![کتاب تاریخ فلسفه غرب - هالینگ دیل](./images/202308/29999-D69F1CE2-EBAC-4715-8B8C-2150B04102F2.jpg_190_0_80.webp)
محصولات مرتبط
درباره کتاب تاریخ فلسفه ی راتلج (جلد 6)
مجموعه ده جلدی تاریخ فلسفه راتلج، توسط نویسندگان مختلفی نگاشته شده است. این اثر پر حجم، همان طور که از نامش برمیآید، در بردارنده تاریخ فلسفه از زمانهای شکلگیری آن که سدههای قبل از میلاد را شامل میشود تا عصر کنونی میباشد. در این مجلدات ضمن پرداختن به شخصیتها و فیلسوفان شناخته شده جهانی و البته برخی از آنانی که همچنان ناشناستر ماندهاند؛ اطلاعاتی پایهای را به وسعت تاریخ چندین و چند سده بیان میدارد. گفتنیست نحوه نگارش کتاب به گونهای در نظر گرفته شده تا علاوه بر متخصصان حوزه فلسفه، دانشجویان و دیگر مخاطبان علاقهمند که مطالعاتی در زمینه فلسفه داشتهاند، بتوانند از آن بهره ببرند. با ظهور ایدهآلیسم در نخستین دهه قرن نوزدهم که همزمان با شهرت «کانت»، صورت گرفت، تاریخ جدیدی از فلسفه رقم میخورد و جلد ششم کتاب حاضر، تاریخ فلسفی این برهه را تا زمان «کییر کگور» که به دوران عقل ستیزی شهره است، ادامه میدهد. قرن نوزدهم به عنوان زمان بروز و نمود استعدادهای فلسفی شناخته میشود تا آنجا که انقلاب فلسفی کانت - دیالکتیک پرشتاب و اغلب ستیزهجوی «ایدهآلیسم آلمانی»- ایده و الگوی فیلسوفان بسیاری قرار گرفت. چه آنان که نظرات و آرائی همسو داشتند، مانند هگل و شوپنهاور و چه آنها که علیه آن منتقدانه شوریدند، همچون مارکس و کییر کگور. یازده بخش اصلی این مجلد، توسط نویسندگان متفاوتی چون لوییس وایتبک، دانیل بونواک، دون بکر، پاتریک گاردینر و... نوشته شده و به آراء و اندیشههای فلاسفهغربی چون کانت، فیشته، شلینگ، هگل، شوپنهاور و کییر کگور پرداخته است. نویسندگان این مجلد هر یک پیرامون موضوعی که به رشته تحریر درآوردهاند دارای تخصصاتی میباشند. معرفی نویسندگان جهت آگاهی بیشتر مخاطبان در آغاز هرجلد، به اختصار آورده شده است. ضمن اینکه گاهشماری از رخدادهای فلسفی، علمی و حتی فرهنگی در جلد ششم تاریخ فلسفه راتلج به چشم میخورد. گفتنیست واژهنامهای شامل اصطلاحات فنی پایان بخش محتوای این جلد میباشد.
