کتاب محاکمه انسان در محکمه حیوانات

درباره کتاب محاکمه انسان در محکمه حیوانات 

این کتاب داستان سفر شگفت‌انگیز انسان به دنیای موجودات را روایت می‌کند. نویسنده، این کتاب را به تمام انسان‌هایی تقدیم کرده که حاضرند خودشان در رنج و سختی زندگی کنند اما دیگران در آسایش و رفاه باشند. محاکمه انسان در محکمه حیوانات، که نامزد بهترین کتاب سال نیز بوده است، درس‌های بزرگی از زندگی در بردارد. نویسنده در مورد انسان‌هایی می‌نویسد که آرزوهای دور و دراز دارند و برای رسیدن به آن‌چه که می‌خواهند مدام در حال نابود کردن هر چیزی که سر راهشان قرار بگیرد، هستند. احمد اکبری مازندرانی مسائلی را بررسی می‌کند که این سوال در ذهن ایجاد می‌شود که آیا انسان واقعا اشرف مخلوقات است؟ پس مورچه‌ها که با تعداد بی‌شمارشان در محیط کوچکی در کنار هم زندگی می‌کنند، و بدون این‌که دنبال جنگ و ستیز باشند وقتی دانه‌ای پیدا می‌کنند، با کمک یکدیگر آن را به لانه می‌برند تا آذوقه زمستان‌شان را مهیا کنند، چه؟ پس زنبورهای عسل که دسته‌جمعی کندو می‌سازند و با نظم و ترتیبی که انسان هرگز نمی‌تواند داشته باشد، شب و روز تلاش می‌کنند و در آخر حاصل تلاش‌های بی‌وقفه‌شان را در اختیار انسان‌ها قرار می‌دهند، چه؟ کتاب حاضر، با نگاهی نو به تفاوت‌ها و حتی روابط میان انسان‌و حیوانات می‌نگرد و تمام جنبه‌های مهم این مبحث را به خوبی بررسی می‌کند.

برشی از متن کتاب محاکمه انسان در محکمه حیوانات 

پس از اظهارات دادستان محکمه بار دیگر همهمه در میان تماشاچیان افتاد و این بار یکی از میان آنان برخاست و خطاب به رئیس محکمه گفت: -اجازه دهید، چنین موجودی را که باعث شرمساری سایر حیوانات کره زمین است به تلافی فجایعی که اجدادشان مرتکب می شدند در همین محکمه از پا درآوریم. رئیس محکمه حیوانات با خشم بر خوک معترض پرید و گفت: -این‌جا محکمه مدعیان افضل موجودات نیست که بخواهیم با ضرب الاجل درباره متهم تصمیم بگیریم، دادستان محکمه باید کلیه کیفرخواست متهم را به اطلاع هیئت منصفه برساند و وکیل مدافع هم باید از متهم دفاع کند و به متهم اجازه داده شود از خود دفاع کند، پس از آن هیئت منصفه در مورد نوع مجازات متهم به شور بنشینند و تصمیم بگیرند. -در حال حاضر دادستان محکمه مشغول برشمردن جنایات هم‌جنسان متهم در عصر جاهلیت است و هنوز افشای جنابات مدعیات اشرف مخلوقات در عصر کنونی که موجودات دو پا آن را عصر تمدن و پیشرفت می‌دانند باقی نمانده است، بنابراین، شما تماشاچیان باید نظم دادگاه را رعایت کنید و خود را دستخوش احساسات قرار ندهید و بگذارید هیئت منصفه به دقت به اظهارات دادستان توجه کنند تا در تصمیم‌گیری‌های نهایی دچار مشکل نشوند. با توضیح رئیس محکمه ، خوک معترض در جای تماشاچیان نشست و بار دیگر سکوت در محکمه برقرار شد و دادستانی دنباله کیفرخواست خود را گرفت و گفت: در یکی از جنگ‌های هم‌جنس‌کشی موجودات دوپا آن‌قدر یکدیگر را به قتل رسانیدند که وقتی دست از جنگ کشیدند لباس رزم آغشته به خون آنان با حرارت خورشید خشک شده بود و سپاهیان نمی‌توانستند با لباس رزم بنشینند و استراحت کنند. شتر وکیل مدافع متهم برخاست و خطاب به رئیس محکمه گفت: عالیجناب اعتراض دارم! چون هر دوره از زندگی موکل من و هم‌جنسانش دارای مقتضیاتی است که باید به آن عمل کنند و اگر سکوت کنند و دست روی دست بگذارند از قافله پیشرفت عقب خواهند ماند. اعتراض وارد نیست آقای وکیل مدافع! آخه چرا خشونت و ظلم ستیزی؟ چرا کشتن، ویران کردن؟ و سوزاندن؟ چرا نباید حسن نیت و مهر ورزیدن را روی یکدیگر اعمال کنند؟ -لطفاً بنشینید و اجازه بدهید آقای دادستان مطالب خود را بیان کنند، بفرمایید آقای دادستان! دادستان محکمه با چند غرش پیاپی از رئیس محکمه تشکر کرد و دنباله اظهارات خود را گرفت و افزود: چرا موجودات دو پا که خود را افضل بر تمام موجودات می‌دانند، از کشته هم‌جنسان خود پشته می‌ساختند؟ چرا محیط زیست یکدیگر را به آتش می‌کشیدند و به هم‌جنسان پیر، زنان و کودکان خود رحم نمی‌کردند؟ چرا به جای این‌که از بوستان پر گل و گیاه و از رایحه دل انگیز آن بهره‌مند شوند خود را به دریای خون هم‌جنسان‌شان غوطه‌ور می‌ساختند و بوی مشمئز کننده آن را استشمام می‌کردند؟

• نویسنده: احمد اکبری مازندرانی
• انتشارات: پرسمان