داشته را فهرستوار بیان نموده است.
برشی از متن کتاب آرامش برون، آتش درون (آموختههای یک فیلمساز)
ما به عنوان دانشجویان رشته نقاشی در دانشگاه رابیندرانات تاگور در سانتینیکتان باید اصول و مبانی خطاطی چینی را می آموختیم. چوبهای مرکبچین خودمان را روی دواتهای جنس چینی میمالیدیم، قلموهای ساقه خیزرانی در آن فرو میبردیم و به طور عمودی بیحرکت روی ورقههایی از جنس کاغذ پوستی نپالی نگه میداشتیم. «حالا یک درخت بکشید.» استادمان، بوس، این را میگفت (ناندالان بوس، نقاش مشهور بنگالی بود که برای زیارت و سیاحت به چین و ژاپن سفر میکرد). «یک درخت بکشید، اما نه به شیوه غربی. نوکش را به سمت پایین جهت ندهید. درختی بکشید که به سمت بالا رشد میکند نه پایین. چرخشهای قلممو باید از پایه به سمت بالا باشد …» این نکته اساسی بود - این احترام به زندگی، به رشد و رویش نظام یافته و انداموار. وقتی نقاشی میکنید با هر حرکت و چرخش قلممو، جنبش انگشتان، مچ و آرنج در اندیشه این رویش غرق میشوید و آن را ستایش میکنید. نه فقط چیزهایی که زندهاند و رشد میکنند. هر چیزی که از واقعیت ملموسی شکل یافته باشد، مشاهده شدنی، احساس شدنی و تحلیلپذیر است و نیز فرم اصلی، بافت اصلی و ضرباهنگ اصلی خود را مییابد. هنوز این قرار و قاعده دستوپاگیر نیست، چون در اساس خود منطبق بر ریاضیات نیست بلکه انسانی است. به همین دلیل است که شما میتوانید یک زن از هارونوبو را از یک زن اوتامارو، چشماندازی از ما یوآن را از چشمانداز لیتانگ تمیز دهید. در نهایت این فردیت هنرمند است که اثر هنری را رنگ میدهد و شکل میبخشد. وقتی به سینما میرسیم و، تعیین خصیصههای ملی مشکلتر میشود. اولاً، معیار ابزاریِ مشخصی وجود ندارد. قلم نقاشی و قلم حکاکی و حجاری به دوربینهای سینمایی غیرشخصیتر و مکانیکی راه جستهاند، چنانکه عدسیهایشان در رفتاری عملی با اسلوبی بسیار غربی برای ضبط مناظر و مرایا و سایهها در تقابل با احکام همیشه پایدار هنر شرقی شکل یافتهاند. یک چشمانداز ژاپنی با پرهیبها و نقشها - اگر از کیمونوها، نیزاران، و از این قبیل بگذریم - احتمالاً بیشتر از معیارهای ترکیببندی هنر آکادمیک غربی تبعیت میکند تا ملاکهای شرقی؛ و بهدرستی چنین است. پس در کجا میتوان ویژگیهای بارز شرقی را جست؟ شاید بد نباشد که فیلمسازان شرق، اقتضای امر، گاهی فیلمهایی با موضوعات غربی در محیطهای غربی بسازند. ژان رونو آر جنوبی را در ایالات متحد و رودخانه را در هند ساخت. از نظر من این فیلمها با وضوح بیشتری «فرانسوی بودن» ماهوی او را نشان میدهند تا فیلمهای فرانسویاش و این موضوع به همان اندازه در نحوه برخورد او با مناسبات انسانی (رونو آر انسان) نمود مییابد که در جوهره زیباییشناسی همه فیلمهای او مشاهده میشود (رونو آر هنرمند). اما ژاپنیها این شانس را نداشتند که بر اساس موضوعات ژاپنی مورد داوری قرار گیرند. حتی دستاندازی هرازگاه آکیراکوروساوا به کلاسیکهای غربی اقتباسهای دور از مکان اصلی را پدید آورده است: مکبث بدل سردار قرون وسطایی ژاپن میشود و از این قبیل. همه اینها موجب نشد که منتقدان غربی از داوریهای عالمانه درباره فیلمسازان بپرهیزند، چنانچه آنان را به باد انتقاد گرفتند، از آنان ستایش کردند، و به طبقه بندیشان اقدام ورزیدند. اکنون با در نظر گرفتن فیلمهای صامت، انجام چنین کاری نباید عملی نادرست باشد: با این همه، پانتومیم ویژگی جهانشمولی دارد. اما با اضافه شدن کلام و همه آنچه به همراهش میآید این امر مخاطرهآمیز میشود مگر آنکه کسی که به این کار دست میزند آدمی کارکشته و متخصص باشد.
فهرست
یادداشت مترجم گاهشماری ساتیا جیت رای آرامش برون، آتش درون فیلمسازی شانس با ما نیست جنبههایی از حرفه من آن ترانهها و تصنیفها آموختههای یک فیلمساز فیلمشناسی ساتیا جیت رای
(آموخته های یک فیلم ساز) نویسنده: ساتیا جیت رای مترجم: کاظم فرهادی انتشارات: چشمه
مشخصات
- نویسنده ساتیا جیت رای
- مترجم کاظم فرهادی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1394
- تعداد صفحه 128
- انتشارات چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب آرامش برون، آتش درون | ساتیا جیت رای
دیدگاه کاربران