درباره کتاب سفر با حاج سیاح
این کتاب سفرنامه ای خواندنی از اروپاگردیِ "احسان نوروزی" است که آغاز آن مربوط به روزهای پایانی سال 2010 می باشد. او این سفرنامه را بیش از هر چیز به نیت گزارش شرح حال خود به دوستانش نوشته است تا به آن ها نشان دهد در سفر چه چیزهایی را آموخته است. "نوروزی" عنوان این سفرنامه را "سفر با حاج سیاح" گذاشته، زیرا او دقیقاً به همان شهرهایی سفر کرده که "حاج سیاح" در سال 1860 به آن جا رفته بود. "میرزا محمد علی محلاتی" مشهور به "حاج سیاح"، جهانگردی که توانسته بود به عنوان اولین ایرانی رسماً تابعیت ایالات متحده آمریکا را از آن خود کند.
او سفرهای طولانی مدتی به اقصی نقاط اروپا و آمریکای شمالی و هم چنین کشورهای شرق از جمله هندوستان صورت داده و کشورهای زیادی را دیده بود. وقتی که پس از هجده سال سفر به فرنگ، در سال 1877 به ایران بازگشت، وارد صحنه انقلاب مشروطیت شد و به خاطر نوشتن نامه ای انتقاد آمیز به مدت بیست ماه به زندان افتاد. "احسان نوروزی" متن سفرنامه های "حاج سیاح" را بارها خوانده بود و این متون سرآغاز "سفر با حاج سیاح" برای او شد. حالا کتاب پیش رو سفرنامه ای جذاب و خواندنی را از زبان "نوروزی" به مخاطب عرضه می کند و تفاوت هایی که شهرهای مورد نظر بعد از سال های طولانی پیدا کرده اند را روایت می نماید.
برشی از متن کتاب سفر با حاج سیاح
حدود ساعت پنج بعد از ظهر می رسم به پراگ. در راه که بیدار می شوم و از پنجره ی اتوبوس به بیرون سرک می کشم، میبینم جاده و سبزه زارهای اطرافش از باران خیس است ولی آفتاب کم رمقی که از پشت ابرها بیرون زده تصاویر عجیبی خلق کرده: انبوه پشت بام های رسی رنگ در میان چمنزارهای سبز که بر فرازشان ابرهای ابلق در حرکت اند و مدام پرتوهای نور را رنگارنگ می کنند. به خودم نوید می دهم که با شهری اعجاب انگیز طرف ام.
از اروپا نشین های زیادی شنیدهام که پرتگ را سخت می شود فراموش کرد. (هر قدر از زیبایی شهری پراگ شنیده ام، به همان نسبت فضای زنده هنری برلین هم نقل محافل مسافران است.) در ترمینال کوچک پراگ (موسوم به فلورانس) پیاده میشوم، می خواهم سیگاری روشن کنم که دختری به زبان چک چیزی می پرسد. می گویم انگلیسی. می گوید پول می خواهد که سوار اتوبوس شود. اظهار تاسف میکنم و دور شدنش را نگاه میکنم، کوله ای به پشت دارد و کتابی به دست که فرصت نمی کنم عنوانش را ببینم اگر هم می دیدم احتمالا توفیری نداشت، قاعدتاً به زبان چک بود. آن طور که میزبانم در پراگ که پسری هم سن و سال خودم به اسم مارتین است برایم نوشته باید سوار مترو شوم به مقصد محله ای به اسم هایه. امیدوارم مترو همان نزدیکی باشد، که هست، درست جلوی ترمینال و امیدوارم این جا هم وارسی بلیط وسایل حمل و نقل عمومی جدی نباشد که گویا نیست.
فهرست کتاب سفر با حاج سیاح
- مقدمه
- وین
- بوداپست
- براتیسلاوا
- پراگ
- برلین
- آمستردام
- پاریس
- بارسلون
- رم
- توسکانی
نویسنده: احسان نورزی انتشارات: افق
نظرات کاربران درباره کتاب سفر با حاج سیاح
دیدگاه کاربران