loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب شاعر | داریو نیکودمی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب شاعر

اثر حاضر با قرار داشتن در مجموعه کتاب‌های «تجربه‌های کوتاه»، به منظور گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی منتشر شده است. این کتاب‌ها که موضوعات داستانی و نمایش‌نامه‌ای دارند، آثاری از نویسندگان بزرگ در سرتاسر جهان‌اند که با ترجمه‌های زیبا و دل‌نشین  تنی‌چند از زیبانویسان ایرانی، به فارسی ترجمه شده‌اند. ویژگی خاص این آثار، کم بودن حجم و کوچک بودن قطع‌شان است که قابلیت حمل آسان دارند، از این‌رو مخاطب به راحتی می‌تواند در هر مکان و در طی فرصت‌های پیش آمده در روز مطالعه‌شان کند تا این اتفاق خوشایند (مطالعه)، فراگیر گردد. این کتاب جلد پنجم مجموعه تجربه‌های کوتاه را شامل می‌گردد وجز  نمایش‌نامه‌ها است. ماجرای این نمایش‌نامه که در شهری از ایتالیا اتفاق می‌افتد، رخدادهای منزل «حضرت اشرف، پاسکالی» را روایت می‌کند.

در این نمایش‌نامه، با 9 شخصیت مواجه هستیم که همگی به دلیل دعوت دختر پاسکالی،کلاریسا ،گرد هم آمده‌اند تا او خبر مهمی را به خانواده‌اش بدهد. اما با وجود اینکه اهل خانه جزء طبقه مرفه و در سطح بالایی هستند، نمی‌توانند یک‌دیگر را به خوبی درک کرده یا در کمال آرامش و با مهربانی با هم گفت‌وگو کنند که در این میان پیشنهاد عجیب و غیرمنتظره کلاریسا، بیش از پیش اوضاع را به هم می‌ریزد...

 

برشی از متن کتاب شاعر


اتاق پذیرایی خانواده‌ای از طبقه متوسط. دو در سمت راست و دو در سمت چپ. پنجره‌ای در تورفتگی دیوار. ورودی اصلی عقب صحنه است. پاسکالی، ارمینیا، جولیو، کلارا، وسیلویتو تقریباً هم‌زمان از درهای مختلف وارد می‌شوند، هر کدام نامه‌ای می‌خوانند. نامه‌ها بر کاغذی یک شکل نوشته شده‌اند.   پاسکالی: منظورش چیه آخه؟ یا دخترم دیوونه شده یا من یک…[دیگران را می‌بیند.] شماها اینجا چی می‌خوایید؟ من باید تو این اتاق تنها باشم.   ارمینیا: من برای این اومده‌م که نامه عجیب غریبی از کلاریسا بهم رسیده.   جولیو: من هم همین‌طور. کلارا: من هم همین‌طور.

  سیلویتو: من هم همین‌طور.   ارمینیا: من که عقلم قد نمی‌ده. من ... من پاک گیج شده‌م. با شجاعت جلوی اشک خویش را می‌گیرد.   پاسکالی: چی نوشته؟   ارمینیا: ] می‌خواند.[ «مادر عزیز...»   جولیو: ] می‌خواند.[ «برادر عزیز...»   کلارا: ]می‌خواند.[ «زن‌برادر عزیز...»   سیلویتو: ]می‌خواند.[ «برادرزاده عزیز...»   پاسکالی: همه‌ش همین؟   ارمینیا: ] در جدال با اشک خویش[ «تقاضا می‌کنم، رأس ساعت چهار، به اتاق پذیرایی بیایید تا خبرهای فوری و جدیدی را به اطلاع‌تان برسانم.»   جولیو: تو نامه من هم دقیقاً همین رو گفته.   کلارا: مال من هم همین‌طور.   سیلویتو: همین‌طور مال من. حتماً نامه رو کپی کرده.   ارمینیا: نه، همه دست‌خط خوشه.   جولیو: بله.   پاسکالی: ظاهراً خواسته جلسه‌ای خانوادگی تشکیل بشه.  

 

خرید کتاب شاعر

کتاب شاعر، اثر داریو نیکودمی و ترجمه حسن ملکی در نشر چشمه به چاپ رسیده است. برای خرید به سایت کتابانه مراجعه نمایید.

 

 


مشخصات


محصولات مرتبط

درباره داریو نیکودمی نویسنده کتاب کتاب شاعر | داریو نیکودمی


نظرات کاربران درباره کتاب شاعر | داریو نیکودمی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شاعر | داریو نیکودمی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل