کتاب حافظ حافظه ماست نوشته بهاءالدین خرمشاهی در نشر قطره به چاپ رسیده است.
ویسنده این کتاب 14 مقاله که بازنویسی از سخنرانیهای پژوهشهای حافظ شناسی است را گردآوری کرده و به صورت یک کتاب درآورده است. الهی قمشهای با بیان اینکه بارزترین عبارت در بزرگداشت حافظ این است که بگوییم "حافظ پس از سعدی یک معجزه است" گفت: گوته شاعر آلمانی با افتخار خود را شاگرد حافظ میداند و میگوید "هر چه کردم از دولت حافظ بوده است". نیچه هم در وصف حافظ میگوید "تو با کلامت عالمی را مست کردهای". خرمشاهی در رابطه با انگیزهاش برای نوشتن این کتاب گفته است: من شیدای فصاحتم و فصاحت را از فصیحان میتوان آموخت. باید بدانیم در زندگی وقت زیاد داریم ولی فرصت کم. پس مطالعه ابیات حافظ را از یاد نبریم. حافظ شاعری عارف است و بزرگانی چون سنایی، عطار و مولوی عارفانی شاعر هستند. این کتاب به علاقهمندان حافظ کمک میکند که او را بیشتر و بهتر بشناسند. بلندترین بخش این کتاب طنز حافظ است که با ارائهی شواهد بسیار، علاوه بر طنز جملهای و تکبیتی، از طنز موقعیت و طنز ساختاری نیز که حاکم بر کل فضا و لفظ و معنای غزل است، سخن میگوید.
برشی از متن کتاب
موضوع بحث ما فال حافظ است، و ببینیم که این فال حافظ صرفا یک تفریح است، صرفا یک بازی است، حالا سطح بالا، یک سرگرمی است یا راه به جایی می برد. فال حافظ به کجا میرسد؟ به کجا تکیه دارد؟ چرا بعضی از فالها راست و درست در میآید؟ جواب میدهد. حرف میزند. و اگر دو سه مورد بود در طول 600 سال یا حتی 10 تا 20 مورد بوده، میشد حمل بر تصادف کرد. ولی موارد بیش از اینهاست و عمیقتر از اینگونه برداشتها؛ و حمل بر تصادف کردن در واقع یا پاک کردن صورت مسئله است، یا فرار از جواب است. یا اظهار عجز است از توجیه. یا اینکه ما توجیه علمی و عقلی یا فلسفی برای این کار پیدا نمیکنیم، که باکی نیست. مگر برای رویای صادقه و خوارق عادات توجیه علمی-فلسفی-عقلی امروزه پیدا کردهایم؟ با وجود اینکه موارد صدق زیاد است ولی نمیدانیم توجیه آن چیست؟ نظرگاه من همین است موارد صدق زیاد است و راه به جایی هم میبرد. بسیاری از فالها یا بگوییم حتی بعضی از فالها، ولی مثل دعایی که مستجاب میشود ما توجیه آن را نمیدانیم. میدانیم مخاطب دعا خداوند است. دعاکننده هم انسانی درمانده است و رفع آن مشکل شده و آن گره از کار ما باز شده و خدا هم مسببالاسباب بوده و برآورنده حاجت ما یا پاسخ دهنده به دعاهایی مستجاب میشود، کلید رمز را داشته باشد همیشه یک کاری میکند که هر دعایی که میکند مستجاب شود. خود کلمه فال یک واژه عربی است. اصلا فأل است (باهمزه) منتهی همانطور که شأن، شان هم تلفظ میشود، به قول سعدی: آن کدام آیت حسن است که در شان تو نیست. همچنین ثأر یا ثارالله که در فرهنگ ما بسیار به کار میرود، آن هم اصلا ثأر است، ولی ثار تلفظ میشود. مطابق قاعدهای در صرف عربی این دو تلفظ جائز است. بله، تلفظ دوم یعنی فال روانتر است. ما هیچوقت فأل نمیگوییم. فال رایج است. لغتی است کهن و در قرآن مجید به کار نرفته، مگر معادلهایش. حال ببینیم حافظ به فال چگونه نگاه میکرده است و خوشبختانه هفت تا هشت بار حافظ فال را جوری به کار برده که بر میآید اعتقاد به صحت فال دارد. فال را بازی روشنفکرانه یا بازی فرهنگی-علمی نمیداند. بله راهبر به حقیقت و جهان غیب میداند. میفرماید: به نا امیدی از این در مرو بزن فالی بود که قرعه دولت به نام ما افتد
فهرست
پیشگفتار قرآن پژوهی واجبترین مقدمه برای حافظ پژوهی حافظ و علوم قرآنی چارده روایت قرآن و اسلوب هنری حافظ قرآن کریم و دیوان حافظ حافظ در فرهنگ ما و فرهنگ ما در حافظ حافظ حافظه ماست چگونه با حافظ انس بگیریم؟ طنز حافظ آیا حافظ شیعه بوده است؟ عشق در شعر و شناخت شخصیت حافظ عرفان حافظ حکمت و فلسفه در شعر حافظ واقعنمایی شعر حافظ فال حافظ
نویسنده
بهاءالدین خرمشاهی در سال 1324 در شهر قزوین متولد شد. وی طنزپرداز، فرهنگنویس و البته دانشنامه نگار، فیلسوف، شاعر و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و آثار متعددی از او به چاپ رسیده است.
نویسنده: بهاءالدین خرمشاهی انتشارات: قطره
نظرات کاربران درباره کتاب حافظ حافظه ی ماست - بهاءالدین خرمشاهی
دیدگاه کاربران