درباره کتاب منشور شعر حکمت
شعر حکمت که در نگاه نویسنده، شعری است برآمده از دل که حد و مرز، قالب و سبک، کهنه و نو و... ندارد. نه اینکه به سان شعر سپید و نو، فارغ از قافیه و ردیف باشد یا همچون غزل و قصیده مقید به وزن و ظرف. در واقع شعر حکمت مقولهای است که از نگاه دیگر «شعر» رامورد بررسی قرار میدهد. شعریست که میتواند قدرت تصرف ذهن، تاریخ، زمان و انسان را داشته باشد و در چارچوبهای از پیش تعیین شده نمیگنجد؛ جز آنکه در قالب کلمات محدود میشود، از سایر ابعاد آزاد است. سید علی صالحی در این اثر ضمن تعاریف ادیبانه و واقعگرایانه در مقوله شعر حکمت، روند آن را در ادبیان فارسی مورد بررسی قرار میدهد. از نگاه او اشعار حافظ و پارهای از شعرهای مولانا، در این حیطه قرار میگیرند؛ نیما، شاملو، فروغ فرخزاد نیز از معاصرانی هستند که به این مهم دست یافتهاند تا اشعاری در زمینه شعر حکمت بسرایند. این نوع شعر برگرفته از فطرت آدمی قلمداد شده و با فلسفه که تجسمی از تشکیک و پرسش است تفاوت آشکار دارد، چراکه حکمت از نوع یقین و ایمان قلمداد میشود. در کتاب منشور شعر حکمت، مؤلف در بیانی زیبا و دلنشین ادبی که خاص خود اوست، تمام ویژگیهای شعری که میتواند عنوان شعر حکمت را بگیرد بازگو میکند. ابعاد مختلف این نوع شعر را با جزئیات و وسواس تمام بیان میدارد تا مبادا آنان که داعیه دانایی دارند، آثارشان را در این حیطه جای دهند. به اعتقاد نویسنده، شعر حکمت، کوتاه است و در یک قصیده یا قطعهای بلند ممکن است یک یا چند حلقه شعر حکمت موجود باشد؛ چراکه در شعر بلند، چارچوبی از پیش تعیین شده به روایت آنچه مدّ نظر شاعر است میپردازد و همین امر مانع بروز و ظهور حکمت شعر میگردد. در بخش دوم کتاب، گفتوگوها و مصاحبههایی از نویسنده به چشم میخورد که پیرامون همین موضوع، نکات مهم و اطلاعات خواندنیای را به دست میدهد.
برشی از متن کتاب
نابینای مادرزاد حق دارد بگوید رنگها وجود ندارد، اما روشنبینانی هستند که در عین ندیدن میگویند ممکن است رنگها وجود داشته باشند. مخاطبین شعر حکمت در حوزه تشخیص سه گونهاند. یا به درک آن نرسیدهاند هنوز، یا مرددند اما مطلقاً آن را مردود اعلام نمیکنند و سوم صاحبان تشخیص که مثل روز … روشنایی را شناسایی و معرفی میکنند. حالا هر کدام از این سه وجود، زیرمجموعههایی دارد، از نفی مطلق تا نرگسمآب خودبین، از مقلد عجول تا واله انشعاب غیرتکاملی. از واعظ کلانهنظر تا واضعان بیبنیان! … ما شاعر - حکیم میخواهیم! منظور نظر نهایی ما … شاعر - حکیم است، که جز «رسیدن» هیچ انتظاری از مخاطب خواهنده ندارد، تازه آن هم نه از سر درس و تکلیف. مخاطب … خود باید نخست خواهنده باشد، سپس صاحب تشخیص، تا وی نیز به «مخاطب - حکیم» بدل شود، ولاغیر … راهی جز این نیست. بینهایت شوق آور است این راه و این معنا و این منزل، پایان روزگار جاعلان بلاتقصیر و ختم جهل شعر است. جهان جلیل شعر، کفاره کاباره کلامی نیست! شعر حکمت همچون همه راهها و حرکتهای دیگر، حتماً مصائبی پیش رو خواهد داشت: منکران، نومیدان از خویش، شیفتگان تحریف، حریفان صاحب انحراف، قطاع الطریق، حاسدان کممایه، نوچههای نیابت آمده، مسخرگان ملول خوش پوزخند و بیباوران … تا کی؟! تا زنهار بزرگ از راه برسد، تا یقین کامل به معجزه آن کلام نهایی … که من ایشان را شعر حکمت نامیدهام: - چه نجاتی … چه نجاتی …! هر حرکت و راهی سرانجام جایی و زمانی به توقف تن خواهد داد، جز شعر حکمت! زیرا لامکانی و لا زمانی … رؤیای اوست. سراسر شعرهایی که از زندان زمان عبور کرده و از پی قرون - مکان به مکان - آدمی را به جانب خود خوانده است، صاحب نشان لایقه حکمت است. توقف ناپذیری … از علائم عظیم ایشان است. هر کجا دیدید شعری چون خوانده شد اما در نقطه پایان … تازه دارد تو را درگیر میکند، و تازه خود دارد آغاز میشود، یقیناً نشان کردهی حکمت است، شعر حکمت است. حیرتا… شعر حکمت در کلمه اتفاق میافتد، اما فراتر از حضور کلمه است. عبور از کالبد اشیا است، آنسویی است، نگویید به کدام روش زاده و با کدام توان درک میشود. پی استدلال نباشید، روح این رؤیای بیپایان از پرده خواهد گریخت. تنها از طریق آموختن به کف نمیآید، دریاآورده شهود محض است. مسافری است که از ناکجاآباد، که از اتوپیا، که از مدینه فاضله آمده است. پی تحلیل برهانی و تجزیه استقرایی آن نباش، تنها ببین قدرت تسخیری آن با تو چه میکند؟! شعر حکمت، شعر تسخیر است. او تو را محاصره میکند، این مرموز میکشان است . و نگاهت میکند به فراخور فهمی که خرج این خرابات و دخلی که نگهداشت این دریا. غیر ممکن است شعری بدون معرض پرتو حکمت، ماندگار شود. تنها معدود اهل مزامیر حکمت درمییابند دارد چه اتفاقی میافتد: غربالگری بزرگ! به همین دلیل در برابر این کشف، مقاومت بسیاری خواهد شد، دکترین «لذت انکار» بر سر هر بامی، هیجار خواهد شد. و از دیگر سو محب کمتوان این عطیه ناخواسته گمان خواهد برد که هر سخنی اگر در چارچوب حکمت مکتبی و آکادمیک سروده شود، حتماً شعر حکمت است؛ خیر … رفتن به شبهراهی از این کورهمنزل، از ما فقط یک ناصح نظم پرور خواهد ساخت.
فهرست
- شرح تشخیص توتیا
- منشور شعر حکمت
- گفتوگوها
- ادامه آخرین عبارت
- حضور حکمت
- شعر حکمت؛ خاکستر یا توتیا
- درباره شعر حکمت
خرید کتاب منشور شعر حکمت
کتاب منشور شعر حکمت اثر سید علی صالحی که از نشر چشمه به چاپ رسیده است را میتوانید از سایت کتابانه خریداری نمایید.
نویسنده: سید علی صالحی انتشارات: چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب منشور شعر حکمت | علی صالحی
دیدگاه کاربران