درباره کتاب نامه باستان 5
بدون تردید، دیرینهترین و دل افروزترین متن در ادب پارسی، شاهنامهی فردوسی است و از این روی، بازنویسیهای مختلفی برای آن بهوجود آمده، و از این رو ویراستار را در کار ویرایش با رنج و دشواری فراوان رویاروی میگرداند. ویرایش متن شاهنامه، آنگاه سخت و رنجبار میشود و به کاری چالش برانگیز تبدیل میشود که بیندیشیم شاهنامه، نه تنها در ایران و در سخن پارسی، بلکه در پهنهی گیتی، بزرگترین و باشکوهترین شاهکار در ادب پهلوانی و حماسی است و افزون بر آن، اگر ادعا کنیم شاهنامه شالودهی فرهنگ و منش و ادب ایران را در روزگار نو میریزد، گزاف نگفتهایم.
شکوه و شگرفی شاهنامه، ارج و ارز بسیار و کارکرد ژرف و پایدار و بیهمانند آن در فرهنگ و جامعهی ایرانی هرگونه پیوند و برخورد با شاهنامه، بهویژه ویرایش متن آن را، کاری حساس و باظرافت گردانیده است؛ کاری که دامنه و بازتاب و قلمرو اثرگذاری آن بسیار فراختر از مرزهای تنگ پژوهش و تلاش ادبی است و منش و فرهنگ و تاریخ ایران را آماج میگیرد؛ حتی میتوان گفت کاری است که به گونهای راه به ناخودآگاهی تباری ایرانیان میبرد که بخشی گسترده از آن را این نامه باستان در چندین جلد در خود جای داده و به شرح و تفسیر آن پرداخته است.
بخشی از کتاب نامه باستان 5
چه اسپان تازی، به زرین ستام؛ / چه افسر، چه شمشیر زرین نیام
ببخشید یارانش را سیم و زر؛ / که را درخور آمد، کلاه و کمر.
برفت از در پهلوان، با سپاه؛ / سوی لشکرش، برگرفتند راه.
چو رویین به نزدیک پیران رسید؛ / به پیش پدر شد، چنانچون سزید.
دو بهره ز گردان این انجمن / دل از درد خسته، به شمشیر تن.
به ما بر، شده چیره ایرانیان؛ / به کینه، همه پاک بسته میان.
بترسم همی زآنکه گردان سپهر / بخواهد گسستن ز ما، پاک، مهر!
و زآن پس، شنیدم یکی بد خبر؛ / و زآن نیز، برگشتم آسیمه سر
که: "کیخسرو آید همی با سپاه، به پشت سپهبد، بدین رزمگاه. / گر ایدون که گردد درست این خبر، که "خسرو کند سوی ما برگذر،"
سپهدار داند که من با سپاه / نیارم شدن پیش او، کینه خواه
مگر شاه، با لشکر جنگجوی، / نهد سوی ایران بدین کینه روی!
چنانچون سزید: بدان سان که شایسته بود.
یکایک: ناگهان
سر فرو بردن: کنایه ایماست از بزرگ داشتن و فرمانبری و چاکری ورزیدن و سالار شاه از گودرز و پهلوان از پیران و آمدن نشیب از فراز آمدن دشواری و در تنگنا و رنج افتادن. تنگی: نیز در معنی نزدیکی به کار رفته است. رخ پیران، در تیرگی، با تشبیه ساده به قیر مانند شده است؛ تیره شدن رخ: نیز کنایهای است از همان گونه از خشم و آزردگی.
کتاب نامه باستان (جلد پنجم: از داستان بیژن و منیژه تا آغاز پادشاهی لهراسب)، به قلم دکتر میر جلالالدین کزازی در انتشارات سمت به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب نامه باستان 5
داستان بیژن و منیژه
داستان دوازده رخ
جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب
بخشهای برافزوده
گزارش بیتها
فرهنگ واژگان
واژهنمای ریشه شناختی
کتابنما
- ویرایش و گزارش شاهنامه فردوسی
- از داستان بیژن و منیژه تا آغاز پادشاهی لهراسب
- نویسنده: دکتر میر جلالالدین کزازی
- انتشارات: سمت
نظرات کاربران درباره کتاب نامه باستان اثر میر جلالالدین کزازی (جلد پنجم)
دیدگاه کاربران