کتاب 1984 | نشر مجید

درباره ی کتاب 1984؛ ترجمه ی حمیدرضا بلوچ

کتاب 1984 اثر جورج اورول با ترجمه‌ی حمیدرضا بلوچ توسط انتشارات مجید به چاپ رسیده است. کتاب 1984 یک رمان خارجی شاهکار است که روایتگر داستانی تخیلی و جذاب می‌باشد و به نقد سیاست‌های دولت‌ها و حکمرانان مستبد و قدرت‌طلب می‌پردازد.

شخصیت اصلی قصه، "وینستون اسمیت" نام دارد. او مردی سی‌ونه ساله و مجرد است که به تنهایی در شهر "لندن" و طبقه‌ی هفتم یک ساختمان قدیمی روزگار می‌گذراند. دوره‌ی زمانی‌ای که ویسنستون در آن زندگی می‌کند، از ویژگی‌ها خاصی برخوردار می‌باشد. سراسر جهان به سه ابر قدرت بزرگ با نام‌های "اوراسیا"، "اوشنیا" و "ایستاسیا"، تقسیم شده‌اند. هیچ یک از این قدرت‌ها توانایی غلبه بر دیگری را ندارد. قابل ذکر است که لندن (محل زندگی مرد قصه)، یکی از ایالت‌های سرزمین اوشنیا می‌باشد.

جامعه‌ی اوشنیا، از سه طبقه تشکیل می‌شود: طبقه‌ی "رده‌ی بالا" که همگان آن را با عنوان "برادر بزرگ" می‌شناسند؛ طبقه‌ای که تحت ریاست مردی میانسان می‌باشد. مردی که تصویر او بر روی پوسترهای فراوانی چاپ شده و در تمامی نقاط شهرها و حتی منازل، قابل مشاهده است. طبقه‌ی بعدی، "اعضای حزب" هستند؛ افرادی که موظفند به صورت تمام و کمال، در اختیار رده‌ی بالا باشند، همه‌ی دستورالعمل‌ها را رعایت نموده و اهداف برادر بزرگ را تحقق نمایند. و در نهایت طبقه‌ی پایانی، "کارگرانی" هستند که از زندگی فقیرانه‌ای برخوردارند.

در این سرزمین هیچ شهروندی حق اندیشیدن ندارد؛ تمامی سخنان و دستورات برادر بزرگ باید اجرا گردد. تخلف از قوانین به شدیدترین شکل ممکن محکوم می‌شود. از همه مهم‌تر اینکه، عشق و عاشقی نیز از جمله، موارد ممنوعه می‌باشد. جاسوسان زیادی در سراسر سرزمین‌ مستقرند که مواظب رفتارهای مردم هستند.

در تمامی منازل شهروندان، صفحه‌ای سخنگو قرار دارد؛ صفحه‌ای که نوعی دستگاه فرستنده و گیرنده صدا است و کاملا رفتارها و صحبت‌های ساکنان خانه‌ها را زیر نظر گرفته و آن‌ها را ضبط می‌کند. تحت چنین شرایطی همگان باید مواظب رفتارها و افکار خود باشند. زیرا در غیر این‌صورت با عواقب سختی همچون اعدام روبه‌رو خواهند شد.

وینستون، یکی از اعضای حزب است. اما همیشه نسبت به قوانین ابراز تنفر دارد و مدام در تفکرات خویش، به درستی و نادرستی خط‌مشی‌های تعیین شده توسط برادر بزرگ فکر می‌کند. او خواستار آزادی واقعی در جهان است ولی جرات اعتراض و بیان نظرات خود را ندارد. اصل ماجرای کتاب از جایی آغاز می‌گردد که وینستون بر خلاف قوانین، عاشق و دلباخته‌ی دختری جوان می‌شود؛ دختری که خود، ظاهرا از جاسوسان دولت و طرفدران سرسخت حزب و دستورالعمل‌های آن می‌باشد.

بخشی از کتاب 1984؛ انتشارات مجید

فصل سوم

جنگ، صلح است.

تقسیم جهان به سه ابرقدرت بزرگ اتفاقی بود که در حقیقت قبل از اواسط قرن بیستم پیش‌بینی شده بود. در ابتدا روسیه با جذب اروپا و ایالت متحده با جذب امپراتوری بریتانیا، دو قدرت بزرگ و موثر اوراسیا و اوشنیا را تشکیل دادند. سومین ابرقدرت، ایستاسیا، بعد از یک دهه جنگ‌های نامنظم همچون نیرویی متمایز ظاهر شد.

مرزهای بین این سه ابرقدرت در بعضی از قسمت‌ها اختیاری است و در بعضی قسمت‌های دیگر همراه با سرنوشت جنگ تغییر می‌کند؛ ولی به طور کلی این مرزها از حدود جغرافیایی خاصی پیروی می‌کنند. اوراسیا شامل تمام بخش‌های شمال اروپا و خشکی‌های آسیا از پرتغال تا تنگه‌ی برینگ است. ایالت متحده، جزایر آتلانتیک شامل جزایر بریتانیایی، استرالیا و بخش جنوبی افریقا، تشکیل دهنده‌ی اوشنیا هستند. ایستاسیا که از دو ابرقدرت دیگر کوچک‌تر است و دارای حدود مشخصی در سمت غرب نیست از چین و کشورهای جنوبی آن، جزایر ژاپن و بخش بزرگ و متغیری از منچوری، مغولستان و تبت تشکیل شده است.

واقعیت در بیست‌وپنج سال گذشته نشان داده است که این سه ابرقدرت همیشه با ترکیب‌های متفاوت در حال جنگ با یکدیگر بوده‌اند. البته، جنگ دیگر مانند دهه‌های اول قرن بیستم، مبارزه‌ای معدوم‌کننده و خطرناک نیست؛ بلکه پیکاری است بر سر اهداف محدود بین رقبایی که هیچ‌یک قادر به نابود کردن دیگری نیست و نه دلایل موجه، نه تفاوت‌های عقیدتی برای توجیه آن وجود دارد.

با این همه، این مسایل نه از خشونت جنگ و نگرش‌های غالب درباره‌ی جنگ می‌کاهد و نه به آن‌ها خصلت انسانی‌تری می‌دهد. برعکس، جنون جنگ در تمام کشورها ادامه دارد و اعمالی مانند تجاوز، غارت، قتل‌عام کودکان، تحقیر مردم تا حد بردگی و اقدامات انتقام‌جویانه نسبت به زندانیان که به زنده‌زنده جوشاندن و سوزاندن هم رسیده است، دیگر امری طبیعی محسوب می‌شود که اگر از جانب خودی‌ها صورت گیرد، حتی ارزشمند تلقی می‌شود؛ اما جنگ به معنای واقعی تعداد کمی از مردم را دربرمی‌گیرد که بیش‌تر آن‌ها متخصصان ورزیده و تعلیم‌یافته هستند و تا حدودی تلفات معدودی نیز برجای می‌گذارد.

اگر هم مبارزه‌ای صورت بگیرد در مرزهایی است که بیشتر مردم از محل واقعی آن اطلاع درستی ندارند و یا در اطراف دژهای شناور که از مناطق سوق‌الجیشی در محدوده‌ی دریایی محافظت می‌کنند...