loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب سفرنامه‌ی شیرین ناصر خسرو | نشر پیدایش

5 / -
  • انتشارات : پیدایش پیدایش
  • نویسنده : محمد شریعتی
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب سفرنامه‌ی شیرین ناصر خسرو از نشر پیدایش

کتاب سفرنامه‌ی شیرین ناصر خسرو از دسته‌ کتاب‌های داستان‌هایی از ادبیات پارسی، اثر " ناصر خسرو قبادیانی " است که در سال 394 هجری قمری در قبادیان از نواحی خراسان بزرگ آن زمان در قرن پنجم به دنیا آمد. ناصر خسرو قبادیانی از خاندانی بزرگ و سرشناس بود و در جوانی پدرش را از دست داد و مجبور شد تا روی پای خود بایستد.

او در دوران جوانی به دنبال کسب علم و دانش رفت و با فلسفه ی یونان آشنا شد و افلاطون و ارسطو را خوب می‌شناخت و از نظرات فارابی و ابن سینا نیز آگاه بود. ناصرخسرو پس از آموختن زبان فارسی و عربی اشعار شاعران بسیاری را خواند و سپس با ادیان و مذاهب مختلف آشنا شد و علوم یونانی مانند حساب، هندسه، طب، نجوم و موسیقی را به خوبی فراگرفت. او در دربار سلطان محمود و پسرش سلطان مسعود غزنوی راه یافت و به شغل دبیری یعنی نویسندگی و نامه نگاری مشغول بود، و زمانی که چغری بیک سلطان سلجوقی مرو را تصرف کرد در دربار او نیز به دبیری و منشی گری پرداخت.

اما زندگی او در در سال 437 هجری قمری متحول شد، درست زمانی که تصمیم گرفت برای زیارت خانه ی خدا راهی سفر حج شود که این سفر شش سال و هفت ماه و بیست و دو روز به طول انجامید.

او هر چه را در این سفر دیده و شنیده بود یادداشت کرد و پس از بازگشت به آن ها نظم و ترتیب داد و کتابی با نام سفرنامه را به نگارش درآورد. در این مدت او چهار بار به زیارت خانه خدا رفت و شمال شرقی، غرب، جنوب و نواحی مرکزی ایران و کشورهای ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیره العرب، مصر، قیروان (در تونس) و سردان را از نزدیک دید. او در کتاب سفر نامه بسیاری از مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را بررسی کرده است و به وضعیت جغرافیایی کشورها، شهرها، روستاها، راه ها، قلعه ها، بناها، معدن ها، بیمارستان ها، کاروانسراها، قنات ها، چشمه ها، بازارها، دکان ها، وسایل حمل و نقل، موقعیت آب و هوایی، کشاورزی، دامپروری، آبیاری و به موارد بسیار دیگری توجه کرده و آن ها را به رشته تحریر در آورده است.

بخشی از کتاب سفرنامه‌ی شیرین ناصر خسرو از نشر پیدایش

سفر سوم حج

در این بار هم سفر ما از راه آبی قلزم بود و از راه دریای به شهر «جار» رسیدیم. وقتی به جار رسیدیم،وقت زیادی برای رسیدن به مکه نداشتیم. شتری به پنج دینار، کرایه کردم و به راه افتادم.

در هشتم ذی الحجه، به مکه رسیدم و خانه خدا را زیارت کردم. چند تن از مردم خراسان هم برای زیارت مکه به شهر مدینه رسیده بودند و دیر آمده بودند. از مدینه تا عرفات، صد و چهار فرسنگ راه بود و آنها سه روز بیشتر وقت نداشتند تا خود را به مکه برسانند. آنها گفتند: «اگر کسی در مدت سه روز ما را به مکه برساند، به هر یک چهل دینار می دهیم.»

عرب ها قبول کردند و هر یک از آنها را بر یک شتر «جمازه» سوار کردند و محکم بستند و آن قدر تند رفتند که در مدت دو روز و نیم، به عرفات رسیدند. این حاجیان، به حال مرگ افتاده بودند و هرچه التماس کرده بودند که از ما چهل دینار بگیرید و ما را پیاده کنید، عرب ها به حرف آنها گوش ندادند و بر سرعت خود افزودند.

وقتی از مدینه به عرفات رسیدند، دو نفر از آنها مرده بودند و چهار نفر دیگر نیمه جان شده بودند و نمی توانستند روی پاهای خود بایستند.

