دربارهی کتاب اصول فقه دفتر اول مصطفی محقق داماد
کتاب اصول فقه دفتر اول نوشتهی سیدمصطفی محقق داماد، چکیده و تلخیصی از سلسله درسهایی است که حجت الاسلام و المسلمین محقق داماد برای جمعی از حقوقدانان و قضات دادگستری بیان کردهاند. از این رو مطالب آن به شیوهی گفتاری بیان گردیده و پس از پیاده شدن از نوار سعی شده است توسط تعدادی از حاضرین در جلسات درس به صورت نوشتاری برای استفادهی عمومی تدوین و عرضه گردد.
گفته می شود موضوع هر علم عبارت است از آن چه که در آن علم محور اصلی مسایل قرار می گیرد و پیرامون آن بحث می شود. قدما می گفتند که موضوع علم اصول همان منابع فقه یعنی ادله ی چهارگانه ی کتاب، سنت، اجماع و عقل است. به طور کلی علم اصول فقه یک علم ابزاری است که عالمان این دانش، مستقیماً به دنبال دست یابی به حکم شرعی نیستند، بلکه صرفاً روش دستیابی را جست و جو می کنند.
بخشی از کتاب اصول فقه دفتر اول دکتر سیدمصطفی محقق داماد
گفتار نهم - مجمل و مبیَّن
ب) برخی مصادیق مجمل گویی
گفتن کلمات دو پهلو برای حفظ جان و پیشبرد مقصود در تاریخ تشیع، که اقلیّتِ همیشه در تحت فشار و اختناق بوده اند، رویه ی رایجی محسوب میشده و گذشته از حضرات پیشوایان در مقام بیان احکام، پیروان آنان نیز در مواقع زیادی از این شگرد استفاده کردهاند. معروف است وقتی که معاویه عقیل برادر امام علی (علیه السلام) را وادار کرد که علناً علی (علیه السلام) را سبّ و ناسزا گوید، وی در مقابل مردم حاضر شد و گفت:
«اَمرَنی معاویه اَن اسُبَّ علیّاً اَلا فَالعَنُوه»یعنی «معاویه به من امر کرده است که علی را ناسزا گویم، هان ای مردم شما او را لعن و نفرین کنید!» روشن است که ضمیر «ه» در پایان جمله، دو پهلو است و تاب برگشتن به علی (علیه السلام) و یا معاویه را دارد.
در این رابطه گذشته از این گونه اهداف و اغراض، تدریجی بودن نزول جلوه احکام شریعت مقدس اسلام را نباید از نظر دور داشت که خود می تواند بزرگترین عامل اجمال گویی باشد. در موارد زیادی به خاطر همین فلسفه، در جمله ی نخستین، شارع مقدس فقط اشاره به اصل حکم نموده ولی پرده از روی جزئیات و خصوصیات آن برنداشته و در مراحل بعد کاملاً آن را تبیین و توجیه نموده است.
البته باید توجه داشت، این گونه نیست که همیشه یک جمله برای همگان مجمل و غیر قابل استفاده باشد بلکه موضوع اجمال یک امر نسبی است؛ در بسیاری از موارد جمله ای برای بعضی مجمل است و برای دیگری احیاناً به خاطر وجود بعضی قرائن زمانی و مکانی، حالی و مقالی، هیچ گونه اجمالی وجود ندارد.
حتی گاهی نه به خاطر قرائن و شواهد بلکه به خاطر امعان نظر بیشتر جمله ای را که گروهی زیاد به استناد اجمال و ابهام از آن گذشتهاند، گروهی دیگر با توجیه کاملاً منطقی به خاطر امعان نظر بیشتر مورد بهره برداری قرار دادهاند؛ مثلاً در آیه شریفه ی «السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما»، بعضی گفته اند این آیه از دو جهت مجمل است:
یکی در موضوع قطع و دیگری در موضوع ید؛ زیرا واژه ی قطع هم به معنای انفصال و جدا کردن است و هم معنای مجروح نمودن. همانند آن در لغت فارسی واژه ی بریدن است که هم به معنای جدا کردن است و هم مجروح نمودن؛ مثلاً آنجا که می گوییم «دستم را چاقو بریده»، به هیچ وجه به معنای جدا کردن نیست و صرفاً مجروح شدن را می رساند. ولی همین کلمه در جایی ممکن است معنای جدا کردن بدهد مثل آنجا که میگوییم «شاخه ی درخت را بریدم». روی این حساب بعضی می گویند این واژه در آیه ی مزبور مجمل و مبهم است.
در خصوص واژه ی ید هم گفته شده اجمال وجود دارد، زیرا ید هم به معنای کل دست است و هم به معنای کف دست و انگشتان، و لذا می گویند معلوم نیست که آیا همه ی دست را از بیخ باید برید و یا آن که فقط مچ دست یا انگشتان دست را باید برید؟
فهرست
گفتار اول: کلیات
گفتار دوم: مبادی
گفتار سوم: اوامر
گفتار چهارم: تقسیمات واجب
گفتار پنجم: نواهی
گفتار ششم: مفاهیم
گفتار هفتم: عام و خاص
گفتار هشتم: مطلق و مقیَّد
گفتار نهم: مجمل و مبیَّن
گفتار دهم: مشتق
- مباحث الفاظ
- مولف: دکتر سید مصطفی محقق داماد
- انتشارات: علوم اسلامی
نظرات کاربران درباره کتاب اصول فقه دفتر اول | محقق داماد
دیدگاه کاربران