کتاب کارت پستالی به همینگوی نوشته ی پتر بیکسل و ترجمه ی ناصر غیاثی در نشر نو به چاپ رسیده است.
کتاب مجموعه ی 47 داستان کوتاه است از پتر بیکسل نویسنده ی معاصر آلمانی زبانِ سویسی است و عنوان کتاب از نام یکی از داستان های آن برگرفته شده است. او به خاطر نوشتن داستان های کوتاهش مشهور است و گاهی منتقدان او را به خاطر همین مسئله نقد می کنند زیرا طول بلندترین داستان هایش به ندرت از 2 صفحه بیش تر می شود و به همین دلیل لقب استاد داستانک را به او داده اند. او در بیشتر داستان هایش کشورش سویس را به باد انتقاد گرفته است، با این حال گفته می شود او سال ها دوست صمیمی و مشاور رئیس جمهور سویس ریچارد ویلی بوده است. طول برخی از داستان های او بسیار کوتاه بوده و از چند خط تجاوز نمی کند و درک منظور نویسنده در برخی از این داستان ها در حین این که با ساده ترین کلمات و بدون ترکیبات دشوار نوشته شده است، سخت به نظر می آید. داستان های او از دل ساده ترین اتفاقات روزمره ی زندگیِ عادی ترین انسان ها بیرون کشیده شده است و این خصیصه ی بیشتر داستان های اوست. داستان های او نه اوجی دارند و نه فرودی و گویا خواننده یک گزارش را با احتمالات مختلف از جهانی بی رنگ می خواند و آثار او نوعی طنز گزنده را در دل خود دارد. در داستان " ویلون زنی به نام کارل تسینگ " نویسنده، خواننده را به خوب گوش دادن و توجه کردن دعوت می کند و در داستانی کوتاه تفاوت شنیدن و گوش دادن را برای مخاطبش بازگو می کند. کارل تسینگ ویلون زنی هفتاد و دو ساله است و آخرین کنسرت زندگی اش را به روی صحنه می برد، اما دستان ضعیف او توان درست کشیدن آرشه را ندارند. بعد از اجرا منتقدین رعایت حال او را کرده و از کنسرتش تعریف می کنند اما او که خود بهتر می داند در چه وضعیتی است به آنان می گوید ... .
در داستان یک داستان بلند به انسان های فقیری اشاره شده که به دلیل طلاق و یا نپرداختن نفقه راهی زندان می شوند. اما ثروتمندان نه تنها از عهده پرداخت نفقه بر می آیند، بلکه از عهده مخارج زن دوم و ماشین دوم و حتی خرید هواپیما نیز برمی آیند. ثروتمندان زیادی که هواپیمای شخصی دارند و با آن پرواز می کنند و ... .
برشی از متن کتاب
قبل از جنگ زمانی که با چمدان چرمی اش - کت و شلوار و کراوات - رسید، زنی که پشت میز پذیرش هتل بود گفت رییس اش امروز نیست، چون خیال می کرد مرد بازاریاب شرکتی است برای نیازمندی های هتل مثل رومیزی و دستمال کاغذی و یا آبِ گوشت. آن هم به خاطر این که در رفتار دوستانه اش چیز حاضر و آماده ای وجود داشت، مثل لباس های دست دوز. گفت فقط تا فردا می ماند و می خواهد کرایه اتاق را پیش بدهد. پرسیدند، ماشین دارد؛ جواب اش منفی بود. اما یک بار دیگر آمد پایین و از متصدی پذیرش هتل اسم محل را سوال کرد و وقتی جوابش را گرفت، پرسید: «در سان گالن؟» گفت، فردا می رود زوریخ ، همسرش آن جاست و پسر بزرگش پزشک است. اسم همسرش لیلیان است. بعد از جنگ با او ازدواج کرده بود. جنگی که مورد نظرش بود، نزدیک پنجاه سال پیش تمام شده بود. اما هرچه تعریف می کرد یا مال قبل از جنگ بود یا مال بعد از جنگ. بعد از جنگ خیلی پیر شده بود. نخیر، هیچ وقت آوازخوان و شاد وشنگول به خانه نمی رفت. هیچ دسته گلی همراهش نبود که