کتاب نثر کامل شاهنامه ی فردوسی به اهتمام عباس عطاری کرمانی توسط نشر آسیم به چاپ رسیده است.
این کتاب "شاهنامه ی فردوسی" را که یکی از افتخارات ملی ایرانیان است به نثر تبدیل نموده و در اختیار علاقه مندان قرار داده است. "شاهنامه" اثر "حکیم ابوالقاسم فردوسی" یکی از بزرگ ترین و برجسته ترین سروده های حماسی جهان است که چیزی حدود پنجاه هزار بیت شعر را دربردارد. از آن جایی که این شاهکار "فردوسی" اثری خارق العاده می باشد، علاوه بر ایرانیان، مورد توجه همه ی جهانیان نیز قرار گرفته است. شاهکاری که هر ایرانی حداقل برای یک بار هم شده نیاز دارد که آن را بخواند و محتوایش را سرمشقی برای زندگی اش قرار دهد. اما چون برخی ابیات شاهنامه به قدری سنگین و پر معنا هستند که هر کسی توانایی درک آن ها را ندارد، خواندن شاهنامه به نثر می تواند بسیار موثر باشد. چرا که عده ای به علت عدم توانایی درک ابیات سنگین شاهنامه به طور کلی قید خواندن آن را می زنند. اما "عباس عطاری کرمانی" در کتاب حاضر، "شاهنامه ی فردوسی" را به نثر تبدیل نموده تا چاره ای برای حل این مشکل باشد و عموم مردم بتوانند از درس های آن به عنوان راهنمایی برای زندگی و آینده شان بهره بگیرند. چرا که بسیاری از مسیرهای درست زندگی وقتی شکل می گیرند که نگاه کاملی به گذشته داشته باشیم و از تجربه های گذشتگان درس های لازم را بگیریم.
فهرست
- پیشگفتار
- آغاز شاهنامه
- پادشاهی کیومرث
- پادشاهی هوشنگ
- پادشاهی جمشید
- چگونگی پدید آمدن ضحاک
- پادشاهی ضحاک
- پادشاهی فریدون
- پادشاهی منوچهر
- داستان به دنیا آمدن زال
- داستان زال و رودابه
- گفتار اندر زادن رستم
- پادشاهی نوذر و آنچه در عهد او گذشت
- پادشاهی زو، پور طهماسب
- پادشاهی گرشاسپ
- پادشاهی کیقباد
- پادشاهی کیکاووس
- داستان هفت خان رستم
- آمدن رستم نزد پادشاه مازندران جهت پیام خاص
- رفتن کیکاووس شاه به هاماوران
- خواستن کاووس دختر شاه هاماوران
- فرستادن رستم به شاه هاماوران
- رفتن کیکاووس به آسمان
- داستان جنگ هفت گردان
- داستان سهراب
- لشکر کشی سهراب به ایران
- چگونگی مبارزه رستم با سهراب
- داستان سیاوش
- تربیت سیاوش توسط معلم او رستم
- عاشق شدن سودابه بر سیاوش
- گذشتن سیاوش بر آتش
- رفتن سیاوش به نزد افراسیاب
- بدگویی کردن گرسیوز از سیاوش نزد افراسیاب
- حوادث پس از کشته شدن سیاوش
- چگونگی رفتن کیخسرو به ایران
- پادشاهی کیخسرو
- داستان فرود ، فرزند سیاوش
- جنگ در کاسه رود
- سپهسالاری فریبرز
- داستان کاموس کشانی
- داستان خاقان چین
- داستان اکوان دیو
- داستان بیژن و منیژه
- داستان دوازده رخ
- جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب
- سرانجام افراسیاب شاه توران زمین
- پادشاهی لهراسب
- پادشاهی گشتاسپ ، 120 سال بود
- ظهور حضرت زرتشت و پذیرفتن گشتاسب دین او
- سخن فردوسی
- داستان هفت خان اسفندیار
- داستان رزم رستم و اسفندیار
- داستان رستم و شغاد
- پادشاهی بهمن اسفندیار ، 99 سال بود
- پادشاهی همای چهرزاد ، سی و دو سال بود
- پادشاهی داراب دوازده سال طول کشید
- پادشاهی داراب چهارده سال بود
- پادشاهی اسکندر
- پادشاهی اشکانیان
- شاهنامه و بم
- پادشاهی اردشیر
- پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود
- پادشاهی اورمزد
- پادشاهی بهرام اورمزد
- پادشاهی بهرام نوزده سال بود
- پادشاهی بهرام بهرامیان
- پادشاهی نرسی بهرام
- پادشاهی اورمزد نرسی
- پادشاهی شاپور ذوالاکتاف
- پادشاهی اردشیر نکوکار
- پادشاهی شاپور سوم
- پادشاهی بهرام شاپور
- پادشاهی یزدگرد بزه کار
- پادشاهی بهرام گور
- پادشاهی یزدگرد هجده سال بود
- پادشاهی هرمز یک سال و یک ماه بود
- پادشاهی پیروز 27 سال بود
- پادشاهی بلاش چهار سال بود
- پادشاهی قباد پسر پیروز چهل و سه سال بود
- پادشاهی کسری انوشیروان چهل و هشت سال بود
- داستانهای طلخند و گو، شطرنج و کلیله
- داستان کسری و بوذرجمهر
- نامه کسری به هرمزد
- پادشاهی هرمزد دوازده سال بود
- پادشاهی خسرو پرویز 38 سال بود
- داستان خسرو و شیرین
- پادشاهی شیرویه
- پادشاهی اردشیر شیرویه
- پادشاهی فرایین
- پادشاهی پوران دخت
- پادشاهی آزرم دخت
- پادشاهی فرخ زاد
- پادشاهی یزدگرد
برشی از متن کتاب
شبی چون شبه روی شسته به قیر نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر دگرگونه آرایشی کرده ماه بسیچ گذر کرد بر پیشگاه این د استان در شبی تیره و تاریک آغاز می شود و به گفته استاد سخن فردوسی، نه بهرام، کیوان و نه تیر در آسمان از تاریکی به چشم نمیخوردند. از این رو شبی تیره و غم انگیز و سکوت سنگینی همه جا را فرا گرفته بود. از جای بلند شدم، در سرایم مهربان همسری اهل معرفت داشتم و از وی چراغی خواستم. آن همسر مهربان شمعی برایم آورد و بزمی فراهم کرد و چنگی به دست گرفت و به نواختن پرداخت که دلم از آوای چنگ جذابش آرام گرفت. سپس شاعر داستان را چنین آغاز می کند. در یکی از روزها سپهداران و پهلوانان در ایوان کیخسرو نشسته و بزمی شاهانه آراسته بودند. پرده دار شاه نزد وی آمد و خبر داد گروهی از مردم ارمانیان که در مرز ایران و توران زندگی می کنند، از راه دور و دراز برای دادخواهی به دربار آمده اند. کیخسرو فرمان داد آنان را به حضورش آورند تا علت دادخواهی را از آنان جویا شود. آنان وقتی به حضور شاه خسرو بار یافتند از هجوم گرازان شکایت داشتند که موجب از بین رفتن کشت و زرع، باغ و بوستان و چهارپایان آنان شده، خواستار دادخواهی و رسیدگی شدند. شاه با شنیدن سخنان ارمانیان آنان را به آرامش و خونسردی دعوت کرد. شاه کیخسرو به پهلوانان حاضر در ایوان شاهی گفت اگر کسی داوطلب شود تا گرازان را از بیش براند از هیچ گنج و گوهری در مورد وی دریغ نخواهم داشت. چنین گفت پس شهریار زمین که این نامداران با آفرین که جوید به آزرم من رنج خویش از آن پس کند گنج من گنج خویش تمام پهلوانان حاضر در مجلس بزم سکوت اختیار کردند مگر بیژن فرزند گیو. وی از جای برخاست و گفت من گرازان را از مزارع بیرون رانده و از بین خواهم بود. گیو که نگران یگانه فرزند خویش بود، او را از خطری که در پیش روی داشت هشدار داد ولی بیژن پدر را از موفقیت خود در پیکار با گراز ها مطمئن ساخت به طوری که گیو از گفتار وی آرام گرفت. شاه کیخسرو، گرگین میلاد را که با این سرزمین و راههای آن آشنایی داشت، همراه بیژن برای از بین بردن گرازان به آن خطه فرستاد. به گرگین میلاد آنگهی که بیژن به توران نداند رهی تو با او برو تا سر آب بند همش راه بر باش و هم یار مند ایشان همراه گرگین و شکارچیان عازم سرزمین ارمانیان شدند و به مسکن گرازان رسیدند. بیژن با دیدن گله گرازها در بیشه زار کمان به دست گرفت و به شکار آنان پرداخت و از گرگین خواست تا در کنار آبگیر بایستد و اگر گرازی از تیررس وی فرار کرد او به شکار آنان بپردازد. گرگین به وی جواب داد: نزد کیخسرو قرار گذاشتیم که تو را در مسیر راه راهنمایی کنم و به محل گرازان بیاورم. هر چه سیم و زر و پاداش شکار گراز ها بود نصیب شما گردید و چیزی به من نرسیده است حال دلیلی ندارد که من در شکار گرازان باتو همکاری کنم.
به اهتمام و کوشش: عباس عطاری (کرمانی) انتشارات: آسیم
نظرات کاربران درباره کتاب نثر کامل شاهنامه ی فردوسی - عباس عطاری
دیدگاه کاربران