کتاب داریوش در سایهی اسکندر:
تاریخنگاران و به دنبال آن، تاریخدوستان همواره در کنار تألیفات و مطالعات تاریخی خود، نسبت به تاریخ امپراطوریهای بزرگ باستان، نگاهی خاص و ویژه داشته و نگارش یا مطالعهی مباحثی در این باب را با اشتیاق و البته دقت بیشتری دنبال کردهاند. هر چند از تاریخ ایران باستان با وجود آن همه جلال و شکوهش، اما اثری ایرانی در دست نیست، منتهی با مراجعه به آثار و کتابهای تاریخی امپراطوریهای بزرگی همچون روم و یونان میتوان گوشههایی از آن را که در لابلای متون غربیان، غریبانه جای گرفتهاند؛ بیرون کشید و زنده کرد. در این میان اما پژوهشگران و دانشمندانی از غرب دلسوزانه و انسان دوستانه و البته با علاقه، در پی شناساندن تاریخ ایران باستان دست به قلم شده و گاه سالها از عمر خویش را صرف تحقیق و پژوهش با استفاده از منابع در دسترس و سپس نگارش و چاپ آثاری معتبر و مطمئن نمودهاند. کتاب «داریوش در سایهی اسکندر» نیز از این جمله است؛ پییر بریان، علاقهمند به تاریخ و پژوهشگر فرانسوی، که تجربهی نگارش کتاب «امپراطوری هخامنشی» را در کارنامه دارد و در آن، روزگار هخامنشیان در آستانهی حملهی اسکندر را به تصویر کشیده؛ در کتاب داریوش در سایهی اسکندر، به بررسی این برهه از تاریخ با نگاه از زاویهای دیگر، مسائل و مباحث را به بحث و بررسی نهاده و با رویکردی تحلیلی و سیاقی علمی، آخرین شاه هخامنشی -داریوش سوم- را، شرح حال و اقداماتش را و مواجهاش با اسکندر را روایت نموده است تا به این طریق او را پس از هزارهها و سدههای متمادی زنده کند و استراتژیهای او، اخلاق و منش و فراز و فرودهایش را به تصویر بکشد. کتاب در هفت بخش اصلی و دوازده فصل تدوین شده و از موانع و دستاندازهایی که در نوشتن زندگی داریوش سوم وجود داشته، مباحث را آغاز نموده و با شرح جزئیات و رخدادهای زندگی او که در اغلب نگاشتههای تاریخی باستان، تنها به عنوان رقیب شکستخوردهی اسکندر، از او یاد شده و اطلاعات کلی که از نام وی و کسانش، نبردهایی که در زمان او رخ داده، مطلب زیادی ذکر نشده؛ مطالب را با نقل قولهای تاریخنویسان ادامه داده. او در جای جای کتابش از بیتوجهی مورخان در آثارشان نسبت به این شاه بزرگ، تأسف خورده و ناراحتیاش را پیوسته ابراز میدارد و او را که در بحثهای تاریخی و آثار مورخان همواره محکوم به فراموش شدن است، زنده کرده و به طور دقیق به آثار مربوط به آن دوران میپردازد. شیوهی نگارشی اثر حاضر به این گونه است که از تواریخ و روایات یونانی- باستانی در باب اسکندر و اقداماتش، آثار و کتب رومیان، و حتی رسالات ادبی دوران قرون وسطی و رنسانس یا آثار ادبی شرقی، نقل قولهایی آورده و تحلیلهای خود را بر اساس آنها بیان نموده است تا اثری نوین در شیوهی تاریخنگاری را عرضه دارد.
برشی از متن کتاب
اگر از تغییرها و تخریبهای صورت گرفته در دورهی پساهخامنشی بگذریم، تخت جمشیدی که امروزه از آن بازدید میکنیم، همان تخت جمشیدی است که در سال 330 به دست اسکندر تاراج و نسبتاً تخریب شد. بنابراین این تخت جمشید، همان تخت جمشید داریوش سوم است. اگر روایتهای مؤلفان یونانی- رومی را دوباره بخوانیم، به آسانی میتوانیم فلان یا بهمان بخش از توصیفاتشان را بر این کاخها انطباق دهیم. آنگونه که به مدد حفاریها و مرمتهای هیأت امریکایی و سپس اقدامات نهادهای باستانشناسی ایران بر ما مکشوف شده است، از صفّه و دو گور سلطنتیای که بر فراز آن جای دارند و کاخها و باروهای خشت خام که امروزه نشست کردهاند، گرفته تا احتمالاً نوک پیکانها و سلاحهای یافت شده در محلهی نظامی شهر. اما از سکوت منابع مکتوب دربارهی اقامت احتمالی آخرین شاهنشاه هخامنشی در آنجا که بگذریم؛ میتوان پرسید کارهای انجام شده روی بناها و نقش برجستهها هرگز کوچکترین نشانی از حضور داریوش در این محوطه داشتهاند؟ یا آنکه ما فقط بقایای برجا مانده از آتشسوزی را در اختیار داریم؛ آتشسوزیای که هرچند با کوششهای باستانشناسان امروزه در وقوع آن تردیدی نیست؛ بیشتر بر حضور فعال اسکندر دلالت میکند تا غیبت آزار دهندهی رقیب او؟ به عبارت دیگر، آیا مورخ، داریوش سوم تخت جمشید را سرشار از ذوق و شوق اکتشاف درمینوردد یا او نیز مانند دیگران دچار اندوهی مقاومت ناپذیر و تأمل برانگیز میشود؟ از زمان احداث کاخهای پاسارگاردبه فرمان کوروش، یکی از صفاتی که شاهنشاهان همواره مایل بودند به آن متصف شوند؛ سازندگی بوده است. این همان چیزی است که از داریوش اول تا اردشیر سوم همواره در کتیبههای سلطنتی، که شرح رویدادها و وجه روایی در آنها نقش چندانی ندارد؛ بر آن تأکید شده است. در کتیبههای سلطنتی- جز بیستون- به جنگهای خارجی یا حتی مشکلات داخلی هیچ اشارهای نشده است. آنها عموماً از حقانیت دودمان شاهی سخن میگویند. این کتیبهها با تکرار تبارنامهی شاه وقت و تأکید بر پیوند مستحکم وی با اهورهمزدا، ماهیت نظام سلطنت و دودمان حاکم را میستایند. اهورهمزدا خدای بزرگ دودمان شاهی است که از روزگار اردشیر دوم به بعد، در کنار وی از میثره و آناهیتا نیز یاری خواسته میشد. شاه باید وظایف خود را در میدان نبرد و در کاخ انجام دهد. شهریار شایستهی تاج و تخت نه تنها باید جنگجویی یگانه باشد؛ بلکه در پایتختهای خود نیز به ساخت و ساز و برپاداشتن کاخهای باشکوه بپردازد. او بناهایی را که پیشینیانش آغاز کردهاند به پایان میبرد و در صورت لزوم آنها را مرمت میکند. پلوتارک مایل است بخشندگی اسکندر را در برابر بخل مسلم دانستهی آخرین شاهان هخامنشی قرار دهد. او ادعا میکند که «برخی از شاهان به ندرت به پارس میرفتند و اوخوس (اردشیر سوم) حتی یکبار هم بدانجا پا نگذاشت»...
فهرست
یادداشت مترجم یادداشت نویسنده بخش یکم: در کشاکش خاطره و فراموشی مقدمه تاریخ داریوش و تاریخ اسکندر بن بست زندگی نامه نویسی برای داریوش تصاویر، خاطره، تاریخ بخش دوم: حسب حال محال فصل اول سایه ای در میان خودی ها تاملاتی در باب ویرانه ها شاه بی کاخ شاه بی آرامگاه شاه بی چهره سال های سلطنت و تاریخ سلطنت نام های شاه نبرد داریوش سوم در مصر؟ بررسی جنگ از خلال سکه ها: شایعات و تردیدها «خاطرات» یک پزشک مصری بابل در برابر شکست داریوش فصل دوم داریوش دیروز وامروز پیش پرده ی تاریخ از درویزن تا بوسوئه و برعکس از جورج راولینسن تا مری رینولت الگوی دیگر: شاه مرغدل و ناشایست داریوش در نگارخانه ی چهره های سلطنتی مستبد آسیایی رکود، انحطاط و توسعه اسکندر استعمارگر و شرق مستعمره شده کارنامه و دیدگاه ها: بازگشت به منابع بخش سوم: چهره های متقاطع فصل سوم «آخرین داریوش، آن که مغلوب اسکندر شد» زندگی های نمونه، نمونه های زندگی مثال ها و درس های اخلاق سیاسی میراث دوره ی باستان خرده خاطره ها و پاره های زندگی داریوش در برابر اسکندر داریوش رمان فصل چهارم داریوش آریانوس آگهی ترحیم نیشدار نه سرباز دلیر، نه سردار با تدبیر از یک آگهی ترحیم به آگهی ترحیم دیگر چهره های تاریخی و هنجارهای ادبی: درباره ی نقش تقلید آریانوس و کسنوفون: از یک آناباسیس به آناباسیسی دیگر کورش صغیر، اسکندر، داریوش و وفادارانشان اسکندر، داریوش و الگوی هومری داریوش، اسکندر و پوروس فصل پنجم داریوشی دیگر یا همان داریوش؟ در اردوی شاه بزرگ خیانت و وفاداری داریوش و غول کادوسی روایت جنگ تن به تن در برابر دو سپاه داریوش، کودومانوس و کادوسیان تفاوت های جزیی و تضادها آیا «تاریخی درباره ی داریوش» وجود داشته است؟ یک اسکندر، دو داریوش از آریانوس تا رمان اسکندر: تنهایی شاه بزرگ درنگی بر تصویر: درایوش بر موزاییک ناپل واژگان و تصاویر فصل ششم داریوش در بین یونان و روم از هخامنشیان تا اشکانیان خشثره پاون داریوش یا تصویر نظام سلطنتی فاسد پنج امپراتوری شاهان هخامنشی در امثال و حکم رومی شاهان هخامنشی در داستان های اسکندر از یک داریوش به داریوشی دیگر: عظمت و انحطاط بخش چهارم: اجبار و جهش فصل هفتم شاه در فراز و شاه در فرود از فرود به فراز، از فراز به فرود شاه، مشاوران و چاپلوسان شاه بزرگ در مجلس مشورتی خشم شاه: خلاقیت ادبی و افسانه های پادشاهی شاه بزرگ و مسائل سرزمین های فرودین شاه به دام افتاد کورش صغیر، اردشیر و داریوش سوم روایت جنگ تن به تن داریوش و اسکندر پیکار یا بگومگویی بیهوده فرار دیوانه وار به سرزمین فرازین مضمون شاه بزرگ در گریز تعقیب صلاحیت بخش شاه سرزمین فرازین و فرودین فصل هشتم خود آهنین و ظروف سیمین شاه بزرگ، بار و بنه و همبسترانش غذا و وابستگی اسکندر و باروبنه اش: سختگیری و بی پیرایگی شاه تشنه است، شاه می نوشد دهش و تکلیف برای خوشامد شاه شاه و فیلسوف کلاهخود پولوستراتوس پایان شاهنشاهی و درس فلسفه فصل نهم زندگی خصوصی و عمومی شاه بزرگ شهبانوان و شاهدخت های هخامنشی در چنگ اسکندر از یک استاتیرا به استاتیرای دیگر زن ریسنده و شهبانو فاتح و اسیر زیبا استاتیرابین داریوش و اسکندر باگواس بین داریوش و اسکندر تصویر مغشوش خواجه ی جوان و زیبا خواجه ی جوان، شاه و اصیل زاده ی پارسی بخش پنجم: داریوش و دارا فصل دهم دارا و اسکندر در میان فراموشی و اسطوره – تاریخ از دارا به اردشیر در ادبیات ساسانی اسکندر گجسته دارا، شاه بد از الکساندر تا اسکندر برادر، دشمن، قهرمان دلایل شکست دارا و نزدیکانش: مضمون خیانت باز آیندگی الگو فصل یازدهم مرگ و دگرسانی روایت های گوناگون مرگ داریوش پولوستراتوس بین داریوش و اسکندر اسکندر بر بالین داریوش دارای محتضر در آغوش اسکندر متن ها و تصویرها آخرین خطابه ی مالک تاج و تخت مراسم تدفین داریوش/ دارا جانشینی دارا اسکندر و دختر «دیگر» دارا بخش ششم: کارنامه و پیشنهادهایی چند فصل دوازدهم: داریوش در جنگ: گوناگونی های مضمون، «تصویرها و واقعیت ها» داریوش و اسکندر و گفتارهایی در باب سلطنت چه باید کرد؟ زندگی شاه و بقای جهان لشکر کشی و دولت سیار مادیان داریوش از داریوش تا خسرو انوشیروان بحث های پیرامونیان اسکندر و کوروش صغیر: دو الگوی شاه جنگجو از پارمنیون تا کاردینال ریشلیو بازگشت به داریوش سوم بخش هفتم: پرونده های اسناد توضیحات تکمیلی اختصارات کتابنامه ی یونانی- رومی کتابنامه ی لاتین کتابنامه ی فارسی نمایه ها
نویسنده
پییر بریان، متولد 1940 م. پژوهشگر و استاد تاریخ اهل فرانسه که در زمینهی ایرانشناسی و به ویژه هخامنشیشناسی مطالعات ارزندهای داشته است به طوری که پژوهشهای وی عمدتاً بر این موضوعات و همچنین تاریخ دورهی اسکندر استوار است.
- نویسنده: پی یر بریان
- مترجم: ناهید فروغان
- انتشارات: ماهی
نظرات کاربران درباره کتاب داریوش در سایهی اسکندر | پی یر بریان
دیدگاه کاربران