کتاب تو در قاهره خواهی مرد نوشته حمیدرضا صدر توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.
این کتاب که برای اولین بار در بهار سال 1393 منتشر شد، روایتی از زندگی محمدرضا پهلوی میباشد و در همان روزهای اولیه انتشار، به چنان محبوبیتی دست یافت که تنها سه هفته بعد به چاپ دوم رسید. نویسنده، این کتاب را با الهام از اثر"یونایتد نفرینشده" که رمانی درباره سرمربی جنجالی یکی از تیمهای فوتبال انگلیس بود، نوشته است. حمیدرضا صدر، روایتهایش را بر اساس وقایع تاریخی ومستند شکل داده و آخرین شاه ایران را که بیش از هر چهره دیگری قابلیت دستمایه شدن درچنین رمانی را داشت، بهعنوان سوژه اصلی برگزیده است. شخصیتی که با وجود قدرت و ثروت همواره در ترس و هراس به سر میبرد و تناقضهای زندگیاش به شدت قابلیت تبدیل شدن به یک رمان را داشت. دکتر صدر، شخصیت شاه را بدون هیچگونه قضاوتی تنها با معرفی ویژگیهای رفتاریاش به تصویر میکشد. این کاراکتر، اصولا هیچکس را دوست ندارد. از خانواده، دوستان و چهرههای سیاسی مملکت بیزار است و با شنیدن نام آنها وحشت و دلهره به عمق جانش نفوذ میکند. ماجرای اصلی داستان، از نوروز سال 1344 که عدهای به جان او سوءقصد میکنند شروع میشود، سپس قصه با پرشهایی به گذشته و آینده دنبال میشود. خط به خط این کتاب پر از تکرار است. تکرار حسها و تاریخی که اشتباه و خودکامگی دولتها در آن تمامی ندارد. نویسنده، این تکرارها را بهخوبی نمایش میدهد و تاریخ پر فراز و نشیب ایران را که با این تکرارها به اغما برده شد، به تصویر میکشد. "تو در قاهره خواهی مرد" رمانی گزارشوار است که خواندن آن به تمام علاقهمندانِ تاریخ توصیه میشود.
برشی از متن کتاب
در صبحگاه بهاری وارد کاخت شدهای. در اولین روز هفته. در بیست و دوم فروردین 1344 حوالی ساعت 9 صبح. صبحانهات را خوردهای. از پلکان کاخ اختصاصیات در شمال غربی چهارراه کاخ پایین آمدهای. کاخ مرمر درست روبروی کاخ اختصاصی است در جنوب شرقی چهار راه علم شده. فاصله دو کاخ کمتر از 500 قدم است. گاهی مسیر را پیاده سه دقیقهای طی میکنی ولی امروز یکی از پیشخدمتها در اتومبیلت را باز کرده و سوار اتومبیلت شدهای. تو امروز مسیر کمتر از 500 قدم را با اتومبیلت پیمودهای. آهسته رانندگی کرده و بی راننده گاز داده و مسیر آسفالته باغ را پیمودهای که دو طرفش سروهای ناز قد کشیدهاند. حرکت تو از کاخ سلطنتی به کاخ مرمر با تلفنی به دفتر نگهبانی گارد کاخ مرمر اطلاع داده میشود. سه زنگ پشت هم به صدا درمیآید تا ماموران و نگهبانان متوجه عبورت شوند. امروز هم زنگ سه بار به صدا درآمده. در این صبح بهاری در کاخ خودت هستی. در کاخ مرمر که بنای چشمنوازی محصول معماری معاصر ایران است. با زیربنایی حدود 2 هزار و 870 متر مربع در فاصله 3 کیلومتری کاخ گلستان. آمیزه معماری شرقی و غربی. کاخی در محاصره باغچههای گل سرخ، درختان گل ابریشم، بیدهای مجنون، سرو و کاج. جایی که در دوران سلطنت پدرت بنا شد. به دستور او با نقشه او و با نظارت سختگیرانهاش. عملیات ساختمانی دو سال طول کشید و در سال 1317 تمام شد. تمام شد و پدر بعد از ظهرهایش را اینجا سپری کرد. همینجا کنار باغچهها. در محاصره باغچههای گل سرخ، درختان گل ابریشم، بیدهای مجنون، سرو و کاج. او هم اینجا برابر این گنبد زیبا مینشست و به آنچه برپا کرده بود خیره میماند. اینجا چهار سالی به پدرت تعلق داشت و بعد از آن تو شد. برای تو. سالها صرف تکمیل و تزئین کردن کاخت شده. نمای خارجیاش همه از مرمر شفاف خراسانی و یزدی. بت سبز رنگ بی مانندی است با طراحی چشم نواز. دروازه اصلی کاخت در ضلع جنوبیاش قرار دارد. با حوض بزرگی برابر آن و اینجا همان جایی است که چهارشنبه سوریهای پر هیجانی برپا شده. اینجا همان جایی است که ورزشکاران را به حضور میپذیری و مورد تفقد قرار میدهی و با تو عکس میگیرند. تزیینات گچبری، حجاری روی سنگ، منبت کاری روی چوب و خاتم و آینه کاری و نقاشی روی بوم و گچ داخل کاخ انعکاس چیره دستی هنرمندان ایرانی است. از در جنوبی که وارد میشوی تابلوها و مجسمههای نفیس را میبینی. پلکانی که فرشهای سرخ رنگ کرمان رویش را گرفته و نردههای مناسب را که با پلهها بالا رفته آینهها پلهها را محاصره کردهاند و هر روز دهها، صدها تصویر از خودت در آینهها میبینی. تصویر محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران را. تصویر شاهنشاه را. فرمانروای ایران زمین را. تو هر روز صدای گام برداشتن روی سنگهای مرمر کاخت را می شنویی. صدای گامهای محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران را. بالا که میروی با دو تابلو غولآسا که بخش فوقانیشان مدور هستند روبهرو میشوی. یکی منظرهی راهآهن شمال و دیگری کاخ آپادانا. روی راهپله اتاق گنبدی شکلی با تذهیبکاری هنرمندانهای قرار دارد.
فهرست
- پیش از بهار 1344
- بهار 1344
- تابستان 1344
- پاییز 1344
- زمستان 1344
- پس از زمستان 1344
(تقدیر شده در جایزه ی ادبی جلال آل احمد 1394) نویسنده: حمیدرضا صدر ناشر: چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب تو در قاهره خواهی مرد - حمیدرضا صدر
دیدگاه کاربران