دربارهی کتاب ایوانف اثر چخوف
آنتوان چخوف شاهکار ادبیات روسیه است. فردی که نه تنها روسیه بلکه دنیا مدیون نمایشنامههای خارقالعاده و بیان عجیب او است. چخوف نمایشنامه ایوانف را از سر لجبازی با کُرش نوشت، چراکه وقتی به نمایش او رفته بود، به وی گفته بود که نمایشش کار بی سر و ته مسخرهای است و کُرش نیز به او گفته بود که بجای انتقاد خود نمایشنامهای بنویسد و نتیجهاش «ایوانف» شد. این که اولین نمایشنامهی او چنین شاهکاری از آب درآمده است نیز تنها از نبوغ وی حکایت دارد. نمایشنامهای خارقالعاده که مخاطب را در جای خود میخکوب میکند.
این اثر در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران به صحنه ی تئاتر رفته است. داستان ماجرای ایوانف است. مردی متاهل و سی و چند ساله که بخاطر افسردگی رفتارهای عجیبی از خود بروز می دهد و اعمالش موجب بدنامی اش در شهر شده؛ اما خود ایوانف چنین دیدگاهی از خودش ندارد و خود را قهرمان می پندارد. ناهید کاشی چی این اثر را از خود متن روسی به فارسی ترجمه کرده است که بر غنای کار می افزاید. در نهایت هرکس که اندک علاقه ای به ادبیات و نمایشنامه و در نهایت ادبیات روس داشته باشد، ایوانف را در قفسه ی کتاب هایش نیاز خواهد داشت.
بخشی از کتاب ایوانف؛ ترجمهی ناهید کاشی چی
پرده ی سوم
اتاق کار ایوانف، میز تحریری که مقداری کاغذ، چند جلد کتاب، تعدادی نامه ی اداری، مقداری چیزهای به درد نخور و هفت تیری با بی نظمی روی آن پخش شده اند. کنار کاغذها چراغ لامپا، بشقابی با ماهی شور، قطعه ای نان و خیار دیده می شود. روی دیوارها چند تابلوی منظره، چند نقاشی، چند تفنگ و هفت تیر، داس و شلاقی آویزان است. ظهر است.
(1)
شابلسکی، لبدیف، پورکین و پیوتر.
شابلسکی و لدیف در دو طرف میز تحریر نشسته اند. پورکین در وسط صحنه روی صندلی سوار است. پیوتر دم در ایستاده است.
لبدیف: سیاست فرانسه روشن و مشخص است. فرانسوی ها می دانند چه می خواهند. آن ها فقط می خواهند پوست کالباس سازها را بکنند. هدف دیگری ندارند. اما برادر جان، آلمان ها ساز کاملا متفاوتی می زنند. آلمانی ها به جز فرانسه خارهای دیگری نیز در چشم دارند.
شابلسکی: چه مزخرفاتی!... به نظر من که هر دوی آن ها، هم فرانسه و هم آلمان، ترسوهایی بیش نیز نیستند... آن ها فقط با انگشت همدیگر را تهدید می کنند. باور کن فقط تهدید است و بس. کار به همینجا خاتمه پیدا می کند. هیچ جنگی در نخواهد گرفت.
بورکین: خوب، به نظر من، اصلا چرا باید بجنگند؟ این همه اسلحه، این همه کنگره و هزینه چه لزومی دارد؟ می دانید من اگر جای آن ها بودم چه کار می کردم؟ هرچه سگ در مملکت داشتیم جمع می کردم، به همه آن ها به مقدار کافی واکسن هاری تزریق می کردم و بعد ولشان می کردم توی مملکت دشمن. آن وقت پس از گذشت یک ماه همه ی دشمنان به هاری مبتلا شده از پای درمی آمدند.
کتاب ایوانف اثر آنتوان چخوف با ترجمهی ناهید کاشی چی توسط نشر جوانه توس به چاپ رسیده است.
- نویسنده: آنتون پاولویچ چخوف
- مترجم: ناهید کاشی چی
- انتشارات: جوانه توس
نظرات کاربران درباره کتاب ایوانف | آنتوان چخوف؛ ترجمهی ناهید کاشی چی
دیدگاه کاربران