بعدازظهر خریده و روی شانه حمل کرده باشد، مثل حلقه گلایول دوچرخه سوارهای مسابقات. نخیر، از خیابان تلفن نمی کرد که بگوید: لیلیان دوستت دارم. در حقیقت فقط لیلیان به او شک داشت که مبادا الکلی باشد. وقتی مست بود به خاطر لیلیان خودش را کشان کشان می کشید تا خانه و در عین حال راست راه می رفت و اگر ناچار بود به کسی سلام کند، دوستانه و بی تمجمج سلام می کرد. وقتی با لیلیان ازدواج کرد، بعد از جنگ، لیلیان هنوز فوتبال ندیده بود و بعدش هم همین طور. خودش اه گداری از تلویزیون فوتبال تماشا می کرد اما این مال مدتها بعد از جنگ بود - تماشای تلویزیون - و وقتی هم تلویزیون آمد، دیگر او اهل فوتبال نبود. موتور هم هیچ وقت نداشت. بعدها با بی میلی تصمیم گرفت سوار ماشین بشود و فرمان را داد دست زنش. زنش البته از ماشین خوشش نمی آمد و فقط موقعی ازش استفاده می کرد که به دیدن مادرش می رفت. مادرش که مرد به دیدن خاله اش می رفت. بعد به دیدن خواهر و بعدترها به دیدن دخترها؛ بدیهی است همراه شوهرش. سالی یک بار سه هفته می رفتند زیلواپلانا. قبل جنگ فکر موتور را هم نمی شد کرد بعد از جنگ هم که دیگر خیلی پیرتر از این حرف ها بود. ...
فهرست
- در معرفی پتر بیکسل
- نقال
- چگونگی پیدایش یک رمان
- هنر نقاشی
- ویولون زنی به نام کارل تسینگ
- داستان داستان های گلچین
- قبل از جنگ
- و باری تنها حقیقت
- آن که در خانه اش نشسته
- بازهم وایس هاوپت
- هوگو
- داستان اروین
- بیست و چهارم دسامبر
- زن کلاه دوز
- خبرنداشتم
- امید
- در آینه
- یک زن
- شخصیت
- لباس تن
- پایان خوش
- آغاز
- تجربه
- غیاب
- حادثه
- مردی از هزار و یک شب
- پیراهنها
- عشق
- مثل بزرگترها
- بقا
- لباس بیوه زن ها
- خانواده
- یاوه
- اوضاع مرتب
- خاطره
- یک داستان بلند
- خیال راحت
- پیش پا افتاده
- حرفه
- کارت پستالی از پیرنه به ارنست همینگوی
- بعدا
- وقت
- رزها
- عدالت
- به آقای کا
- حسرت
- امر مثبت
- مردی با کلاه - یک موخره
- نامنامه
نویسنده
پیتر بیکسل در سال 1935 در لوتسرن، شهرکی در سوئیس به دنیا آمد. نویسنده ای آلمانی زبان است و چاپ اولین کتاب او با نام " در واقع خانم بلوم دلش میخواهد با شیرینی فروش آشنا شود " در سال 1964 شهرت بسیاری برایش به ارمغان آورد. رمان فصل ها منتشر شده در سال 1967 اگرچه با اقبال عمومی و منتقدان رو به رو نشد اما در سال 1965 جایزه ی ادبی گروه 47 را به خاطر چهار بخش نوشته شده اش برده است. در سال 1969 «بیکسل» با چاپ کتاب «داستانهای کودکان» شگفتی منتقدان را باعث شد. کتاب با اقبال بی نظیری رو به رو شد و بلافاصله به بسیاری از زبان ها ترجمه شد و مدت ها جزو پرفروش ترین کتاب ها قرار داشت. این که او را استاد داستان های کوتاه میدانند پر بیراه نیست. بیکسل در نوشتن داستان های کوتاه و ایجاد موقعیت ها و وقایع منحصر به فرد و نه لزومأ خاص، با خلق شخصیت هایی پیچیده توانایی شگرفی دارد. داستانهای او گرچه ساده و کوتاه اند اما بار معنایی عجیبی بر روح خواننده میگذارد. مجموعه ای از داستان های او به نام آمریکا وجود ندارد به فارسی چاپ و ترجمه شده است.
نویسنده: پیتر بیکسل ترجمه: ناصر غیاثی انتشارات: نشر نو
نظرات کاربران درباره کتاب کارت پستالی به همینگوی - پیتر بیکسل
دیدگاه کاربران