کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم اثر دیو پتی و ترجمه ی آناهیتا حضرتی با تصویرگری مایک بولدت توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
کتاب "من نمی خواهم قورباغه باشم" داستان بچه قورباغه ای است که دلش می خواهد هر جانوری باشد غیر از قورباغه، بچه قورباغه آن چیزی را که هست و محیط زندگی اش را دوست ندارد. او به پدرش می گوید دلش می خواهد یک گربه، خرگوش، جغد یا خوک باشد. چون قورباغه ها زیادی خیس و لیز هستند و یک عالمه حشره می خورند. اما پدرش هر بار با برشمردن دلایل مختلف به او نشان می دهد که چرا نمی تواند جانور دیگری باشد. اما بچه قورباغه باز هم قانع نمی شود. تا این که گرگ سیاهی سر راهش قرار می گیرد. گرگ به او می گوید عاشق خوردن گربه، خرگوش، خوک و جغد است اما... خواندن این کتاب برای کودکان علاوه بر سرگرمی و فراهم آوردن اوقاتی خوش، این نکته را به آن ها می آموزد که باید خودشان را قبول داشته باشند و از آن چه هستند لذت ببرند و تلاش کنند در جایگاهی که هستند و با خصوصیاتی که آفریده شده اند فرد مفیدی در خانواده و یا حتی جامعه شان باشند. متن ساده و طنز آمیز همراه با تصاویر شاد و رنگی سبب جذب هر چه بیشتر مخاطب می شود.
برشی از متن کتاب
من می خواهم گربه باشم. تو نمی توانی گربه باشی. چرا نمی توانم؟ برای این که تو قورباغه ای. من دویت ندارم قورباغه باشم. زیادی خیس است. خب، تو نمی توانی گربه باشی. من می خواهم خرگوش باشم. تو نمی توانی خرگوش باشی. چرا نمی توانم؟ ببین بلدم بپرم! بله که بلدی، ولی کو گوش های درازت؟ تازه، مگر قورباغه بودن چه اشکالی دارد؟ من دوست ندارم قورباغه باشم. زیادی لیز است. خب، شاید؛ ولی نمی توانی خرگوش باشی. من می خواهم خوک باشم. نمی توانی خوک باشی. چرا نمی توانم؟ قبل از همه چون تو یک قورباغه ای. بعدش هم، چون دم فرفری نداری و آشغال نمی خوری. خب، می توانم آشغال بخورم. بله، همه تا وقتی واقعا آشغال نخورده اند این را می گویند. ببخشید، ولی نمی توانی خوک باشی. من می خواهم جغد باشم. معلوم است که می خواهی جغد باشی! جغد بودن بهترین کار دنیاست. پسر، عاشق جغد می شوی! خب، پس می شود جغد باشم؟ نه، معلوم است که نمی شود! چرا نمی شود؟ 1_ بال نداری. 2 _ عاقل به نظر نمی رسی 3 _ نمی توانی سرت را دور تا دور بچرخانی. 4 _ تو یک قورباغه ای. حالا مگر قورباغه بودن چه اشکالی دارد؟ زیادی باید حشره بخورم. می فهمم. ولی به هر حال راه ندارد. نمی توانی جغد باشی. چرا این قدر پکری؟ نمی خواهم قورباغه باشم. پس می خواهی چی باشی؟ قورباغه نه! می خواهم گربه یا خرگوش یا خوک یا جغد باشم. یک چیز خونگرم و بامزه. بگذار یک راز کوچولو را برایت بگویم ... من عاشق خوردن گربه ها هستم. عاشق خوردن خرگوش ها، خوک ها و جغدها هم هستم. تازه، خیلی هم گرسنه ام. شاید همین الان رفتم و چند تایی از آن ها را یک لقمه ی چپ کردم. چه وحشتناک! بله من وحشتناکم. ولی یک چیز هست که هیچ وقت نمی خورم. حدس بزن چی؟
نویسنده: دیو پتی تصویرگر: مایک بولدت مترجم: آناهیتا حضرتی انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب من نمی خواهم قورباغه باشم
دیدگاه کاربران