فهرست
توضیحی درباره جلد ششم پیشگفتار ویراستاران اصلی درباره نویسندگان گاهشمار مقدمه / رابرت سی. سولومون و کاتلین م. هیگینز
- از لایبنیتس تا کانت / لوییس وایت بک
- انقلاب کوپرنیکی کانت / دانیل بونواک
- فلسفه اخلاق و سیاست کانت / دون بکر
- کانت: نقد قوه حکم / پاتریک گاردینر
- فیشته و شلینگ: دوره ینا / دانیل بریازیل
- پدیدار شناسی روح هگل / رابرت سی. سولومون
- منطق هگل و فلسفه ذهن / ویلیام دو وریه
- هگل، روح و سیاست / لئو راوش
- هگلیهای جوان، فویرباخ و مارکس / رابرت نولا
- آرتور شوپنهاور / کاتلین م. هیگینز
- نومیدی نظرورزانه کییر کگور / جودیت باتلر
واژهنامه نمایه
برشی از متن کتاب تاریخ فلسفه ی راتلج (جلد 6)
فلسفه سیاسی کانت کانت در نوشتههای سیاسیاش بر بنیادهایی تکیه میکند که اساساً در فلسفه اخلاق خود مطرح کرده بود تا بتواند استدلال قویتری را برای تأیید ضرورت و مشروعیت حکومت ارائه کند. به طور خاص، استدلال میکند که باید یک نهاد مشخص بین مردم وجود داشته باشد، که وی آن را حکومت مینامد، برخوردار از این اقتدار که با اعمال قهر مردم را وادار کند همدیگر را آزاد بگذارند تا هدفهای گزیده خود را تدوین و دنبال کنند، مشروط به اینکه آزادی مشابه فرد دیگر را نقض نکنند. کانت نشان میدهد که اخلاقیات هم مستلزم وجود افرادی است که درون حکومتی زندگی کنند که آزادی آنها را برای تدوین و دنبال کردن هدفهایشان تضمین کند، مشروط بر اینکه آزادی مشابه فردی دیگر را نقض نکنند و هم اخلاقیات به افراد اجازه میدهد تا از قهر با استفاده دیگران را وادار کنند اتباع چنین حکومتی باشند. کانت میگوید که این استدلال به نفع حکومت، از این ملاحظه زاده شده که انسانها عملاً چگونه باید دستور مطلق را به کار برند (MM , 16). با این همه این رویکرد تمامی دغدغههای کانت را در بحثش به نفع حکومت آشکار نمیکند. متعاقباً، این استدلال کانت را مورد بحث قرار میدهم که افراد ضرورتاً خود را برخوردار از نقش معینی در جهان میدانند و آنها تنها زمانی این نقش را با موفقیت انجام میدهند که آزادی تدوین و دنبال کردن اهدافشان در چارچوب حکومت، تضمین شده باشد. قلمرو حقوق، اهداف طبیعی و ارزش آزادی بیرونی متافیزیک اخلاقیات کانت این موضوع را مورد توجه قرار میدهد که چگونه دستور مطلق در مورد انسانها به کار برده میشود. این اثر به دو بخش تقسیم میشود: «آموزه حق» که کانت در آن بخش اعظم فلسفه سیاسی خود را بیان میکند و «آموزه فضیلت» که منحصراً به جنبههای دیگر فلسفه اخلاق او مربوط میشود. ظاهراً پایه تقسیم این اثر همانا تفاوت بین وظایف مربوط به عدالت یعنی وظایف حقوقی و وظایف مربوط به فضیلت یعنی وظایف اخلاقی است (MM , 18 - 21). کانت میگوید که همه قانونگذاریها (حقوقی و اخلاقی) شامل دو عنصر است: قانون و انگیزه برای اطاعت از قانون. اگرچه این دو نوع متفاوت قانونگذاری میتوانند درباره قانون توافق داشته باشند، مثلاً هر دو قانونگذاری حقوقی و اخلاقی قتل را منع میکنند اما همزمان میتوانند از لحاظ انگیزههایشان تفاوت داشته باشند: اگر قانونگذاری، عملی را به یک وظیفه و همزمان این وظیفه را به یک انگیزه بدل سازد، این اخلاقی است. اگر دومین شرط را در قانون نگنجاند و بنابراین انگیزه دیگری را غیر از خود ایده وظیفه بپذیرد، حقوقی است. (MM, 19) کانت اصول اخلاقی را که بنا به آن فرد باید همیشه وظیفه خود را دقیقاً به این دلیل انجام دهد که وظیفه فرد است و نه به دلیل دیگری، از آن اصول حقوقی متمایز میکند که بنا به آنها فرد میتواند انگیزه دیگری برای اعمال خود جهت انجام وظایفش داشته باشد. در واقع کانت، «آموزه حق» را با متمایز کردن اصول حقوقی به عنوان «مجموعهای از قوانین که مستعد آن هستند که به قوانین بیرونی بدل شوند یعنی از بیرون از فرد وضع شوند» (MM, 33) آغاز میکند. به این ترتیب باید دقیقاً تعیین کرد که چه قوانینی میتواند از بیرون از فرد وضع شود.
(عصر ایده آلیسم آلمانی) ویراستار: رابرت سی سولومون - کاتلین م. هیگینز ترجمه: حسن مرتضوی انتشارات: چشمه
مشخصات
- نویسنده رابرت سی سولومون | کاتلین م. هیگینز
- مترجم حسن مرتضوی
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1403
- انتشارات چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب تاریخ فلسفه ی راتلج (جلد ششم)
دیدگاه کاربران