کتاب جمشید و خورشید، از مجموعه ی قصه های دلربا اثر حدیث لزر غلامی و تصویرگری بدری دشت پور از انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.
داستان جمشید و خورشید داستان عشق پادشاهی به نام جمشید به یک پری زیبا رو می باشد. شبی جمشید شاه در خواب یک پری زیبا را می بیند که گردنبندی از مروارید به گردن انداخته و از جمشید می خواهد که با گرفتن مرواریدها به آسمان بیایید و خود را به پری که منتظر و چشم به راه اوست برساند. جمشید از خواب بیدار شده و یک دل نه صد دل عاشق دختر زیبارویی که در خواب دیده است می شود و می خواهد به هر شکل شده او را پیدا کرده و به همسری خود در آورد. هر چه بزرگان دربار با او صحبت می کنند که تنها با یک خواب نمی توان دختری را یافت، جمشید به حرف های آنان اعتنایی نمی کند و به دستور او یکی از بهترین نقاشان، چهره ی دختر را بر اساس توصیفات جمشید ترسیم می کند. تاجری به نام مهراب کسی است که با دیدن نقاشی به یاد دختر پادشاه کشور آن سوی کوه ها که خورشید نام دارد، می افتد و جمشید شاه را برای رسیدن به آن جا راهنمایی می کند اما .... .
مجموعه ی قصه های دلربا شامل داستان های عاشقانه و کهن ایران زمین است که با بیانی تازه در کنار تصویرگری زیبا و چشم نواز برای مخاطب کودک آماده شده است. هر یک از جلدهای این مجموعه به داستان عاشقانی می پردازد که برای رسیدن به یکدیگر سختی های بسیاری را متحمل شده و با انواع جادوگران و موجودات عجیب مبارزه می کنند. طراحی کتاب های این مجموعه در نوع خود جذاب و مبتکرانه است و صفحات کتاب از وسط آن باز شده و جلد توسط روبانی گره خورده و بسته می شود. این مجموعه برای گروه سنی ب مناسب می باشد.
نویسنده: حدیث لرزغلامی تصویرگر: بدری دشت پور صفحه آرا: مهسا دلیری انتشارات: شهرقلم
نظرات کاربران درباره کتاب قصه های دلربا (جمشید و خورشید)
دیدگاه کاربران