loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب کافه پیانو - فرهاد جعفری

5 / 5
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب کافه پیانو نوشته فرهاد جعفری توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

"کافه پیانو" رمانی خواندنی و زیبا می باشد که سرنوشت زندگی واقعی نویسنده را برای مخاطب روایت می کند. شخصیت اصلی داستان که راوی آن نیز هست، مردی است که در گذشته سردبیر نشریه ای بوده و این مجله، به علت عدم استقبال و فروش کم متوقف شده و حالا او جهت امرار معاش زندگی اش کافه ای به نام "کافه پیانو" را راه اندازی کرده و آن را اداره می کند. وی همسری به نام "پری سیما" دارد که زنی لجباز و یک دنده است؛ آن ها با گذشت چند سال از زندگی مشترک، هم اکنون به دلیل ناسازگاری ها و اختلاف های شان از هم جدا شده اند و مرد با تنها دخترش، "گل گیسو" روزگار می گذراند و جهت تهیه ی مهریه ی همسرش سخت به کار کردن در کافه می پردازد. روزی از روزها تصمیم می گیرد که داستان زندگی واقعی خود را به نگارش درآورده و آن را منتشر کند. مرد قصه، در کافه ی خود، با افراد و شخصیت های متفاوت و مختلفی رو به رو می گردد که در نتیجه، ماجراهایی جذاب را برایش خلق می نمایند. نویسنده در طول محتوای کتاب با به کارگیری از بیانی ساده و روان، به گونه ای جذاب و خواندنی از عقاید و نظرات شخصی خویش سخن گفته و ذهن و روح خواننده را با خود همراه می کند.


برشی از متن


  1. ورودی کافه
هیچ وقت خدا یک چیز واقعی را حالا هر چه می خواهد باشد پشت یک طاهری دروغین پنهان نکرده ام. یعنی یاد نگرفته ام خودم را عکس چیزی نشان بدهم که هستم؛ یا به چیزی تظاهر کنم که به بعضی آدم ها منزلت معنوی می دهد. از این منزلت های معنوی دروغینی که خوب به شان دقیق شوی؛ تصنعی بون شان پیدا است. پس بی هیچ تکلفی؛ به تان می گویم و برایم اهمیتی ندارد که تا چه حد ممکن است ازش برداشت نادرستی داشته باشید. اعتراف می کنم که حالم دارد از بیش تر چیزها به هم می خورد و قبل از همه؛ از خودم. از این که؛ شش هفت سال آزگار است نتوانسته ام یک دست کت و شلوار تازه بخرم که وقتی می پوشمش، آن قدر بهم شخصیت بدهد که فکر کنم "باید یک کاری بکنم!... و گرنه؛ قدر و قیمت کت و شلوار به این قشنگی را ندانسته ام". و هیچ سالی در همه ی این سال ها نبوده است که هم زمان، دو جفت کفش داشته باشم که یک جفت شان؛ همیشه واکس خورده و تمیز باشد. که وقتی پایم می کنم؛ حس کنم "باید قدم بزرگی بردارم و گرنه حق مطلب را درباره ی کفش به این قشنگی ادا نکرده ام". و هیچ پیراهنی هم نداشته ام که وقتی دکمه هایش را یکی یکی رو به روی آینه می بندم؛ با خودم فکر کنم "لعنتی از آن پیراهن هایی است که وقتی تنت می کنی، بهت تکلیف می کند که؛ زود باش!... بجنب!.. یک کاری بکن!" و همیشه ی خدا هم از این جوراب ها "سه جفت هزار تومن" پایم کرده ام که پای آدم بد جوری توی شان احساس سبکی جلفی می کند و اعتماد به نفس را از آدم می گیرد. طوری که هر بار به شان نگاه می کنی؛ به خودت می گویی" نه!... با این پاپوش ها، همان بهتر که سرت توی لاک خودت باشد!" و ریشم را همه ی این مدت؛ با این تیغ های "سه بسته ی پنج تایی هزار تومن کرده ای" اصلاح کرده ام و هر وقت که تیغه ی زمخت شان را کشیده ام روی پوست صورتم و بعد که نگاهی توی آینه بهش انداخته ام به خود گفته ام "یادش به خیر!... ژیلت چه اعتماد به نفسی بهم می داد!". کافه را باز کرده ام برای این که با درآمدش بتوانم یکی دو دست کت و شلوار بخرم که درش احساس هویت کنم. دو جفت کفش تخت چرم که وقتی می پوشم شان؛ فکر کنم "حالا هر چی. اما باید قدمی بردارم". پیراهنی بخرم که وقتی دکمه هایش را می بندم پیش خودم فکر کنم "یک چیز دیگر هم جور شد برای این که تکانی به خودم و دور و برم بدهم." ازین جوراب ها بپوشم که اصلا گران نیست، اما پای آدم تویش احساس سبکی نمی کند می تواند قدم های بلندی بردارد. ریشم را هم دوباره بتوانم با مچ تری اصلاح کنم. و البته که؛ بتوانم مهریه ی پری ماه را هم جفت و جور کنم که برود پی کار زندگی اش و از این همه تحقیر...

نویسنده: فرهاد جعفری انتشارات: چشمه



نظرات کاربران درباره کتاب کافه پیانو - فرهاد جعفری


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کافه پیانو - فرهاد جعفری" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل