کتاب کلیله و دمنه اثر ابوالمعالی نصرالله منشی براساس تصحیح و توضیح مجتبی مینوی تهرانی در انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
کتاب کلیله و دمنه که اصالتا کتابی هندی است، در دورۀ ساسانی از زبان سانسکریت هند به زبان پهلوی برگردانده شده است و پس از آن به زبان عربی نیز ترجمه شده است. بعدها به کوشش شاعر نامدار ایرانی، رودکی، به زبان فارسی ترجمه شد و در قرن ششم ترجمۀ موردِ توجهِ دیگری از آن به وسیلۀ ابوالعالی نصرالله منشی صورت گرفت که به کلیله و دمنۀ «بهرامشاهی» معروف است. این کتاب شامل حکایاتو تمثیلهایی است که بیشتر از زبان حیوانات بیان میشود و در خلال این داستانها حکمت عملی، آداب و درسهایی برای زندگی گنجانده شده است. در این کتاب قدرتی در بیان داستانها و حکایات و برتریای در ادای معانی است که بیهمتاست. کتاب کلیله و دمنه از کتابهای متون نثر کهن از مجموعه داستانهاییست که مردم قدیم به زبانهای مختلف جمعآوری کردهو برای فرزندان خود به یادگار گذاشتهاند. اصل کتاب در ابتدا در پنج باب بود که حکایتهای دیگری بر آن افزوده شد و به 15 باب رسید. کلیله و دمنه به 21 زبان مختلف در دنیا ترجمه شده است.
فهرست
دیباچۀ مترجم مفتح کتاب بر ترتیب ابنالمقفع تمهیدِ بزرجمهر بختکان باب برزویۀ طبیب باب شیر و گاو باب بازجستِ کار دمنه باب دوستی کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو باب بوف و زاغ باب بوزینه و باخه باب زاهد و راسو باب گربه و موش باب پادشاه و فنزه باب شیر و شغال باب تیرانداز و مادهشیر باب زاهد و مهمان او باب پادشاه و برهمنان باب زرگر و سیاح باب شاهزاده و یارانِ او مؤخرۀ مترجم
برشی از متن
رای گفت شنودم مثل آن کس که بی فکرت و رویت خود را در دریای حیرت و ندامت افگند و بستۀ دام غرامت و پشیمانی گردانید. اکنون بازگوید داستان آنکه دشمنان انبوه از چپ و راست و پس و پیش او درآیند چنانکه در چنگال هلاک و قبضه تلف افتد، پس مخرج خویش در ملاطفت و موالات ایشان بیند و جمال حال خود لطیف گرداند و به سلامت بجهد و عهد با دشمن به وفا رساند. و اگر این باب میسر نشود، گرد ملاطفت چگونه درآید و صلح بچه طریق التماس نماید؟ برهمن جواب داد که: اغلب دوستی و دشمنایگی قایم و ثابت نباشد، و هر آینه بعضی به حوادث روزگار استحالت پذیرد. و مثال آن چون ابر بهاریست که گاه میبارد وگاه آفتاب میتابد و آن را دوامی و ثباتی صورت نبندد. سحابة صیفٍ لیس یرجی دوامها. و وفاق زنان و قربت سلطان و ملاطفت دیوانه وجمال امرد همین مزاج دارد و دل در بقای آن نتوان بست؛ و بسیار دوستی است که به کمال لطف و یگانگی رسیده باشد و نما و طراوت آن برامتداد روزگار باقی مانده، ناگاه چشم زخمی افتد و بعداوت و استزادت کشد؛ و باز عداوتهای قدیم و عصبیتهای موروث به یک مجاملت ناچیز گردد و بنای مودت و اساس محبت موکد و مستحکم شود. و خردمند روشن رای در هر دو باب برقضیت فرمان حضرت نبوت رود -قال النبی صلی الله علیه و علی آله «احبب حبیبک هوناما، عسی ان یکون بغیضک یوما ما؛ و ابعض هونا ما، عسی این یکون حبیبک یوما ما». نه تألف دشمن فروگذارد و طمع از دوستی او منقطع گرداند و نه بر هر دوستی اعتماد کلی جایز شمرد و به وفای او ثقت افزاید. و از مکر دهر و زهر چرخ در پریشان گردانیدن آن ایمن شود. و اما عاقبت اندیش التماس صلح و مقاربت و دشمن را غنیمت پندارد چون متضمن دفع مضرتی و جر منفعتی باشد برای این اغراض که تقریر افتاد. و هرکه در این معانی وجه کار پیش چشم داشت و طریق مصلحت به وقت بدید به حصول غرض و نجح مراد نزدیک نشیند، و بفتح باب دولت و طلوع صبح سعادت مخصوص گردد. و از قرائن واخوات آن، حکایت گربه و موش است. رای پرسید که: چگونه است؟
- نویسنده: ابوالمعالی نصرالله منشی
- براساس تصحیح و توضیح: مجتبی مینوی تهرانی
- به اهتمام: نیما مهدیکار
- انتشارات: نگاه
نظرات کاربران درباره کتاب کلیله و دمنه - ابوالمعالی نصرالله منشی
دیدگاه کاربران