آن چهار مرد خراسانی، پس از اجرای مراسم حج، به شام برگشتند. من هم خانه خدا را برای بار سوم زیارت کردم و به مصر برگشتم. در آن سال امیر مدینه هم به مصر می آمد و با خود هدیه های زیادی برای سلطان مصر می آورد. من هم با او سوار بر کشتی شدم و از شهر قلزم به مصر رسیدم.

سفر چهارم حج

این سفر ، بازگشت من از مصر به خانه و از راه مکه بود. در قاهره، نماز عید را خواندم و روز سه شنبه چهاردهم ذی الحجه 441 هجری قمری، از مصر روانه شدم. این بار در کشتی نشستم و از راه «صعید الاعلی» به سوی جنوب حرکت کردم.

آب رود نیل، از صعید الاعلی به مصر می آید و از نواحی آن می گذرد و از آنجا در دوسوی نیل، شهرها و روستاهای زیادی به چشم می خورد. بعد به شهر «اَسیوط» رسیدیم. در اسیوط،خشخاش می کارند که تخم ریز و سیاهی دارد. وقتی بوته آن بزرگ شد، گرزهایی از آن می روید و اگر این گرزها را پاره کنند، از آن شیره ای بیرون می آید که افیون است. در این شهر از پشم گوسفند عمامه هایی می سازند که در هیچ کجا دیده نمی شود و من در این شهر به چشم خود جامه ای دیدم که از پشم بافته بودند، اما از حریر هم ظریف تر بود. از اسیوط به شهر «خمیم» رسیدیم. خمیم، یک شهر قدیمی و باستانی است با دیوارهای سنگی و خانه هایی از سنگ های بسیار بزرگ که آدم از دیدن آن تعجب می کند و در نزدیکی این شهر هیچ کوهی دیده نمی شود و معلوم نیست که این سنگ ها را از کجا آورده اند.

از خمیم به شهر «قوص» رسیدیم. قوص، شهری پرجمعیت و آباد بود و بارویی بسیار محکم داشت. در این شهر نخلستان ها و باغ های زیادی دیدم و بیست روز در آنجا ماندم. در قوص، دو راه وجود داشت؛ یکی راه بیابان بود که خشک و بی آب و علف بود؛ یکی هم راه آبی دریا بود و من نمی دانستم که از کدام راه بروم! سرانجام از راه آبی رفتم و به شهر «اسوان» رسیدم. ...

کتاب سفرنامه شیرین ناصرخسرو از مجموعه‌ی [ تازه‌هایی از ادبیات کهن ایران] بازنوشته‌ی محمد شریعتی در نشر پیدایش به چاپ رسیده است.

 

 

فهرست

 

 

شرح حال

 

بیرون آمدن از مرو به نیت سفر حج

جوزجانان - باریاب - قومس - نیشابور - سمنان - قزوین

خرزویل - طارم - شمیران

سراب - تبریز - وسطان - اخلاط - وان - بطلیس

ارزن - میا فارقین

آمد - حران

حلب - معره النعمان

طرابلس

بیروت

صیدا و صور

عکه (زیارت قبور انبیاء)

بیت المقدس(قدس)

شرح قبه صخره

گورخانه حضرت ابراهیم خلیل

سفر اول حج

کلیسای بیعه القمامه

شهر تنیس

شهر مصر و رود نیل

شهر قاهره

فتح خلیج (باز کردن آب)

شرح شهر مصر

شرح خوان سلطان مصر

راه و روش سلطان مصر

سفر دوم حج

سفر سوم حج

سفر چهارم حج

شرح شهر مکه

شرح زمین عرب (حجاز و یمن)

شرح مسج الحرام و خانه کعبه

شرح در خانه کعبه

شرح درِ خانه کعبه

شرح درون خانه کعبه

شرح گشودن درِ کعبه

عمره جعرانه

شرح شهر لحسا

شهر بصره

شرح جزر و مد بصره و جوی های آن

شهر اصفهان

شهر تون و طبس

قاین - سرخس - مرو الرود - بلخ

 

 

  • تازه هایی از ادبیات کهن برای نوجوانان
  • بازنویس: محمد شریعتی
  • نقاشی: ماهنی تذهیبی
  • انتشارات: پیدایش

 

 




نظرات کاربران درباره کتاب سفرنامه‌ی شیرین ناصر خسرو | نشر پیدایش


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سفرنامه‌ی شیرین ناصر خسرو | نشر پیدایش" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل