loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب شاهنامه ی فردوسی - مهری بهفر (دفتر یکم)

5 / -
دسته بندی :

کتاب شاهنامه ی فردوسی (دفتر 1) نوشته مهری بهفر توسط نشر نو به چاپ رسیده است.

کتاب شاهنامه فردوسی مهری بهفر تصحیح جدیدی از شاهنامه فردوسی می باشد و شرح کاملی از تک تک ابیات آن را نیز دربردارد. بسیاری از کسانی که علاقه دارند شاهنامه فردوسی را بخوانند لازم است در هنگام مطالعه چندین لغت نامه معتبر برای پیدا کردن معنی برخی از لغات و یا حتی ابیات، کنار دست خود داشته باشند. حتی کسانی که تبحر زیادی در شعر و شعرخوانی دارند نیز بعید است که در این کتاب مهم فردوسی سوالاتی درباره معنای واقعی شعرها به ذهنشان خطور نکند.

مهری بهفر، چند وقتی است که با تصحیح انتقادی شاهنامه مشکلاتی از این قبیل را حل کرده است. او با معنی کردن همه بیت های شاهنامه و نوشتن توصیف کوتاهی درباره هر کدام از آن ها، درک این کتاب پرمغز را برای عموم مردم آسان کرده است. او در جلد حاضر که دفتر یکم از این مجموعه است با بررسی لغات و عبارات، تعابیر کنایی و مقایسه درون مایه داستان ها و شخصیت های شاهنامه در متون مختلف، به شرح تک تک ابیات پرداخته است.

همه ی این اصلاحات طبق نسخه های دست نویس موجود در موزه های بریتانیا و فلورانس، انجام شده است. همچنین نسخه سن ژوزف که به تازگی در بیروت پیدا شده نیز در این کتاب مورد بررسی و تصحیح قرار گرفته است. مهری بهفر با این مجموعه چند جلدی، خدمت بزرگی به شعر فارسی کرده و لذت شاهنامه خوانی را بار دیگر در جامعه زنده کرده است. پس اگر علاقه دارید که شاهنامه ی بزرگ مردی چون فردوسی را بخوانید اما در فهم آن مشکل دارید، این کتاب را از دست ندهید.

 

برشی از متن کتاب


ز سالش چو یک پنجه اندر کشید سه فرزندش آمد گرامی پدید 1.خ 1- چو 2.ح - سایش (سهوا) 3.س - دگر سال چون 4.خ 1 - فرزند 5.ح، ف- سرنویس هر دو پیش از بیت 53 آمده است: ف - فرستادن افریدون جندل را به طلب زن خواستن پسران سلم و تور و ایرج به ولایت یمن؛ ح - طلب کردن فریدون دختران شاه یمن از برای پسران سال: عمر، سن پنجه: مخفف پنجاه اندر کشیدن: (مصدر مرکب) گذشتن، سپری شدن. فرزندش: (ش مفعولی) فرزند او را. گرامی: ارجمند، عزیز، نجیب، گرامی گوهر، باگوهر، اصیل. پدید آمدن: (مصدر مرکب) متولد شدن، به دنیا آمدن. *زمانی که پنجاه سال از عمرش سپری شد، صاحب سه فرزند ارجمند شد.   به بخت جهاندار هر سه پسر سه فرخ نژاد ازدر تاج زر 1.م، ل، ح، مس - خسرونژاد؛ ل - از این جا به بعد بریده شده است.

 

  1. خ 1 - از پی

فرخ نژاد: (صفت مرکب) فرخ زاد، خوب نژاد، بلند تبار، والا گوهر. ازدر: (صفت مرکب) لایق، سزاوار. ازدر تاج زر: (ترکیب وصفی + ترکیب اضافی) سزاوار تصاحب تاج زرین شاهی. *از بختیاری فریدون هر سه ی آن ها پسر بودند؛ سه پسر والاگوهر و شایسته ی پادشاهی.   به بالا چو سرو و به رخ چون بهار به هر چیز ماننده ی شهریار رخ: رخسار، چهره ماننده: (صفت فاعلی) نظیر، مانند، شبیه. *قدشان همچون سرو (بلند بود) و رخسارشان چون بهار (زیبا و شاداب) و از هر نظر نظیر فریدون (بودند).   ارین سه دو پاکیزه از شهرناز یکی کهتر از خوبچهر ازنواز 1.ل - از این جا به بهد برید شده است. 2.ل، خ 1، خ 2، ح - خوبرخ 3.م - افزون دارد: کمین بود یا فر و برز کیان دو مهتر ز کینه سری بر زیان پاکیزه: مجازا پارسا، معصوم، پاکدامن، پاکیزه روی، زیبا، نیکو، شایسته، دلپسند از: (مصرع دوم) زاده ی، فرزند. *از این سه فرزند، دو (پسر) دلپسند زاده ی شهرناز بودند و (پسر) کوچک تر فرزند ارنواز زیبارو.     از آن پس بدیشان نگه کرد شاه که گشتند زیبای تخت و کلاه 1.خ 1- از آن سان؛ س - وزآن پس 2.ل، خ 2- گونه هایی از این بیت را آورده اند؛ م، مس - این بیت را ندارد؛ ف - پس از این بیت آورده است: چو دید آن سه شه را سزاوار جفت همی جفتشان جست اندر نهفت از آن پس: (قید مرکب) بعد، سپس، پس از این. نگه کردن: (مصدر مرکب) نگریستن، نظر کردن، نظر افکندن، توجه کردن، التفات کردن، مورد عنایت قرار دادن. زیبا: (صفت فاعلی) زیبنده، درخور، سزاوار، برازنده. *پس از این که (پسران فریدون) برازنده و سزاوار بخت و تاج (پادشاهی) شدند، شاه به آنان نظر افکند ( و دانست که زمان همسر گزیدن شان فرا رسیده است).   فریدون از آن نامداران خویش یکی را گرانمایه تر خواند پیش 1.خ 1- گرانمایه خواند 2.م - افزون دارد: پژوهنده ی دانش و راه و روز به هر کار پیروز و گیتی فروز نامداران: (جمع نامدار، صفت فاعلی مرکب) برگزیدگان، بزرگان، ارجمندان، زبدگان. *فریدون از میان برگزیدگانش، گرامی ترین را فراخواند.

فهرست

 

  • پیشگفتار چاپ دوم
  • پیشگفتار
  • مقدمه
  • جدول نشانه های اختصاری نسخه بدل ها
  • جدول نشانه های آوانویسی و نشانه های راهنمای متن
  • دیباچه
  • پادشاهی کیومرث سی سال بود
  • پادشاهی هوشنگ چهل سال بود
  • پادشاهی تهمورث سی سال بود
  • پادشاهی جمشید هفتصد سال بود
  • پادشاهی ضحاک تازی هزار سال کم یک روز بود
  • پادشاهی فریدون پانصد سال بود
  • برگردان عربی شاهنامه فردوسی: فتح بن علی بن محمد بنداری اصفهانی
  • برگردان انگلیسی شاهنامه فردوسی: آرتور و ادموند وارنر
  • راهنمای فهرست ها
  • فهرست واژه های گزارش شده
  • فهرست واژه های ریشه شناسی شده (ایرانی باستان)
  • فهرست واژه های عربی
  • فهرست واژه های غیر ایرانی و غیر عربی
  • فهرست نام کسان
  • فهرست نام مکان
  • بیت یاب
  • راهنمای کتابنامه
  • کتابنامه فارسی
  • کتابنامه لاتین

 

 

 

  • نویسنده: مهری بهفر
  • انتشارات: نشر نو

 

 



درباره ابوالقاسم فردوسی نویسنده کتاب کتاب شاهنامه ی فردوسی - مهری بهفر (دفتر یکم)

حکیم سخن ابوالقاسم حسن منصور ملقب به فردوسی، شاعر حماسه‌سرای بزرگ ایرانی و خالق حماسه ملی و جاودانه ایران زمین، شاهنامه فردوسی است. شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب شعر کهن حماسی فارسی‌زبانان و برگ زرینی از افتخارات ایران در تمامی اعصار است که شهرتی جهانی دارد. ...

نظرات کاربران درباره کتاب شاهنامه ی فردوسی - مهری بهفر (دفتر یکم)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شاهنامه ی فردوسی - مهری بهفر (دفتر یکم)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل